مطالعه و گردآوری: محمد غلامنژاد
تغییرات احتمالی حین ساخت بنا (1300 – 1301 ش)
بنا بر بررسیهای صورت گرفته، سردر باغ ملی در فاصله بین سالهای 1340 خورشیدی (1300 خورشیدی) و 1341 قمری (1301 خورشیدی) احداث شده است. بر اساس گمانهزنیهای صورت گرفته در حین مرمت (سال 1394 خورشیدی)، شواهدی از برخی تغییرات احتمالی در طرح کلی بنا در زمان احداث بنا به دست آمد.
بررسیهای صورت گرفته حاکی از آن است که احتمالاً بخشهایی از اشکوب فوقانی بنا ازجمله اتاق نقارهخانه و بخشهای فوقانی نماها در طرح اولیه وجود نداشته و در زمان اجرا بدان افزوده شدهاند. همچنین با توجه به اینکه نمای برج تنها تا ارتفاع حدود 2 متری دارای نمای آجری است میتوان اینگونه پنداشت که احتمالاً در طرح اولیه ارتفاع برجهای مذکور نیز کمتر از وضعیت کنونی آنها (شاید همارتفاع با برجهای قزاقخانه) بوده است.
به نظر میرسد که در این زمان ضخامت دیوارهای اتاقهای جانبی (بهخصوص جنوبی) نیز بهمنظور افزایش باربری دیوارها جهت نگه داشتن پوشش شیروانی افزایش یافته است. با توجه به اینکه در حال حاضر شواهد بیشتری از تغییرات صورت گفته در این زمان در دسترس نیست، اظهارنظر در خصوص چگونگی طرح اولیه بنا مستلزم دستیابی به اسناد و شواهد تکمیلی است.
تغییرات بین سالهای 1307 تا 1312 خورشیدی
چنانچه پیشتر اشاره شد، در این زمان و همزمان با احداث دو بنای مجاور (ساختمانهای شرکت نفت ایران و انگلستان و اداره پست)، تغییراتی در ساختمان سردر ایجاد میشود که از آن جمله میتوان به تخریب اتاقکهای نگهبانی (قراولخانه) دو طرف بنا و دیوار فوقانی نمای شرقی آن در سال 1307 خورشیدی اشاره کرد.
تخریب این اتاقکها که درواقع ورودی به بخشهای فوقانی بنا محسوب میشدند، مستلزم ایجاد تغییراتی در نحوه دسترسی به بنا بود. برای این منظور دیوار شرقی اشکوب فوقانی تخریب و دیوارهایی به طول حدود 1 متر در حدفاصل دو بنا کشیده شد؛ علاوه بر این یک ورودی جدید در دیوار شرقی (متعلق به ساختمان پست) ایجاد شد تا امکان دسترسی از این بنا نیز وجود داشته باشد.
همچنین برای تأمین نور این بخش از بنا، یک پنجره چوبی مستطیلی شکل در نمای شمالی تعبیه شد. بام اتاق شرقی فاقد ورودی بوده و دسترسی به آن از طریق پلههای فلزی تعبیه شده در دیوار ساختمان پست صورت میگرفته است. همزمان پلکان غربی نیز تخریب شد؛ بهاینترتیب تنها بخش باقیمانده از این پلکان در منتهیالیه کف اتاق غربی نیز با خاک پر شده و سطح آن با اندود گل و گچ پوشانده شد.
تغییرات دهه 30 خورشیدی
با توجه به ارتفاع نسبتاً زیاد پلکان بنا در طرح اولیه، در این زمان تغییراتی جهت تسهیل دسترسی در پلکان شرقی صورت میگیرد. برای این منظور دو رشته پلکان کوتاهتر (از جنس موزاییک درجا) به همراه پاگرد روی پلکان آجری بلند اتاق شرقی احداث میشود. برای این پلهها نردههای فلزی نیز نصب شده و روی آجرفرش اتاقها با استفاده از موزاییک سیمانی پوشیده میشود.
