گردآوری و ترجمه: سعید محمودکلایه، محمد غلامنژاد
Façade Plane
صفحه نما؛ صفحه اصلی نمای یک ساختمان: نماهای کمی دارای یک صفحه ساده هستند و ازاینرو مناسبترین گزینه برای تهیه تصاویر تصحیح شده به شمار میرود.
First Pulse/Return
پالس نخست (نخستین بازگشت)؛ نخستین پژواک پالس گسیل شده لیزر. این پالس از حسگر بهسوی زمین ساطع میشود. هنگامی که هر بخش از محل تلاقی پرتو با سطح بهسوی حسگر باز گردد. نخستین شیئی که پرتو با آن برخورد داشته باشد، نخستین پالس بازگشتی را شکل خواهد داد. در زمینهای باز و عاری از هر عارضه، غالباً تنها یک پالس باز خواهد گشت، اما در مناطقی که زیر پوشش گیاهی باشند، چندین پالس بازگردانده خواهد شد.
Fixed Optics
لنز ثابت؛ نوعی لنز دوربین عکاسی با فاصله کانونی عدسی ثابت است که برخلاف لنزهای زوم، فاصله کانونی آن تغییر نمیکند و یا بر روی بینهایت تنظیم شده است.
Focal Length
فاصله کانونی؛ فاصله کانونی عبارت است از فاصله مرکز عدسی یک لنز تا صفحه حساس (صفحهتصویر): این فاصله، یک فاصله نظری است (بهغیراز دوربینهای متریک) زیرا که نقطه دقیق کانونی بسیاری از دوربینها بهدرستی تشخیص داده نمیشود.
Footprint
محل تلاقی پرتو با سطح؛ محل تلاقی پرتو لیزر با سطح، ناحیهای است که پرتو گسیل شده بهواسطه ماهیت واگرای خود، پس از برخورد با سطح پوشش خواهد داد.
Full Waveform
پرتو لیزر کاملاً موجی شکل؛ جدیدترین شکل لیزر که بجای ثبت دو الی چهار پالس بازگشتی، کل پژواک موج آنالوگ پرتو لیزر ساطع شده را رقومی میسازد. در طول پردازشهای بعدی، کل طولموج را میتوان مدلسازی کرد.
GALILEO
گالیلو؛ یک سامانه ماهوارهای مستقل جهانی و تحت کنترل اروپا که این قابلیت را دارد تا با سامانههای ماهوارهای GPS همکاری کند. سامانه موقعیتیابی گالیلو یکی از زیرشاخههای سامانه ماهوارهای موقعیتیابی بینالمللی به شمار میرود.
Geoid
زمینواره (ژئوئید)؛ سطوح همتوانی است که بر اساس متوسط سطح اقیانوسها (به فرض متعادل بودن) در نظر گرفته میشود و با چرخش زمین مرتبط است. طبق مدل ژئویید، زمین نهتنها کروی یا بیضیگون نیست بلکه هندسهای کاملاً نامتقارن را در تمامی جهات از خود نشان میدهد. این سطح تقریباً منطبق بر سطح میانگین آبهای آزاد است و در زیر خشکیها امتداد مییابد. این بدان معناست که انحراف مدل زمینواره از پَستی و بلندیهای زمین مانند کوهها بسیار کوچکتر است.
Geometric Accuracy
صحت هندسی؛ میزان نزدیکی یک اندازهگیری به مقدار واقعی آن. مقدار آن معمولاً از طریق خطای جذر میانگین مربع (RMS) یا مقدار مؤثر تعیین میشود.
Geometric Precision
دقت هندسی؛ کمیتی هندسی که از سرشکن کردن مجموعهای از اندازهگیریها برای یک مقدار میانگین بهدستآمده و غالباً بهعنوان خطای استاندارد یا معمول، برای یک دستگاه یا روش اندازهگیری در نظر گرفته میشود. بهعنوانمثال، برای یک فاصلهسنج الکترومغناطیسی، بهازای هر 100 متر 3± میلیمتر خطا در نظر گرفته میشود که این رقم بر اساس سرشکن کردن چندین مرتبه اندازهگیری به دست میآید.
