گردآوری و تالیف: محمد غلامنژاد
بنای سردر باغ ملی با مساحتی در حدود 130 مترمربع و با آمیزهای از ﺳﺒﮏ معماری اﯾﺮاﻧﯽ- اروﭘﺎﯾﯽ بهعنوان دروازه جنوبی میدان مشق طراحی شده و در دورههای مختلف با تغییر و تحولات نسبتاً زیادی مواجه شده است و بناهای تاریخی ارزشمندی آن را احاطه کردهاند. این بنا در جبهه شمالی خیابان امام خمینی واقع شده و یک باب دروازه اصلی در وسط و دو باب دروازه کوچکتر در کنار آن قرار گرفته است که احتمالاً دروازه اصلی برای تردد سواره و دروازههای دو سو برای تردد عابران در نظر گرفته شده است.
این بنا در طرح اولیه از سه قسمت اصلی شامل سردر و نقارهخانه (بر فراز دروازه میانی) و همچنین دو اتاق قراولخانه یا نگهبانی در دو طرف تشکیل میشد. «سقف دروازه نیز با شیروانی حلب کوب که آن را کلاهفرنگی مینامند، پوشیده شده است. ساختمان سردر بر چهارپایه توپر آجری به ابعاد تقریبی 2.5 × 1.5 متر استوار است. دو پایه میانی که در دو طرف ورودی اصلی قرار گرفتهاند بزرگتر و دو پایه کناری کوچکترند. این چهار پایه سه دهانه ورودی سردر را پوشش میدهند. گرچه در نمای جنوبی، سردر بر ازاره های سنگی قرار گرفته است، اما در جبهه شمالی (در داخل میدان) پایهها تا تراز کف زمین از آجر ساخته شدهاند». (مختاری طالقانی و بهروز 1388)
در حال حاضر دسترسی به فضاهای داخلی (اشکوب بالایی) از طریق پلکان موجود در گوشه شمال شرقی بنا میسر است؛ در اتاق شرقی پلکان نسبتاً مرتفع دیگری وجود دارد که به فضای مرکزی (در تراز ارتفاعی بالاتر نسبت دو اتاق مجاور) منتهی میشود؛ مشابه این پلکان در اتاق غربی نیز بهصورت قرینه وجود دارد.
لازم به ذکر است که این پلکان در جریان مرمتهای سالهای بعد دچار دگرگونی زیادی شده و بهمنظور تسهیل دسترسی به اتاق میانی بهصورت دو پلکان با یک پاگرد اجرا تغییر شکل یافته است. «اتاق نقارهخانه یک تالار سردری[1] است که با سه پنجره قدی بزرگ هم به شمال، عمارت قزاقخانه و کوه توچال در پسزمینه آن، دید دارد و هم به جنوب و جایی است که نقارهچیها در آن عصر به نواختن میپرداختهاند.
دو طرف این اتاق با دو برج آجری دارای قابهای کاشی هفترنگ همجوار است. این دو برج دارای پوشش شیروانی حلب کوب شلغمی شکل [پیازی]، به شیوه روسی است و مکملی بر سبک معماری شیروانی تالار نقارهخانه بهحساب میآید. تأکید بر اجرای این شیوه نشاندهنده قصد طراح در القای سبکی خاص از معماری است که نسبت به دروازه دولت متمایز است؛ تعریف جدیدی از معماری دروازه موردنظر معمار طراح بنا بوده است». (مختاری طالقانی و بهروز 1388)
لازم به ذکر است که علاوه بر دو رشته پلکانی که از اتاقهای جانبی به اتاق مرکزی منتهی میشوند، دو پلکان مدور در کنجهای شمال غربی و شمال شرقی (در برجها) نیز امکان دسترسی به فضای زیر شیروانی را فراهم میکند.
بهطورکلی در اجرای عناصر سازهای این بنا از مصالح بنایی استفاده شده است؛ جرزهای قطور، دیوارها و تاقهای بنا با استفاده از آجر ساخته شده و پیهای آن نیز مشابه با آنچه در بسیاری از بناهای مشابه دیده میشود احتمالاً با استفاده از کرسی چینی سنگی اجرا شده است. «آنگونه که جزئیات طرح نشان میدهد، جبهه جنوبی بنا که نمایی رو به خیابان است بهعنوان نمای اصلی موردنظر بوده است؛ به همین دلیل مصالح و فرم معماری بنا در این جبهه متفاوت است.
در بدنه جنوبی بر فراز ازاره سنگی که 155 سانتیمتر از زمین فاصله دارد، هشت ستون [تزئینی] مدور آجری قرار گرفته است. این ستونها (در هر پایه دو ستون) دارای زیرستونهای سنگی و سرستونهای منقوش آجری هستند. پایه و ستونهای تا تراز کتیبه فوقانی امتداد مییابد.
کتیبه نسبت به سایر سطوح بدنه کمی پیش نشسته است. در این بخش که پیشانی بنا را در محل رخبام شکل میدهد دو ردیف کتیبه جای گرفته و تراز پایینی کتیبهها در دو طرف، با یک تاج هلالی شکل که از سطح بام بالا زده شاخصتر شده است». (مختاری طالقانی و بهروز 1388) همچنین در هر دو نمای شمالی و جنوبی به قرینه دو چراغ روشنایی تعبیه شده که احتمالاً در دهه 50 خورشیدی به نمای بنا اضافه شدهاند.