تغییر ارتفاع پوشش خرپایی اتاق شرقی از دیگر مداخلات صورت گرفته در این دوره است که ظاهراً با هدف جلوگیری از سرگیر شدن سقف پلکان تغییر شکل یافته صورت گرفت. در نتیجه این مداخلات ورق فلزی شیروانی تا ارتفاع حدود 80 سانتیمتری بالاتر از لبه بام آورده شده و بهاینترتیب کیفیت منظری بنا تا حدودی خدشهدار شد. ظاهراً در این دوره در ورودی بام اتاق غربی نیز تغییراتی ایجاد میشود.
از تغییرات صورت گرفته در این دوره میتوان به ایجاد تغییراتی در پنجرههای اتاق میانی ازجمله انداختن شیشه برای پنجرهها و نصب قاب تونیکه در قسمت تحتانی پنجره بزرگ میانی اشاره کرد. افزون بر اجرای اندود گچ روی سطوح داخلی بنا در این دوره، سقف اتاق میانی نیز که ظاهراً در ابتدا دارای لنبه کوبیهای چوبی بوده با گچ پوشانده میشود.
متأسفانه هیچ نمونهای از قطعات این لنبه کوبیها بهجای نمانده است، بااینحال آثاری از محل نصب آلات چوبی روی چارچوب سقف اتاق وجود دارد که از روی آنها میتوان به الگوی احتمالی تزئینات چوبی پی برد. احتمالاً در این دوره یا مدتی پسازآن، سر تیرهای چوبی بیرون زده از نمای جنوبی (چوببستها) نیز بریده شده و رنگ پنجرههای چوبی به رنگ طوسی (؟) درمیآید.
همچنین گویا در این دوره تغییراتی در پنجره نورگیر فانوسی کلاهفرنگی نیز صورت گرفته و تعداد زیادی از قواره بریهای آن حذف میشود. ظاهراً در همین دوره اقدامات نامناسبی بهمنظور مرمت برخی از کاشیها صورت میگیرد، بهنحویکه تعدادی از کاشیها بهصورت جابهجا نصب شده و کاشیهای دیگری متعلق به بنایی نامعلوم در محل برخی از کاشیهای مفقود شده نصب میشود.
به نظر میرسد که از این دوره کف خیابان ملل متحد بهتدریج بالاتر آمده و درنهایت دربهای آهنی بنای سردر در لایههای آسفالت خیابان مدفون میشوند که این موضوع در طول زمان منجر به فرسایش و پوسیدگی قسمتهای تحتانی این دربها میشود.
اقدامات حفاظتی اواخر دهه 50 خورشیدی
گویا در تاریخ 1359.5.15 به پیشنهاد وزارت امور خارجه و بر اساس مصوبه هیئتوزیران، مبلغ 2.5 میلیون ریال از محل اعتبار بودجه دولت در این سال جهت نگهداری و ترمیم دروازه قدیمی باغ ملی تأمین و بهمنظور مرمت این بنا در اختیار سازمان حفاظت آثار باستانی وزارت فرهنگ و آموزش عالی قرار میگیرد. (هیأت وزیران دولت جمهوری اسلامی ایران 1359).
متأسفانه گزارشی از مداخلات صورت گرفته در این دوره در دست نیست. آنچه از شواهد موجود قابلتشخیص است مجموعه اقداماتی است که بهمنظور نجات بخشی بنا از هیجانات ناشی از وقوع انقلاب اسلامی صورت گرفته است؛ لازم به ذکر است که جمعی از انقلابیون (احتمالاً در روز 22 بهمن 1357) تحت تأثیر فضای خاص آن دوران اقدام به تخریب برخی از حجاریهای سنگی بنا (تاج شاهنشاهی و شیر و خورشیدهای کلید تاقها) و همچنین مجسمههای نیمتنه رضاشاه نمودند.
نقل است که این مجسمه در یکی از باغچههای حیاط سازمان ثبتاسناد واقع در مقابل بنا دفن شده است (پرونده ثبتی اثر، 1376) که در حال حاضر سندی در این خصوص در دست نیست. لازم به ذکر است که بنا بر عکسهای گرفته شده توسط خبرنگار روزنامه اطلاعات، این مجسمه در همان روز تکهتکه شده و پایین کشیده میشود.