Geo-Reference
دادههای مکان (زمین) مرجع؛ فرایند ایجاد دادههای مکان مرجع، به معنای ایجاد ارتباط میان مختصات یک نقطه (یا مجموعهای از نقاط) بر روی نقشه با مختصاتی معین بر روی زمین است.
GIS; Geographical Information System
جی.آی.اس. یاسيستم اطلاعات جغرافيايي؛ یک سيستم و مجموعه که در آن به کمک کامپيوتر میتوان نسبت به جمعآوری، ذخیرهسازی، تجزیهوتحلیل و ترکيب لایههای اطلاعاتي مختلف مربوط به ناحیهای معين از زمين، و همچنین استخراج، تبدیل و نمایش دادههای مکانی اقدام کرد. به طور معمول برای این کار به یک نرمافزار کاربردی و پایگاه دادههایی که از لحاظ مکانی-فضایی معلوم باشد، نیاز خواهد بود.
GNSS; Global Navigation Satellite System
جی.ان.اس.اس یا سامانه ماهوارهای ناوبری جهانی؛ واژهای عمومی برای سیستم موقعیتیاب ماهوارهای که کل زمین را پوشش میدهد.
GPS; Global Positioning System
جی.پی.اس یا سیستم موقعیتیاب جهانی؛ یک سیستم هدایت (ناوبری) ماهوارهای (و تنها سیستمی) اســت که امروزه میتواند موقعیت دقیق شما را بر روی زمین در هرزمان، در هر مکان و در هر شرایط آبوهوایی مشخص کند. این ماهوارهها به سفارش وزارت دفاع ایالات متحده ساخته و در مدار قرار داده شدهاند. خدمات این مجموعه در هر شرایط آبوهوایی و در هر نقطه از کره زمین در تمام ساعت شبانهروز در دسترس است. پدیدآورندگان این سیستم، هیچ حق اشتراکی برای کاربران در نظر نگرفتهاند و استفاده از آن رایگان است.
Grid
شبکه؛ بیانی جغرافیایی از کره زمین بهصورت آرایش سلولهای مربعیشکل با ابعاد یکسان که در ردیفها و ستونهایی به شکل مرتب چیده شدهاند. هر سلول شبکه بر اساس مختصات طول و عرض آن شناخته میشود.
Gridded viewfinder
نمایاب شبکهبندی شده؛ یک نمایاب که با یک شبکه علامتگذاری شده است: صفحه تنظیم (شیشه مات) در بسیاری از دوربینها قابلانطباق با یک نمایاب مدرج است. درحالیکه دوربینهای دیجیتال دارای منظرهیاب انعکاسی تک لنزی، از یک نمونه ترکیبی آن استفاده میکنند. برای ترازکردن تصویر سوژه در محورهای عمودی و افقی بسیار کارآمد است.
Guide Lines
خطوط راهنما؛ خطی که برای مشخصکردن امتداد تقریبی یک شیء ترسیم میشود و بعضاً با عنوان خط شبح شناخته میشوند. خطوط راهنما غالباً جدا میکنند خط مرکزی و تناسبات اصلی موضوع را
Heighting
تعیین ارتفاع قائم؛ در عمل، تعیین ارتفاع قائم از طریق GPS، شامل اندازهگیری ارتفاعات الپسوئیدی از طریق GPS است که برخی از اشکال مدلهای ژئوییدی را به کار گرفته و تنظیمات لازم را برای تطبیق ارتفاعات قائم بهدستآمده از سطح زمین و تراز ژئوییدی (ارتفاع اورتومتریک) با دیتوم (سطحمبنای) قائم را انجام میدهد.
Heritage Place
مکان میراثی؛ در این کتاب، اشاره دارد به میراثفرهنگی نامنقول نظیر محوطههای باستانشناسی، آثار و بناهای منفرد، مجموعههای تاریخی، شهرهای تاریخی یا مناظر فرهنگی
Heritage Recording
مستندنگاری میراثفرهنگی؛ تهیه و ایجاد اطلاعات تصویری یا گرافیکی برای توصیف شکل کالبدی، تحولات و شرایط یک مکان میراثی (تاریخی) در یک بازه زمانی معین.