بررسی عناصر سازهای بنا
پی
متأسفانه به دلیل محدودیتهای موجود برای انجام گمانهزنی در محوطه بنا، اطلاع دقیقی از وضعیت پی در این بنا در دست نیست؛ بااینحال با توجه به عدم بروز علائم نشست در بنا، میتوان دریافت که در این بنا از پیبندی مناسبی استفادهشده که با توجه پیهای اجرا شده در نمونههای مشابه، میتوان حدس زد که احتمالاً پی این بنا نیز از نوع کرسی چینی سنگی باشد. بدیهی است آگاهی دقیق نسبت به این موضوع منوط به انجام عملیات گمانهزنی خواهد بود.
پایهها و جرزها
بهطورکلی در پایههای این بنا از مصالح بنایی استفاده شده است. گمانهزنیهای صورت گرفته در بخشهایی از این پایهها حاکی از آن است که این جرزهای قطور بهطورکلی با استفاده از آجر ساخته شده و برخلاف بسیاری از موارد مشابه قسمتهای داخلی آن با خشت یا مصالح دیگر پر نشده است که البته این موضوع استحکام و پایداری بنا در طول سالیان متمادی را در پی داشته است. لازم به ذکر است که این پایهها در نمای جنوبی دارای ازاره های سنگی هستند.
دیوارها
چنانچه پیشتر اشاره شد، تمامی دیوارهای این بنا با استفاده از آجر اجرا شده است. برای کلاف کشی و افزایش توان کششی دیوارهای باربر از چوب گرده در ترازهای مختلف استفاده شده که بهصورت طولی و عرضی (در تقاطع دیوارها، نعل درگاهها و …) اجرا شدهاند. لازم به ذکر است که در برخی از دیوارها که ظاهراً بعدها به ضخامت آنها افزوده شده است از کلاف عرضی بین بخشهای قدیمی و جدیدتر استفاده شده است.
ستونها
در این بنا با توجه به استفاده از پوشش تیرپوش و شیروانی از ستون بهعنوان یک عنصر باربر سازهای استفاده نشده است. ستونهای این بنا در جبهه جنوبی و بهعنوان عناصر تزئینی در نما اجرا شدهاند. این ستونها مشتمل به سه قسمت اصلی پایه ستون سنگی و بدنه اصلی و سرستونها که با آجر اجرا شدهاند.
در مرکز این ستونها یک تیر چوبی قرار دارد که بهمنظور اتصال مناسب به مصالح نما احتمالاً طنابی به دور آن پیچیده شده است. لازم به ذکر است که این ستونها در قسمت فوقانی با کلاف چوبی به بدنه اصلی بنا متصل شده است.
تاقها
در این بنا با توجه به وجود سه دروازه اصلی، یک تاق آجری بزرگ در قسمت میانی و دو تاق کوچکتر در دو سوی آن اجرا شده است. این تاقها از نوع تاق آهنگ یا گهوارهای[2] هستند که به شیوه رومی اجرا شدهاند. در این نوع اجرا طرز قرارگیری آجرها یا خشتها بهگونهای است که در مقطع عمودی و از منظر روبهرو بهصورت نره دیده میشود و در مقطع افقی بهصورت صفحه کامل آن نمایانند.
این نوع از اجرا به مناسبت قابلیت استحکام و باربری در دهانههای وسیع به کار میرود. (پیرنیا و بزرگمهری 1390) لازم به ذکر است که فضای روی این تاقها با استفاده از خاک آوار و نخاله و همچنین ملات گل پر شده و درنهایت کف اتاق روی آن اجرا شده است؛ همچنین در قسمت نعل درگاه پنجرههای اشکوب فوقانی نیز از قوسهای هلالی شکل استفاده شده است.
شیوه اجرای پوشش پلکان ورودی بنا بهصورت تاق ضربی با استفاده از تیر آهنی است که شباهت زیادی با تاقهای اجرا شده در ساختمان مرکزی پست دارد و درواقع همزمان با این بنا (1307-1312 خورشیدی) اجرا شده است.
کفسازی فضاهای داخلی
بررسیها حاکی از آن است که کف تمامی اتاقهای بنا با استفاده از آجرهای ختایی و با ملات گل مفروش شده بود؛ ظاهراً کفسازی اتاقهای نقارهخانه و شرقی در دهه 30 خورشیدی روی با موزاییکهای سیمانی پوشانده میشود.
پوشش شیروانی
بهطورکلی پوشش فضاهای مختلف سردر باغ ملی در چهار قالب اصلی شیروانی کلاه فرهنگی نقارهخانه، پوشش پیازی شکل برجها و پوشش خرپایی یکطرفه اتاقهای جانبی اجرا شده است؛ خرپا سازی به چند شیوه مثلثی، یکطرفه، دوطرفه و چهار طرفه اجرا میشود که درمجموع اسکلت خرپای چهار طرفه کاملترین شکل محسوب میشود. در سردر باغ ملی، از دو خرپای یکطرفه و یک خرپای چهار طرفه برای پوشاندن اتاقها استفاده شده است.
«بهطورمعمول اسکلت یک خرپا از تعداد زیادی چوب مشته، نعل تیرهای عصایی، تیرچههای قائم، بچه تیرچهها، تیرهای افقی، تیرهای مورب و اسکلتسازی آبرو، فرش تخته در شروع بعد از آبرو، لاپه کوبی، پوشش کف خرپا، سقف کاذب، دریچههای شیروانی و غیره تشکیل میشود». (زمرشیدی, معماری ایران؛ اجرای ساختمان با مصالح سنتی 1384).
بااینحال به نظر میرسد که به دلیل ساختار و شکل خاص برخی از خرپاهای این بنا (کلاهفرنگی)، تفاوتهایی بین برخی عناصر تشکیلدهنده آنها و سایر خرپاهای معمول این دوره وجود داشته باشد. البته باید توجه داشت که این شکل از خرپای چوبی منحصربهفرد نبوده و نمونههای نزدیک به آن را میتوان در بناهایی نظیر ساختمان مخابرات میدان توپخانه، کاخ چهلستون (عمارت کلاهفرنگی) قزوین[3]، عمارت عشرتآباد و غیره مشاهده کرد.