خوشبختانه با دخالت برخی از مدیران وقت حوزه میراث فرهنگی از تخریب بیشتر بنا جلوگیری شد و اقدامات حفاظتی برای پوشاندن کاشیهای منقش به نشانههای مرتبط با نظام شاهنشاهی (نظیر شیر و خورشید) و کتیبههایی که به نام رضاخان اشاره داشتند با ترکیبی از مواد رنگی معدنی (بتونه) صورت گرفت؛ علاوه بر این بخشهایی از درب فلزی که روی آن به نام رضاخان سردار سپه اشاره شده بود با استفاده از ورقهای آهنی پوشانده شد.
ظاهراً در این دوره اقدامات محدودی نظیر اجرای مجدد اندود گچی در فضاهای داخلی و اعمال تغییراتی نظیر نصب نشان جمهوری اسلامی در وسط خورشیدی میانی، اجرای مجدد همراه با تغییر الگوی قواره بریهای پنجرهها، تعویض شیشههای رنگی با شیشههای معمولی، افزودن وادارهای صلیبیشکل در وسط قسمت شیشهخور پنجرههای بزرگ میانی چوبی و رنگآمیزی پنجرهها اشاره کرد.
به نظر میرسد که درب چوبی ورودی بنا نیز در همین دوره تعویض شده و بهجای آن یک درب ساده فلزی نصب شده باشد. در این دوره اقداماتی نیز برای مرمت برخی از کاشیهای آسیب دیده صورت میگیرد که متأسفانه مرمتهای انجام شده از دقت و کیفیت لازم برخوردار نبوده است. «بررسی کاشیها از نزدیک نشان میدهد که این بخش از تزئینات پس از الصاق به بنا در دو دوره تعمیر شده و برخی از نقشها تغییر یافته است». (مختاری طالقانی و بهروز 1388)
اقدامات مرمتی دهه 70 خورشیدی
ظاهراً حدود دو سال پس از ثبت بنا در فهرست آثار ملی کشور (در سال 1376)، دفتر فنی سازمان حفاظت آثار باستانی تهران درصدد مرمت ساختمان سردر باغ برمیآید. متأسفانه از اقدامات صورت گرفته در این زمان نیز گزارش جامعی در دست نیست و ظاهراً تنها منبع موجود گزارشی است که توسط پژوهشگاه میراث فرهنگی در مورد مرمت دروازههای فلزی به چاپ رسیده است.
پاکسازی سطوح نما [با استفاده از روش مخرب سندبلاست][1]، انجام عملیات دفع رطوبت پایهها (کانال ناکش و چاه جذبی)، حذف لایههای آسفالت کف بالا آمده خیابان، انجام تعمیرات دروازهها (شامل حذف لایههای رنگ افزوده شده و بازسازی تزئینات برنجی دروازهها)، اجرای سنگفرش کف [و پلکانهای محوطه]، تثبیت کاشیکاری، تعمیر شیروانی[2] و بازشوهای طبقه فوقانی در این زمان صورت گرفت. در این دوره مرمت دربها را آقای علیرضا بهرمان، مرمتگر آثار هنری، انجام داد و طرح احیا سنگفرش را آقای مجید کشاورزی تهیه کرد. (مختاری طالقانی و بهروز 1388).
از مهمترین اقدامات صورت گرفته در این دوره میتوان به حفاری پای دربهای فلزی و زیرگذر عمارت تا تراز کف اصلی، حذف الحاقات و قطعات فرسوده، بازسازی قسمتهای ازمیانرفته و تحکیم بخشی کلاف درها با استفاده از روش جوش برق و جوش کاربیت، زدودن زنگار و رنگهای فرسوده الحاقی با روشهای مکانیکی اشاره کرد. بهاینترتیب بخشهای تحتانی دربهای فلزی که سالها در آسفالت خیابان مدفون بودند بیرون آورده شده و امکان باز و بسته شدن مجدد دربها را فراهم کرد. (بهرمان 1380).
