مرضیه صفار؛ سپیده پور محمدی
منتشر شده در گاهنامه رف – نشریه معاونت میراث فرهنگی استان یزد – شماره 5 – پاییز 1396
مقدمه
مسجد جامع ساوه از اولین مسجدهایی است که در ایران و در شهر ساوه ساخته شده و طی دورههای مختلف توسط هنرمندان ایرانی تزئین و مرمت شدهاست. به طوریکه نوسازیهای انجامشده موجب شده است که اثری از بنای اولیه مسجد در روزگار کنونی باقی نماند. این مسجد تماماً از خشت و گل ساختهاست و در نوع خود بینظیر میباشد این مسجد مشتمل بر یک صحن و گنبدی در جنوب، دو ایوان، یک مناره، چند شبستان، محرابهایی متعدد و قدیمی با خطوط کوفی و دو محراب از دوره صفویه با خط ثلث است.خصوصیت این بنای تاریخی-مذهبی آن است که نمودهایی از سه مقطع تاریخی قبل از اسلام، قرون اولیه اسلام و دوران صفوی در آن دیده میشود. آثار و بقایای موجود بیانگر این مطلب است که در مکان مسجد فعلی در دوران ایران باستان، آتشکده بوده و در دوره اسلامی تبدیل به مسجد شده است.این بنا دارای شبستانها و دهلیزهای زیبای آجری است که هر چشمه به عرض ۵*۳ و طول ۲۰ متر میباشد و از آثار سده ششم و عصر سلجوقیان به شمار میرود. محراب آن دارای کتیبههای متعدد عمودی و افقی است که سه جانب آن را فرا گرفته و روی آن سورههایی از قرآن سوره قدر، اخلاص، جمعه به خط ثلث و کوفی گچبری شده و در ضلع غربی میان شبستانهای این بنا، ایوان باشکوه و رفیعی قرار دارد و در هر جانب این ایوان، حجرهای با درگاه تنگ و کوتاه نمودار است. گنبد مسجد به قطر ۱۴ و ارتفاع ۱۷ متر میباشد که ساق یا گردنه گنبد ۴ متر ارتفاع دارد و آراسته به کاشیهای معقر میباشد.
عوامل بیولوژیک آسیبرسان به مسجد
الف: موریانهها
با توجه به قدمت بنا و مصالح به کار رفته در آن و همچنین شرایط اقلیمی و محیطی حاکم بر منطقه، این بنا مکان مناسبی برای فعالیت و آسیب انواع عوامل بیولوژیک میباشد. به علت دیوارههای ضخیم خشتی و همچنین کاه موجود در مصالح بنا آثار متعددی از فعالیت شدید موریانه های زیرزمینی در قسمتهای مختلف و بر روی تزئینات و سازه بنا دیده میشود.
بررسی تخریبهای ناشی از فعالیت موریانه در مسجد جامع ساوه
بناهاي تاريخي خشتی به دلیل نوع مصالح و شرايط دمايي آن محل مناسبي براي تغذيه و زندگي عوامل بیولوژیکی مانند موریانهها ميباشند. خسارت موريانه به ساختمانهاي تاريخي زيانبار، پرهزينه و غير قابل جبران است. فعالیتهای موریانه یکی از عوامل تخریب مسجد جامع ساوه شناسایی شده است. از اقدامات اصلی براي كنترل عوامل بيولوژيكي خسارتزا، تشخيص درست آفت، محدوده آلودگي و نیز شناخت فرآيندها و مكانيسمهايي است كه از طريق آنها، موجود زنده به ساختمان بنا خسارت زده و زوال تدريجي آن را سبب ميشود.