بهطور سنتی قطعات اسکلت خرپاها از تیرهای گرد ساخته میشوند که با قرار گرفتن رویهم به یکدیگر متصل میشود. بااینحال در مواردی اتصال این قطعات با پخ سازی دو عضو در محل تماس صورت میگیرد که این اجرا کاملاً نادرست و غلط است، چراکه یک اسکلت خرپا بایستی همانند استخوانبندی بنا دارای پیوند و نشست هر عضو در عضو دیگر بوده و نسبت به عملکرد آن دارای اتصالات لازم باشد؛ علاوه بر نشست قطعات در کنار یکدیگر، استفاده از میخ یا پیچهای اصولی به تعداد لازم و همچنین بهرهگیری از دوبلهای چوبی باعث درگیر شدن کامل و فنی اتصالات چوبی میشود؛
علاوه بر این، در برخی اتصالات از تسمه کشی آهنی «رکابی» در قطعات و محل مفاصل عضوها استفاده میشود. در چنین مواردی نشست قطعات در یکدیگر و رفتار اجزای عضوهای مذکور باعث مقاومت سازه خرپا در مقابل تحرکات زمین و بهخصوص بادهای موسمی و شدید و در مواردی طوفانهای سهمگین خواهد شد. اتصالات صحیح سبب کلاف بندی اسکلت خرپا به دیوارهای ساختمان شده و در شکل شناژهای عمودی کارایی دارد.
همچنین برای درگیر بودن عضوها از اتصالاتی نظیر انواع فارسی و اصطلاحاً «دم گاوی» برای طویل کردن کشها، اتصال نیم آنیم برای نشست قطعات چوب مشته و نعلها، اتصال فاق و زبانه در تیرهای عمودی و افقی و اشکال مختلف اتصال کوم [کام] و زبانه در قطعات و عضوهای تیرچهها استفاده میشود.
معمولاً در عضوهای مؤثر از چهار تراشهای مقاوم در ابعاد لازم استفاده میشود، چراکه در تیرهای گرد اتصالات را نمیتوان بهخوبی چهارتراش که اجزا در مقاطع یکنواخت و ابعاد مستقیم در یکدیگر نشست دارند ایجاد کرد. (زمرشیدی, معماری ایران؛ اجرای ساختمان با مصالح سنتی 1384) در اینجا بهمنظور سهولت مطالعه، هر یک از این پوششها به لحاظ سازهای موردبررسی قرار میگیرد:
پوشش شیروانی کلاهفرنگی نقارهخانه
به لحاظ شکل، کلاهفرنگی مرکزی را میتوان به 5 بخش اصلی تقسیم کرد که هر یک توسط عناصر و اجزایی به سایر بخشها متصل شده است. در اینجا ساختار اسکلت خرپای مرکزی به ترتیب اجرای هر یک از عناصر آن معرفی میشود:
اتصال خرپا با بنا: بهطورمعمول در پایینترین قسمت خرپاها و برای اتصال پوشش خرپایی به دیوارهای آجری و تیرهای چوبی سقف، تیرچههای عمودی معروف به «چوب مشته» به قطر 15 تا 18 سانتیمتر در محل تقاطع دیوارها یا به فاصله هر سه متر در دیوارهای طولی (روی تیرهای عرضی سقف)، اجرا میشود. معمولاً چوبهای مشته در ارتفاع دوسوم بالایی و بهاندازه 100 تا 120 سانتیمتر در دیوار کار گذاشته میشوند.
در این بنا، چوبهای مشته به ارتفاع 90 سانتیمتر از تیرهای سقف و با فاصلههای حدود 170 و 40/2 از یکدیگر اجرا شدهاند. درنهایت دیواری آجری در ابعاد حدود 50 ×40 سانتیمتر در پیرامون آن اجرا شده است. شکل و ابعاد این دیوارها در کنجها متفاوت است و معمولاً برای اتصال و درگیر بودن چوب مشته با دیوار از چوبهای دارای سرشاخه استفاده شده است.
این سرشاخهها در دیوار بهخوبی پیوند شده و باعث نگهداری کامل اسکلت خرپا میشوند. علاوه بر دیوارههای ذکرشده، دیواری به ارتفاع 80 سانتیمتر نیز بین دیوارههای ذکرشده وجود دارد که در آن روزنهای به قطر 10 سانتی برای ورود تهویه خرپا تعبیه شده است. این دیوار در قسمتهایی دچار آسیب شده و به محلی برای ورود پرندگان تبدیل شده است.
نعل گذاری: سطح چوب مشته (وادار) ها پس از اتمام دیوارسازی (با استفاده از خط تراز) نعل کشی و آماده شده است. به این معنی که بخشهای اضافی آنها بریده شده و همگی در یک سطح همتراز شدهاند. برای قرارگیری کامل کش (نعل) ها روی چوب مشته ها، بخشهای موردنیاز روی کش ها اصطلاحاً «نعل برداری» شده تا سطح گرد تیرها تسطیح و قابلیت حرکت پذیری کش ها از میان برود. سپس کش های به طولهای حدود 7 و 3 متر و به قطر حدود 15 تا 20 سانتیمتر بهصورت طولی و عرضی بر سر چوب مشته ها مستقر شده و بهوسیله میخهای بلند و با رکاب کشی به هم متصل شدهاند. در این قسمتها بهمنظور ایجاد حداکثر استحکام، پیوند قطعات کش و چوب مشته بهصورت «نیم آنیم» اجرا شده است. لازم به ذکر است که چند کش فرعی نیز در این قسمت از بنا اجرا شده است که در کنجهای بنا به هم متصل شدهاند.