متأسفانه این اقدامات در مواردی با اشتباهات فنی نظیر بهرهگیری از روشهای ساینده برای پاکسازی و استفاده از فلز برنج برای ریختهگری قطعات برنزی مفقود شده همراه بود. شواهد کالبدی و نقلقولهای شفاهی حاکی از انجام اقدامات دیگری در این دوره است که از آن جمله میتوان به پوشانده شدن سطوح دیوارهای اتاق نقارهخانه و بخشی از اتاق شرقی (در برخی قسمتها تا ارتفاع حدود 2 متر) با تختههایی از جنس نئوپان اشاره کرد که ظاهراً بهمنظور ایجاد فضای لازم برای برگزاری نمایشگاههای دورهای انجام شده است.
لازم به توضیح است که تا چندی پیش دو جوی آب از زیر دو دهانه جانبی سردر باغ ملی عبور میکرده است که بنا بر شواهد موجود آب آن از قنات موسوم به قنات شاه (ناصری) تأمین میشده است. گویا «به دستور ناصرالدینشاه در محل روبهروي موزه عبرت فعلي قناتي حفر شد كه قنات شاه يا قنات ناصري ناميده شد. گاريهايي كه از اين قنات آب برميداشتند و به محلههای فاقد قنات، آب ميبردند، گاري آب شاهي و آب گواراي اين قنات به آب شاهي معروف بود.
با توجه به اینکه در فرهنگ ایرانی آب از عناصر اربعه بوده و مقدس محسوب میشده، لذا هرگز خریدوفروش نمیشده است. مادر چاه این قنات در پارک ارم شمال اتوبان تهران -کرج قرار دارد و بعد از عبور از منطقه 5 و 9 و 10 و 11 از خیابان جامی وارد منطقه 12 میشود، در طول مسیر از خیابان سرهنگ سخایی سپس وارد باغ ملی شده و بعد از عبور از قورخانه به سمت کاخ گلستان جاری میشود، مظهر این قنات در کاخ گلستان قرار دارد»[3]. (مالکی و خورسندی آقایی 1385).
با دقت در تصاویر قدیمی میتوان دریافت که جویهای آب منشعب از این قنات از همان ابتدا موجب نفوذ رطوبت به پایههای بنا شده که بخشی از لکههای ناشی از آن کماکان روی بنا باقی است. بهاینترتیب همزمان با اجرای کفسازی جدید، جویهای مذکور نیز حذف شد و بهمنظور برطرف نمودن رطوبت صعودی دیوارها کانالهای ناکش در پیرامون بنا اجرا شد.
اقدامات صورت گرفته بین سالهای 1380-1381 خورشیدی
از مهمترین اقدامات صورت گرفته در این دوره که توسط شهرداری منطقه 12 و با نظارت سازمان میراث فرهنگی صورت گرفته میتوان به نورپردازی، شستوشوی آجرکاری نماها، مرمت موضعی شیروانیها، اجرای اندود گچ و رنگآمیزی فضاهای داخلی اشاره کرد.
[1] – ظاهراً عملیات شست و شوی نماهای سردر باغ ملی یکبار در سال 1373 خورشیدی نیز صورت گرفته است که تصویری از آن در آرشیو روزنامه اطلاعات وجود دارد.
[2] – استفاده از شیروانیهای موجی شکل در بام اتاق شرقی نیز ازجمله اقدامات نامناسب این دوره بوده که بدون توجه به اصالت بنا اجرا شده است.
[3] – به علت افت شدید سطح آب در غرب تهران (حدود 30 متر)، قنات شاهی خشک شده و عملکرد خود را از دست داده است. طول مجرای این قنات در منطقه 12 حدود 2000 متر است. به علت ورود آبهای سطحی و فاضلاب به مجرای متروکه آن در سالهای اخیر شاهد نشست و تخریبهای جزئی در محوطه باغ ملی هستیم. (مالکی و خورسندی آقایی 1385)