- آسیبهای وارده به سازه بنا
موريانهها دالانهاي سرپوشيده پرپيچ و خمي را براي يافتن مواد سلولزی در ساختار بنا حفر ميكنند. وجود رطوبت ، نوع تركيبات شيميايي موجود، حفرههاي ایجاد شده ناشی ایجاد دالانها و تغذيه از مواد سلولزی موجود در مصالح باعث بروز خسارت شدید در بنا میشود. تعداد زیاد حفرههاي ایجاد شده، تخلخل در ساختار بنا را موجب شده و استحکام آنرا كاهش ميدهند. مسجد جامع ساوه داراي ديوارههاي ضخيم است. وجود كلني مركزي موريانهها در ديوارههاي بنا باعث ميشود كه مصالح ديواره در حجم بسيار زيادي تخريب و متخلخل شوند. با توجه به اينكه ديوارهها و سقف مدرسه مسجد از خشتهایی با وزن زياد تشكيل شدهاند، در نتيجه خشتهايي كه مورد حمله موريانه قرار گرفتهاند تحت تأثير فشار وزن اجزاي قسمت بالاييشان خرد شده و در هم ميشكنند. اين امر موجب بر هم خوردن تعادل در بنا و جابهجايي مركز ثقل آن شده و در نتيجه سبب در هم شکستن ساختار و ایجاد ترک در بنا شدهاست.
آسیبها سبب ميگردد در هنگام تكانهاي ايجاد شده در اثر عوامل محیطی مانند زلزله خسارت شديدي به بناها وارد شده یا کاملاً تخريب شوند. اگر به اين نكته توجه شود كه يكي از عوامل تخريب شديد ارگ بم در زلزله سال 1382 موريانهها بودهاند مشخص ميشود كه ميزان خسارت موريانه چقدر زياد است.
- آسیب های وارده به تزیینات بنا
دلیل اصلی تخریب و ریزش تزیینات، تغذیه موریانه از مواد سلولزی موجود در کاهگل قرار گرفته در پشت لایه بستر و خالی شدن این قسمت است. با از بین رفتن اتصال بین لایه بستر رویی با زیرین، لایه بستر رویی به همراه تزیینات قرار گرفته روی آن در اثر نیروی وزن خود به سمت پایین شروع به ریزش میکنند. وضعیت تخریب لایه بستر در قسمتهایی که تزیینات فرو ریخته، به خوبی نشان میدهد که در این بخش، مسیر دالانهای تغذیه موریانهها منجر به توخالی شدن لایه بستر شده است.
دالانهای سر پوشیده از جنس خاک و فضولات موریانه میباشد. این مواد بهوسیله بزاق موریانهها که دارای دياستازهاي مختلف نظير آميلاز و انورتازمیباشد به هم متصل شدهاند. ترکیبات شیمیایی موجود در بزاق دهان موریانه و رطوبت آنها، همچنین رطوبت موجود در دالانها از دیگر عواملی است که مو جب تخریب تزیینات شده است. از طرف دیگر حرکت موریانه از زیر به سمت بستر و تغذیه از لایه های زیرین، موجب وارد شدن فشار به پشت لایه تزیینات شده و به مرور باعث ریزش تزیینات میشود.
مدیریت موریانههای زیرزمینی
اغلب آلودگی بنای خشتی به موریانه قابل مشاهده نیست. زیرا موریانهها میتوانند از طریق دیوارههای خشتی از یک محل به محل دیگر منتقل شوند همانگونه که این کار را در خاک طبیعی انجام میدهند. موریانههای زیرزمینی در اعماق زمین در کلنیهایی که ممکن است چندین متر از محل تغذیه فاصله داشته باشند زندگی میکنند. بنابراین دسترسی مستقیم به آنها غیرممکن است. طبیعت مخفی و پویای موریانهها، روش کنترلی متفاوتی را بر مبنای بیولوژی و رفتارشناسی آنها میطلبد. قبل از اینکه یک ساختمان آلوده به موریانه تیمار شود باید بعضی برآوردها از میزان آلودگی صورت گیرد. جستجوی دیداری و معاینه چوب بهترین روش برای بررسی حضور موریانهها است.
بهدلیل رفتار پیچیده و بیولوژی خاص موریانههای زیرزمینی مخصوصاً در بناهای تاریخی خشتی روشهای مدیریتی مختلفی پیشنهاد میشود. بر این اساس برای مدیریت موریانههای زیرزمینی در این بنا تلفیقی از چندین روش مورد استفاده قرار گرفت.