آبروها: در این خرپا دو آبرو وجود دارد که یکی از آنها همتراز با نعل کشیها بوده و شیرسرهایی در زیر آن ایجاد شده است. بنا بر شواهد موجود، شیوه اجرای آبروها به این صورت است که کش های افقی اسکلت خرپا تا حدود 30 سانتیمتر از بر کار پیش آمدهاند و بهاینترتیب با ایجاد فاصله از ریزش آب و برف روی دیوارهای بنا جلوگیری میشود. همچنین با استفاده از تختههای پهن مثلثی شکلی موسوم به «لچکی» که به کش ها میخ شدهاند مقطعی مناسب برای هدایت آبها فراهم شده است.
سطح لچکیها با رعایت شیب لازم تخته نصب شده و پایههایی برای کف آبرو به وجود آورده است. بهمنظور برگشت ورق تا بدنه دیواره که اصطلاحاً «لببند» گفته میشود، تختهای به کش ها و لچکیها متصل شده و بهاینترتیب اسکلت آبرو برای نصب پوشش ورق آماده شده است؛ علاوه بر این، در زیر آبرو دستکهایی به فاصله حدود 30 سانتیمتر از یکدیگر نصب شده و ساختار شیرسر[4] را شکل داده است.
بهطورکلی شيرسرهایی كه با مصالح چوبي اجرا میشوند، کمترین رابطه را با پوشش اصل بنا يا بام دارند و مستقلاً در لبه بام احداث شده تا جداره بنا را از برف و باران محافظت نمايند. (تهرانی، 1391) دستکهای چوبي این بنا با مقطعي به ابعاد حدود 5×10 سانتیمتر به طول حدود 30 سانتیمتر روي جرز بنا پیش آمدهاند.
اين دستکها روي دو تکیهگاه اصلي كه فقط بار مرده را تحمل مینمایند قرار دارند و به انتهای داخلی برخی از آنها قطعات چوبی کوچکی بهصورت زیرسری متصل شده است. بهاینترتیب کش طولی در انتهای دستك و تیر دیگری همباد جداره بنا تکیهگاههای دستک را تشکیل میدهند. پس از نصب منظم دستکهای چوبي، شيرسرها بهصورت تختههای چوبی روي آن اجرا شده است.
تیرک وسط یا عصایی: در قسمت میانی اسکلت خرپا تیرهایی به نام «عصایی یا شاخص» به قطر حدود 15 سانتیمتر روی کش میانی بهصورت شاقولی نصب شده و با استفاده از میخهایی با آن اتصال یافته است؛ علاوه بر این، با اتصال «چپی» هایی در طرفین شاخص که سر آنها برای مماس شدن هر چه بیشتر با شاخص بهصورت اریب برش داده شده، تیر عمودی استحکام بیشتری یافته و بهخوبی در جای خود ثابت شده است.
همچنین برای مقاومت بیشتر و کلاف بندی دو عضو تیر شاخص و کش افقی، قطعات چوبی که اصطلاحاً «چوب دوبل» خوانده میشوند استفاده شده است. این قطعات که طولی در حدود 60 سانتیمتر دارند با استفاده از میخهایی اتصال کافی بین کش و شاخص را برقرار کردهاند. چوبهای دوبل تا حدود 20 سانتیمتر پایینتر از کش زیرین امتدادیافته و مقاومت اسکلت خرپا را تا حدود زیادی در مقابل بادهای شدید افزایش میدهند. سر تیر میانی عصایی نیز بهمنظور نشستن تیرهای مورب با شیب موردنیاز بهصورت پخ درآمده است.
تیرکهای جانبی: با توجه به ارتفاع و شکل ویژه کلاهفرنگی بنای سردر، چهار تیر عمودی با فاصله لازم از چهارگوشه شیروانی اجرا شده تا زمینه لازم برای اجرای کشهای طولی و عرضی قسمت فانوسی فراهم شود. نحوه اجرای این تیرکها به این صورت است که در فاصله تقریباً 180 سانتیمتری دو سوی خرپا، تیرهایی روی دو کش طولی قرار گرفته و به آن متصل شده است. سپس تیر کوچکتری در حدفاصل این تیر و کشهای عرضی ابتدا و انتهای اسکلت خرپا، بهصورت عمود به این دو (بهصورت نیم آنیم) اجرا شده است.
یک سر این تیر بهصورت نیم آنیم به تیر عرضی متصل شده و سر دیگر آن از روی کش عرضی عبور کرده و تا روی دیوارههای شیروانی ادامه یافته است. سپس یک کش مورب بین تقاطع این تیر و تیر عرضی و چهارگوشه خرپا اجرا شده و بهاینترتیب دو مثلث را تشکیل داده است. درنهایت تیرکهای جانبی در وسط کشهای مورب مذکور قرار گرفته و برای تثبیت و محکم کردن هر یک، از دو ساختار مثلثی استفاده شده است. برای این منظور، تیرکهای جانبی با استفاده از تیرچههای مورب و دستکهایی به تقاطع کشهای پیرامون و یک تیرک تقریباً 80 سانتیمتری قرار گرفته روی کش مورب متصل شده است.
بهطورکلی شیوه تثبیت عناصر قائم در این اسکلت خرپا به این شکل است که معمولاً این عناصر در میان دو یا چند تیرچه افقی یا مایل (بهصورت مماس) قرار گرفته و با استفاده از میخ با آنها متصل میشود و بهاینترتیب امکان تحرک و جابهجایی آن به حداقل میرسد؛ بااینحال به نظر میرسد در مواردی بسته به موقعیت و شکل چوبهای مورداستفاده و احتمالاً تغییرات دورههای بعد، این قاعده بهطور کامل رعایت نشده است.