Hill-Shade
نقشههای سایه-روشن دار؛ تجسمی فرضی از یک سطح؛ یک تصویر رستری سایهروشن دار میتواند برای یک سطح محاسبه شود یا در حین انجام اسکن با لیزر بهصورت هوایی تهیه شود. یک تصویر سایهروشن دار، تصویری است که توسط کامپیوتر تهیه میشود و برای نمایش تغییرات توپوگرافیکی مدل رقومی ارتفاع با استفاده از ایجاد سایه به کار گرفته میشود. نحوه استفاده از سایهها مشابه با تأثیر نورهایی با زاویه کم که معمولاً در زمستان روی میدهد خواهد بود. موقعیت خورشید برای این تصاویر بهصورت دلبخواه تعریف میشود تا بتوان بر اساس نیازهای کار، مدل رقومی ارتفاع را پردازش کرد.
Hot Shoe Bubble
تراز قابلنصب بر روی کفشک دوربین؛ کفشک دوربین ابزاری به شکل حرف (U) است که در بالای دوربین قرار گرفته و قابلیت اضافهکردن فلاش خارجی را به دوربین میدهد. میتوان یک تراز الکلی را در این بخش از دوربین جهت اطمینان از تراز بودن دوربین اضافه کرد. جهت حبابها میتواند بهگونهای باشد که هر دو محور قابل چرخش دوربین ترازیابی شود.
HTML (Hypertext Markup Language)
اچ.تی.ام.ال (زبان نشانهگذاری ابرمتنی یا زنگام [1])؛ یک زبان رایانهای برای ایجاد ارتباط و تدوین اسناد متنی بر روی شبکه جهانی اینترنت
Hyperlink
ابرپیوند (هایپرلینک)؛ در علوم کامپیوتری به پیوند میان یک سند با سندی دیگر اطلاق میشود. بهاختصار بدان لینک یا پیوند نیز گفته میشود. برای فعالسازی آن، میتوان نشانگر را بر روی آن فشرد.
Image Area
محدوده تصویر؛ محدودهای از شیء که توسط تصویر پوشش داده میشود: در هنگام انتخاب نقاط کنترل، آگاهی از سطح زیر پوشش هر یک از تصاویر جهت مکانیابی نقاط کنترل بسیار اهمیت پیدا میکند. همچنین جهت برنامهریزی برای چسباندن چند عکس به یکدیگر نیز، باید از محدوده هر یک از تصاویر آگاهی داشت.
Image Capture Plane/Image Plane
صفحه تصویر/ صفحه ثبت تصویر؛ صفحهای فرضی که تصاویر گرفته شده از صحنه بر روی آن (در دوربین عکاسی) نقش میبندد.
Information Management
مدیریت اطلاعات؛ فرایند جستجو، فهرستبندی، ذخیرهسازی و به اشتراک گذاشتن اطلاعات از طریق ایجاد امکان دسترسی به اطلاعات برای کاربران احتمالی، در حاضر و آینده.
Intensity
شدت؛ شدت سیگنال بازگشتی به حس گر؛ علاوه بر زمانی که برای رفتوبرگشت پرتو صرف میشود و از طریق آن موقعیت فیزیکی نقطه بر روی سطح محاسبه میشود، حس گر شدت سیگنال بازگشتی را نیز ثبت میکند. این امر، برخی از ویژگی سطحی که پرتو را بازتابانده است را معین میکند؛ به طور معمول، سطوح ناهموار سیگنالهای ضعیفتری را باز میگردانند زیرا که بخشی از پرتو پراکنده شده و به خود حسگر باز نمیگردد.
Interferometry
تداخلسنجی؛ دانش ترکیب دو یا چند موج است بهنحویکه با برسی موج حاصل از این ترکیب بتوان اطلاعاتی در مورد موجهای ورودی به دست آورد. ابزاری که برای تداخل امواج بکار میرود تداخلسنج نامیده میشود. اساس کار تداخلسنجها بر پایه اصول تداخل نور است.