کنترل کلنی با استفاده از سیستم طعمهگذاری:
در ساختمانها روشهای مختلفی برای کنترل موریانه به کار برده میشود. اما نکته مهم این است که طبیعت مخفی و پویای موریانهها از موانع عمده کنترل این گروه از حشرات محسوب میگردد. یکی از روشهای کنترل موریانهها در ساختمانها ایجاد سد سمی میباشد. اما مهمترین و موثرترین روش کنترل استفاده از روش یا سیستم طعمهگذاریمیباشد. برای درک بهتر تکنولوژی طعمهی موریانه داشتن نگاهی به روش قدیمی کنترل موریانههای زیرزمینی کمک مینماید. برای چندین دهه روش رایج تیمار، ایجاد سد سمی با به کار بردن آفتکش مایع در داخل خاک اطراف سا ختمان آلوده بوده است. ممکن بود صدها لیتر از محلول آفتکش به خاک اطراف ساختمان، در داخل سوراخهایی که در سطح زمین و داخل دیوارهای فونداسیون دریل زده شدهاند، تزریق شود. هدف این روش ایجاد یک سد شیمیایی پیوسته در اطراف و در زیر ساختمان است که در نتیجه مانع دسترسی موریانههای داخل خاک اطراف به فونداسیون ساختمان میشود این محلول آفتکش هم بهصورت از بین بردن و هم بهصورت دورکردن موریانههایی که قصد عبور از سد را دارند، عمل مینمایند. ایجاد یک سد شیمیایی کامل و پیوسته بسیار دشوار میباشد چرا که موریانهها میتوانند از تونلها و ترکهای بسیار نازک عبور کنند و بهعبارتی یک راه حفاظت نشده برای بازگشت به خانه پیدا میکنند. با گذشت زمان، تأثیر سد شیمیایی اطراف یک خانه کاهش مییابد یا ممکن است بهوسیلهی ساخت و ساز یا نماسازی تخریب گردد.
روش کار
برای نصب تلهی طعمهای، لولههای پلیکا به قطر 12 سانتیمتر را به قطعاتی بهطول 30 سانتیمتر برش داده شد. از آنجایی که حرکت موریانهها برای یافتن غذا حرکتی تصادفی میباشد برای به حداکثر رساندن این احتمال لولههای پلیکا را توسط دریل سوراخ شد و برای افزایش سطح تماس موریانه با مادهی سلولزی سطح خارجی لوله را توسط مقوا پوشانده شد. در داخل زمین گودالی به عمق 40 سانتیمتر و قطر 30 سانتیمتر حفر کرده و در قسمت تحتانی گودال 2 قطعه مقوا بهطول و عرض 25 سانتیمتر گذاشته شد.
سپس قطعه لولهی پلیکای آمادهشده را داخل گودال قرار داده و اطراف آن را توسط خاک پر شد بهطوری که 3 سانتیمتر از انتهای لوله از سطح خاک بیرون باشد. لازم بهذکر است که خاک ریختهشده اطراف لوله باید با فشار دادن بسیار متراکم شود. داخل این لولههای پلیکا با استفاده از مقواهایی بهطول 25 سانتیمتر و عرض 8 سانتیمتر بهتعداد چهار عدد به عنوان پیشطعمه قرار داده شد. روی هر ایستگاه یک قطعه آجر گذاشته شد و شمارهی ایستگاه بر روی آن نوشته شد.
در مرحله پایش و بازرسی در روی پشت بام بنا با فعالیت حجم وسیعی از موریانه های زیرزمینی Anacanthotermes vagans از خانواده Hodotermitidae مواجه شدیم. که بروی چوبهای رها شده بر روی پشتبام فعالیت تغذیهای شدیدی داشتند.
باتوجه به موقعیت بنا و فعالیت موریانه بر روی پشت بام آن، هم در کف بنا ایستگاههای زیرزمینی و بر روی پشت بام و قسمتهایی از کف ایستگاههای روزمینی برای اجرای سیستم طعمه گذاری ایجاد شد.