علاوه بر چهار تیرک جانبی ذکرشده، دو تیرک دیگر نیز روی چپی (دستک) های دو طرف تیر عصایی نصب شده و قسمت تحتانی این تیرکها برای اتصال بهتر به چپیها بهصورت اریب برش داده شده است. در میانه این دو تیرک، یک «وابند افقی» تیرهای عمودی را به یکدیگر و تیر عصایی مرکزی و کشهای فوقانی دیواره منحنی شکل خرپا متصل کرده است. با توجه به وجود گودیهایی روی این کش که احتمالاً برای نشستن لاپه ها تعبیه شدهاند، به نظر میرسد که کش ذکر شده احتمالاً مربوط به یک تیر مورب بوده که لاپه های شیروانی روی آن اجرا شده است 6. تیرک جانبی این خرپا همراه با تیر عصایی مرکزی بهصورت ستونهایی برای اجرای پوشش نهایی خرپا عمل میکنند.
دیوارههای محدب جانبی: برای دستیابی به شکل محدب در دیوارهای جانبی شیروانی، ساختاری منحنی شکل متشکل از تیرچههای چهارتراش منحنی شکل، کشها و لاپه ها و دوبلهای چوبی ایجاد شده است. اجرای این بخش به این صورت است که دو کش بلند در قسمت تحتانی و فوقانی این ساختار روی تیرهای مورب و چپیها قرار گرفته و با استفاده از میخهایی به آن متصل شدهاند و بهاینترتیب چارچوب لازم برای اجرای این بخش آماده میشود.
همچنین بین کشهای تحتانی و فوقانی تیرچههایی که با انحنای موردنیاز برش خوردهاند قرار گرفته است. این تیرچهها بهصورت چهار تراش بوده و از سه قطعه تشکیل شده که توسط چوبهای دوبل به یکدیگر اتصال یافته اند. ضخامت این قطعات باهم برابر نبوده و به نظر میرسد که ظرافت چندانی در اجرای آنها صورت نگرفته است. در پشت تیرچههای منحنی شکل، لاپه های بلندی با فاصله حدود 30 سانتیمتر نصب شده که در محل اتصال با تیرچههای منحنی بهصورت زین اسبی گود شدهاند.
پنجرههای نورگیر (کفتر خوان): در قسمت فوقانی شیروانی منحنی نورگیرهای خرپا قرار گرفته که بهصورت پنجرههایی دورتادور خرپا کار گذاشته شدهاند. چارچوب این بخش از کشهای فوقانی دیوارههای محدب و کشهای دیگری که روی تیرک (وادار) های جانبی نصب شدهاند تشکیل شده است.
این کش (پل) ها با استفاده از تسمه کشیهای فلزی موسوم به «رکابی» و میخهای اسکوپ به تیرکهای جانبی متصل شدهاند. بهاینترتیب چارچوب اصلی برای نصب این پنجرهها فراهم آمده است. با توجه به شواهد موجود، این پنجرهها با استفاده از قطعات چوبی، تسمههای فولادی و میخ به سازه خرپای چوبی متصل میشوند.
همانطور که گفته شد، متأسفانه گویا در مرمتهای سالهای قبل، بخش بزرگی از پنجرههای زیرشیروانی با ورقههای فلزی پوشانده شده و تنها پنجرههای قسمت جنوبی باز گذشته شده که خود به محلی برای ورود پرندگان تبدیل شده است.
آبروی فوقانی: کشهای بالایی این قسمت بهاندازه تقریباً 30 سانتیمتر به بیرون آمده و زمینه لازم برای اجرای آبرو را فراهم کرده است. شیوه اجرای آبروی این قسمت مشابه با آبروی تحتانی است با این تفاوت که این قسمت فاقد شیرسر بوده و بهصورت ساده و با ورق گالوانیزه اجرا شده است.
پوشش فانوسی شیروانی
پوشش نهایی شیروانی بهصورت خیمهای و با استفاده از تیرهای مورب منحنی شکل، کشهای مورب و لاپه ها ایجاد شده است. پوشش «فانوسی» یا «قبه» عنوانی است که درواقع برای این بخش از بام همراه با پنجرههای نورگیر زیر آن به کار میرود. نحوه اجرای این بخش به این صورت است که چهار تیرچه مقعر (با ساختاری مشابه با تیرچههای منحنی دیواره محدب تحتانی) از یکسو به کشهای فوقانی قرارگرفته روی تیرکهای جانبی متصل شده و از سوی دیگر به تیر عصایی مرکزی خرپا متصل شدهاند.
تفاوت این تیرها با تیرچهها در شیوه اتصال آنها به یکدیگر است، بهطوریکه در این تیرها بجای استفاده از چوبهای دوبل برای استحکام اتصالات، تیرها بهاندازه حدود 30 سانتیمتر در کنار یکدیگر قرار گرفته و توسط میخهای به یکدیگر متصل شدهاند. قسمت انتهایی این تیرها متناسب با شیب تیزه خرپا برش خورده است. درنهایت روی این تیرها لاپه هایی مشابه با آنچه در مورد شیروانی محدب تحتانی ذکر شد، اجرا شده است.
توغ و میله پرچم[5]: در قسمت فوقانی تیر عصایی وسط خرپا میلهای برای نصب پرچم نصب شده است. برای اتصال میله پرچم به تیر عصایی از پستهایی استفاده شده و پیرامون آن با قطعات ساختهشده به شکل حرف P انگلیسی احاطه شده است. بنا بر تصاویر تاریخی موجود، احتمالاً نصب پرچم در بالای بنا تا پیش از تغییر و تحولات سال 1312 خورشیدی و احداث بناهای مجاور ادامه داشته است.
نکته قابل ذکر در مورد شکل این میله پرچمها شباهت بسیار زیاد آنها به گرزهای چند پره است برای کلاف بندی و استحکام هر چه بیشتر ساختار و افزایش مقاومت آن در برابر بادهای شدید، کشهایی بهصورت مورب از کنجها و قسمت میانی کشهای فوقانی از جوانب تیر عصایی عبور داده شده است. برخی از این تیرها دارای گودیهای زین اسبی بوده و به تیر عصایی متصل شده و برخی دیگر تنها در اتصال با کشهای دیگر هستند.
روی تعدادی از ورقهای اجراشده در شیروانیها علامت اختصاری S.T.D درج شده است که ممکن است اشاره به نام کارخانه سازنده آنها داشته باشد. ورقها معمولاً دارای عرض 75 و طول 200 سانتیمتر است. طویل شدن ورق با قرار دادن طول در جوار طول ورق دیگر است. جهت اتصال دو ورق به یکدیگر که اصطلاحاً پیچک گفته میشود 7.5 سانتیمتر با برگشت در دولایه خواهد بود که با چکش زنی دو برگشت از دو قطعه ورق پرس شده، اتصالات نفوذناپذیر به وجود میآید.
قطعات طولی تهیهشده ورق نیز با رعایت 7.5 سانتیمتر جهت برگشت پیچکها که برای ردیفهای عرضی برگشت داده میشود آماده نصب روی لاپهها میشود. عمل طویل کردن ورقها به شکل طولی و برگردان ساختن پیچکها در سطح زمین انجام شده و جهت نصب روی کلاف و لاپه ها حمل میشود. ورقها با رعایت پیچک افقی و اتصال با ورق آبرو از یکجهت و اتصال پیچک در پیچک همجوار در سطح شیبدار خرپا صورت گرفته است.
با کوبیدن چکش پیچکهای همجوار در همدیگر پرس شده و عمل برگرداندن پیچ مشترک را به شکل واحد و تکی انجام میدهد و درنتیجه ورق یکسره شده و بهوسیله میخ پرچ حلبی ورق طویل شده سپس به ترکه یا لاپه ها میخ و متصل میشود. شیارهای بهدستآمده از پیچکها باعث میشود که آب باران در مسیری مانند جوی به سمت پایین سرازیر شود. میخ پرچ میخی است که از زائدههای ورق سفید شیروانی به شکل مثلث بریده شده و به شکل میخ ساخته میشود.
معمولاً محل نشست میخ روی ورق با سنبه زدن بر ورق و سوراخ کردن آن در ناحیه لاپه محل عبور میخ پرچ به وجود آمده با چکش زدن میخ از ورق گذشته در لاپه نیز نشست کرده و اتصال ورق با لاپه و درنتیجه اسکلت شیروانی به وجود میآید. مزیت این میخ مخروطی بودن آن و گلمیخ پهن آن است که این اساس باعث درگیر بودن بیشتر ورق با لاپه میشود.
درصورتیکه میخهای معمولی فلزی به قطر یکنواخت با گلمیخ کم در برابر باد مقاومت چندانی ندارند و همیشه خطر بلند شدن ورق از جای خود وجود دارد. بعد از میخکوبی بلافاصله اطراف میخ را با بتونه که از مخلوط کردن روغن علیف یا بزرک با پودر گل مهل ساخته میشود، با انگشت پر میشود تا از نفوذ آب را ازهرجهت غیرممکن سازد[6].
پوشش تیرپوش زیر خرپا: برای اجرای پوشش تیرپوش در این بنا از تیرهای گرد به قطر 15 تا 17 سانتیمتر و با رعایت 40 تا 50 سانتیمتر فاصله روی کشها و با رعایت ریسمان کشی و همسطح سازی تیر به کش متصل شده است. از سرشاخههای یکنواخت با پوشش 10 سانتیمتر بیشتر از هر طرف روی تیرهای مذکور به شکل چپ و راست مفروش میشود و سپس اندود گچوخاک بهاندازه 3 تا 4 سانتیمتر جهت پوشش داخلی خرپا انجام شده است.
چنانچه پیشتر اشاره شد، با بررسی سقف اتاق نقارهخانه شواهدی از وجود لنبه کوبی های چوبی در این قسمت به دست آمد که ظاهراً در دورههای بعد این تزئینات چوبی برداشته شده و بهجای آن از تختههای جعبه میوه برای پرواز بندی سقف استفاده شده است. لازم به ذکر است که در محل اتصال سقف و دیوارهای این اتاق یک گیلویی بسیار ساده اجرا نیز اجرا شده است. این گیلویی متشکل از یک آجر ختایی است که بهصورت مایل بین سر دیوار و تیر چوبی نزدیک به آن قرار داده شده و درنهایت سطح روی آن با اندود گچ پوشیده است. گیلویی مذکور در ابتدا دارای یک ردیف ابزار تزئینی نیمدایره (فتیله) بوده که بعدها با اندودهای دورههای بعدی پوشیده شده است.
پوشش پیازی شکل برجها: پوشش برجهای این بنا شباهتهایی با گنبدهای پیازی شکل روسی داشته و به لحاظ ساختاری قطر آنها اغلب بزرگتر از ساق گنبد بوده و ارتفاع آنها از عرضشان بیشتر است. بااینحال به نظر میرسد که نحوه اجرای این پوشش دارای شباهتهایی با پوشش کلاهفرنگی بخش مرکزی است، با این تفاوت که در اینجا زمینه اجرای پوشش به تبعیت از شکل برجها بهصورت هشتگوش است.