ایجاد سد شیمیایی (chemical barrier)
با توجه به شدت آسیب و همچنین محدودیتهای نصب ایستگاه در قسمتهایی از بنا، از روش ایجاد سد شیمیایی با استفاده از تزریق سم انجام شد.
تزریق محلول سمي با استفاده از دریل:
برای این کار در کف تمام قسمت های مسجد سوراخ هایی با دریل دارای مته به قطر 12میلیمتر و طول 40 سانتیمتر سوراخهايي به فواصل 30 سانتیمتر از يكديگر حفر شد. سپس در هر سوراخ 2 تا 3 لیتر از سم کلرو پیری فوس یک درصد تزریق شد و درب سوراخها با ملات سیمان گرفته شد.
علفهای هرز:
علفهای هرز گروهی از عوامل بیولوژیک آسیبرسان به بناهای تاریخی از سلسه گیاهان هستند که به دلیل رشد نابجا در محلی که برای انسان مطلوب نیست عنوان هرز به خود گرفتهاند. آسیب این گروه، به بناها و محوطههای تاریخی با توجه به گونه گیاه، تراکم ومحل رویش متفاوت است. اما به طور کلی این گیاهان میتوانند آسیبهای متعددی از جمله ایجاد مزاحمت، تولید عوامل آلرژیک، بدمنظر کردن بنا، آسیب به گیاهان مطلوب، ایجاد پناهگاه برای حشرات مضر، خزندگان کوچک وسایر موجودات را سبب شوند. علاوه براینها، این گیاهان با آسیب رساندن به سنگفرشها و ایجاد شکاف و ترک بوسیله ریشههای عمیقشان در قسمت های مختلف ساختمان می توانند به ساختار بنا نیز آسیب برسانند.
گونههای معدودی از علفهای هرز نظیر خارشتر، کهورک و گون آسیبهای جبران ناپذیری به بنای تاریخی مسجد جامع ساوه وارد کرده اند.
عموماً با مساعد شدن شرایط جوی بذر گیاه جوانه می زند و گیاه کوچک از شکافی داخل سنگفرشها، روی دیوار و یا در قسمتی از سقف خارج می شود، این گیاه کوچک خیلی سریع رشد کرده و ریشههای قوی آن که طول آنها گاهی به ده متر میرسد برای جست و جوی آب پیش میروند و سر راه، هر چیزی را تخریب میکنند. ریشههای قوی برای باز کردن جای خود سنگفرشهای را از زمین جدا میکنند و ترکهایی را داخل دیوار و سقف بنا بوجود میآورند.
در صوتیکه این گیاهان در مراحل اولیه از بنا حذف نشوند به درختچههای قطوری تبدیل میشوند که آسیب زیادی به ساختار بنا وارد میسازند. از سوی دیگر در این مرحله حذف کامل ریشههای آنها که به داخل بنا نفوذ کرده امکان پذیر نیست. به جا ماندن ریشههای آنهای در داخل بنا میتواند عامل جذب حشرات و موجودات آسیبرسان دیگر نیز باشد.
سر بر آوردن این گیاهان در قسمتهای مختلف بنا منظرهی بنا را زشت کرده و در برخی از موارد که تراکم آنها زیاد میشود تردد را با مشکل مواجه میسازند. از آنجاییکه این گروه در فضایی میرویند که گیاهان مفیدی در اطرافشان وجود ندارد میتوان با استفاده صحیح از علفکشها برای مدت زیادی آنها را از بنا حذف نمود.
در این موارد میتوان از انواع علفکشهای غیر انتخابی و زندهکش علیه آنها استفاده نمود و برای مدت نسبتاً طولانی آنها را از بنا حذف کرد.
در مسجد جامع ساوه به دلیل رطوبت موجود و جابهجایی بذر علف هرز توسط پرندگان و همچنین وجود فضای سبز مناسب در مجاورت مسجد زمینه رشد و فعالیت علفهای هرز آسیبرسان به بنا فراهم میکنند. بهطوریکه با حجم وسیعی از علفهای هرز در کف مسجد و هچنین دیوارههای آن مواجه هستیم. بنابراین برای کنترل این عامل مخرب از روش سمپاشی با علفکش گلیفوزیت استفاده شد.