در مرکز برجها ستونی گرد به قطر حدود 40 سانتیمتر قرار داشته و دسترسی به بالای آنها از طریق پلکان چوبی مارپیچی که حول آنها در گردش است صورت میگیرد. لازم به ذکر است که پلکان شرقی همزمان با تبدیل بنا به نمایشگاه مسدود شده بود که در سال 1393 مجدداً بازگشایی شد. شیوه اجرای پوشش پیازی به این صورت است که ابتدا یک تیر چوبی بهصورت قطری روی دیواره هشتضلعی گلدسته قرار گرفته و سپس تیر عصایی عمود به آن نصب شده است. جهت قرارگیری کش زیرین این تیر به نحوی است که برای افرادی که از پلکان صعود میکنند سرگیر نباشد.
با دقت در نحوه اجرای این پوشش میتوان شباهتهایی میان آن و آنچه در پوشش بناهایی نظیر چهارسوق چوبی تهران اجرا شده مشاهده نمود. همچنین احتمالاً بتوان شباهتهای ساختاری میان این نوع پوشش با کلافهای چوبي متقاطع در خشخاشیهای گنبدهای آجری یافت. بااینحال باید توجه داشت که نحوه اتصال کشها به تیر میانی در بنای سردر تفاوت زیادی با شیوه اجرا در گنبدهای آجری دارد و در اینجا اتصالات بهصورت کام و زبانه اجرا شده است.
نکته حائز اهمیت اینکه این پوشش دارای اتصال چندانی با سازه بنایی زیر آن نیست و تنها از طریق کشهای مورب متصل به نعل (کش) نگهدارنده تیرهای جانبی خرپای مرکزی به خرپای میانی اتصال یافته است. این مسئله احتمالاً میتواند با موضوع کج شدن گنبد گلدسته غربی و انحراف تیزه آن از محور عمود در ارتباط باشد.
برای دستیابی به شکل نهایی گنبد، تیرهای موربی (مشابه خرپای مرکزی) در دو سطح به تیر عصایی مرکزی متصل شده است. این تیرهای مورب دارای مقطعی منحنی شکل هستند و روی آنها لاپه هایی برای نصب ورق نصب شده است. این تیرها در گوشههای بنا توسط میخهایی به کشهای افقی نصب شدهاند. درنهایت روی لاپه ها با قطعات فلس مانندی که دارای همپوشانی با یکدیگر هستند پوشیده شده است.
نمونههای مشابه با این فلسها از دیرباز در معماری روسی و برخی از کشورهای با استفاده از چوب و فلز رواج داشته است. در معماری روستایی برخی از مناطق انگلستان نیز سنت اجرای فلسهایی از جنس سنگ لوح در بام خانهها وجود دارد.
دریچه شیروانی: این دریچهها برای تمیز کردن آبرو و محل سرکاسه ناودانی و یا مواردی دیگر همچون رفتوآمد روی اسکلت شیروانی الزامی هستند. این دریچهها در قسمت تحتانی گنبدهای پیازی گلدستهها برای دسترسی به این قسمتها و خرپای مرکزی و همچنین در راهپلههای منتهی به کلاهفرنگی مرکزی بنا مشاهده میشوند.
کلاف بندی این دریچهها به عرض 50 و ارتفاع 70 سانتیمتر بوده و علاوه بر نصب دریچه بهوسیله تخته، اطراف دریچه را پوشیده و سطحی برای نصب ورق وجود دارد که البته این موضوع در مورد دریچههای داخلی بنا صدق نمیکند.
پوشش شیروانی فضاهای جانبی
شیروانی فضاهای جانبی بهصورت خرپای یکطرفه اجرا شده و با توجه به اینکه ناودانهای بنا در قسمت شمالی تعبیه شدهاند، شیب این خرپاها نیز به سمت شمال در نظر گرفته شده است. با توجه به شواهد موجود به نظر میرسد که این شیروانیها در گذشته ساختاری مشابه با یکدیگر داشتهاند که در تعمیرات دهههای قبل (بهویژه در خرپای غربی) تغییراتی در آنها ایجاد شده است.
شیروانی غربی: همانند قسمت میانی، پوشش سقف این قسمت نیز بهصورت تیرپوش اجرا شده و سپس روی آن با پوشش خرپایی پوشانده شده است. این خرپا بهصورت یکطرفه بوده و بهرغم اینکه به لحاظ شکلی اصیل به نظر میرسد ولی با توجه به شواهد موجود ظاهراً در تعمیرات دهه هفتاد خورشیدی کاملاً بازسازی شده است. این خرپا متشکل از تیرهای عصایی، تیرچههای مورب، تیرهای مورب، لاپه ها و ورق فلزی موجدار است؛
لازم به ذکر است که این ورقها با استفاده از پیچهایی به اسکلت خرپا متصل شدهاند که به دلیل اجرای نهچندان مناسب و ورود رطوبت، آسیبهایی به بخشهای زیرین وارد شده است؛ همچنین به نظر میرسد که تغییراتی در ورودی این خرپا نیز صورت گرفته است. در حال حاضر دسترسی به فضای بام از طریق یک درب کوچک صورت میگیرد که با توجه به تصاویر قدیمی اصیل به نظر میرسد. ظاهراً در تعمیرات دهه هفتاد خورشیدی، ورودیهای فضای زیرشیروانی که بهصورت دریچههایی در دیوارهای مجاور راهپله منتهی به این درب وجود دارند از ابعاد واقعی خود کوچکتر شدهاند، بهطوریکه در حال حاضر امکان ورود به این فضا وجود ندارد.
شیروانی شرقی: با توجه به شواهد موجود، این قسمت از بنا فاقد اصالت بوده و به نظر میرسد در مرمتهای دهههای قبل (احتمالاً دهه 30 خورشیدی) برای افزایش ارتفاع سقف فضای شرقی بنا و ایجاد فضای مناسب در اتاق شرقی، پوشش خرپایی این بخش نیز جابهجا شده و ارتفاع آن افزایش یافته است.
برای این منظور سقف تیرپوش این قسمت حدود 1 متر بالاتر آورده شده و برای دستیابی به شیب موردنیاز، وادارهای اصلی خرپا بالاتر از رخبام بنا قرار گرفتهاند. بهاینترتیب پیشانی فلزی خرپا در نمای جنوبی قابلرؤیت بوده و به یکی از آسیبهای منظری بنا تبدیل شده است.
احتمالاً ورودی این خرپا در گذشته مشابه با خرپای غربی بوده که همزمان با تغییر و تحولاتی که به آن اشاره شده به دریچه کوچک کنار درب ورودی اتاق مرکزی محدود شده است. در ادامه به عناصر اصلی و شیوه اجرای این دو خرپا اشاره شده است:
تیر عصایی (وادار): نحوه اجرای تیرهای عصایی در این خرپا همانند مواردی است که در بخشهای پیشین بدان اشاره شد.
تیرهای مورب: این تیرهای مقاوم با قطر 15 تا 20 سانتیمتر ازیکطرف به تیر قائم و نقطه خط الراس و از طرف دیگر به کش و یا نعل متصل شدهاند. با توجه به نفوذ رطوبت، این عضوها در بخشهایی دچار پوسیدگی شدهاند.
تیرچههای قائم: این تیرچهها که از عضوهای مؤثر محسوب میشوند به فاصله حدود 100 تا 120 سانتیمتر در تیرهای مورب و تیرهای باربر نصب شدهاند و به نظر میرسد که در وضعیت مناسبی قرار دارند.
لاپه ها: لاپه ها از تیرهای گردی به قطر حدود 10 سانتی ساخته شدهاند که برای ایجاد سطح مناسب برای نصب ورق، از وسط به دو نیم تقسیم شدهاند. این لاپه ها در فاصله حدود 30 سانتیمتر از یکدیگر نصب شدهاند.
پوشش سقف زیر خرپا
چنانچه پیشتر ذکر شد، پوشش زیرین خرپا همانند اغلب نمونههای مشابه بهصورت تیرپوش است. نحوه اجرای این سقفها به این شکل است که پس از دستانداز سازی، سطح دیوارها جهت تیرریزی تخت میشود. برای اتصال سقف به اسکلت آجری در تقاطع دیوارها مشته گذاری شده و کش های طولی به چوب مشته ها میخ میشود؛
در ادامه تیرهای باربر به قطر حدود 20 تا 25 سانتیمتر با رعایت اصل نعل برداری در کش ها به شکل سروته متصل شده و درنهایت دیوارهای اطراف تا سطح تیرهای پوشش چیده شده و آماده پرواز ریزی میشوند. لازم به ذکر است که شواهد از الحاقی بودن دیوارهای اجرا شده زیر این شیروانیها در محل وجود دارد و به نظر میرسد که ایده سرپوشیدن شدن فضاهای جانبی احتمالاً در حین اجرای بنا به ذهن سازندگان رسیده است.
پرواز ریزی: پرواز ورقههای تخت به طول 50 سانتیمتر و به عرض تقریبی 10 سانتیمتر و به ضخامت 1.5 سانتیمتر است که از چوبهای گرد متوسط به دست میآید. برای این منظور ابتدا سرشاخههای آن گرفته شده بهوسیله تیشه نجاری لاپه و سپس بهصورت ورقههای 1.5 سانتیمتری درآمده و با تیشه تیز تسطیح میشود. ورقههای پرواز روی تیرها چیده شده و سر آنها یکدرمیان بهوسیله میخ سنجاقی به تیرها کوبیده میشود. (زمرشیدی 1384) لازم به ذکر است که در سردر باغ ملی از تختههای جعبه میوه برای پرواز بندی سقف استفاده شده است.
[1] – در برخی نمونهها نظیر سردر باغ شازده کرمان از این اتاق با عنوان سردرخانه یاد میشود.
[2] – طاق لولهای؛ سادهترین طاق ایرانی «تاق آهنگ» است که درواقع ادامه یک نوع چفد در امتدادی معین است؛ طاق آهنگ در بناهایی که در دو دیوار ممتد دارد مناسبترین پوشش است مثل آبانبارها، ایوانها، صفه ها و فضاهای مستطیل شکل که بخواهند سقفشان یکنواخت باشد. طاق آهنگ عمدتاً بهصورت ضربی اجرا میشود. اگر اجرای طاق آهنگ بهصورت رومی باشد حتماً نیاز به قالب است. (پیرنیا و بزرگمهری 1390)
[3] – این بنا از بناهای بهجای مانده از دوره صفویه در قزوین است که به دستور شاهطهماسب اول بنا شده است و پوشش خرپایی آن در دوره قاجاریه به سبک آن دوران بهصورت شیروانی فلزی بازسازی شده است.
[4] – شيرسر به معناي شيرسار، گرزي كه سري چون شير دارد. (تهرانی، 1391)
[5] – Roof Finials
[6] – برای مطالعه بیشتر در خصوص نحوه اجرای ورق شیروانی مراجعه شود به: زمرشیدی، حسین (1384)، معماری ایران (اجرای ساختمان با مصالح سنتی)، تهران: آزاده و انتشارات زمرد.