Interpolation
درونیابی یا میانیابی؛ در محاسبات عددی، درونیابی روشی است برای یافتن مقدار تابع درون یک بازه، زمانی که مقدار تابع در تعدادی از نقاط گسسته معلوم است. یافتن مقدار تابع در خارج از این بازه را برونیابی گویند که عموماً از روشهای مشابهی برای هر دو استفاده میشود. روشهای درونیابی مجموعهای از مدلهای مختلف ریاضی و آماری را برای پیشبینی مقادیر نامعلوم بکار میگیرند. آنچه مسلم است شباهت نقاط مجهول به نزدیکترین نقاط معلوم یا اصل نزدیکترین همسایه پایه روشهای درونیابی است و اینکه چگونه این اصل مورد استفاده قرار میگیرد بستگی به مدل انتخابی دارد
LAS
ال.ای.اس؛ حروف اختصاری برای قالب دادههای اسکن با لیزر
Laser; Light Amplification by Stimulated Emission of Radiation
لیزر یاتقویت نور بهوسیله نشر القایی پرتوها؛ پرتوهای مادونقرمز بهکاررفته در فاصله سنجی بدون منشور و اندازهگیری فواصل و یا تعیین نشانهها نمونههایی از پرتو لیزر است. اشعه لیزر بهصورت پرتو باریک حرکت کرده اما پس از برخورد با هدف بازتابیده میشود.
Laser Plummet
شاقول لیزری؛ یک خط قائم لیزری که از یک دوربین توتال استیشن تابیده شده و برای مرکزیابی بر روی یک نقطه خاص استفاده میشود.
Laser Scanner
اسکنر لیزری؛ وسیلهای برای ایجاد ابر نقطه از سطح یک شیء. این نقاط میتوانند برای بازیابی و تحلیل شکل یک شیء مورد استفاده قرار گیرند. چنانچه مؤلفههایی چون رنگ و یا شدت پرتو بازگشتی ثبت شود، به اطلاعات لازم برای بازسازی طرح، بافت و شکل شیء، کمک خواهد کرد.
Laser Scanning
اسکن با لیزر؛ عمل گردآوری مختصات سهبعدی بخشی از یک سطح با استفاده از دستگاه لیزر که بهصورت خودکار و در الگویی نظاممند و با سرعت بالا (صدها یا هزاران نقطه در ثانیه) که نتایج آن بهصورت همزمان (و یا با تأخیری ناچیز) ذخیره میشود. خروجی آن بهصورت ابر نقطه خواهد بود.
Last Pulse Or Last Return
آخرین پالس (آخرین پالس بازگشتی)؛ این عبارت به آخرین پژواک پالس بازگشتی لیزر اشاره دارد. پالس لیزر از سوی حسگر به سمت زمین گسیل میشود؛ آخرین پالس بازگشتی، آخرین پژواک بازگشتی به حسگر است. در بیشتر موارد، در زمینهای باز این پالس معرف سطح زمین است اما معرف پوشش گیاهی بسیار متراکمی باشد که هیچ بخشی از پرتو توان نفوذ به درون آن را ندارد. این پالس همچنین میتواند معرف هرگونه سطح صلب دیگر بر روی سطح زمین (نظیر ساختمانها) باشد.
Level Line
خط تراز؛ استفاده از ریسمان کار، نخ ضخیم و یا پرتو لیزر برای تعیین یک خط مبنای افقی که میتوان از طریق آن برخی از اندازهگیریها را انجام داد.
Lidar; Light detection and ranging
لیدار؛ سیستم گسیل پرتو نوری و دریافت بازتاب آن که اغلب برای اسکن با لیزر بهصورت هوایی استفاده میشود که البته، از آن برای برخی سیستمهای زمینی نیز استفاده میشود.
Metadata
اَبَر (فرا) داده؛ اطلاعاتی که برای توصیف سایر دادهها بهکاررفته و بهعنوان جزئی ضروری از فرایند مدیریت اطلاعات شناخته میشود.
Metric
متریک؛ دادههایی که مقیاس، ابعاد و اندازه مشخصه اصلی آنها باشد. باید توجه داشت که این عبارت با واحد اندازهگیری متر متفاوت بوده و بهعنوان یک ویژگی متمایزکننده برای برخی از دادهها در نظر گرفته میشود.
Metric Camera
دوربین متریک؛ دوربینی که هندسه داخلی و مقادیر اعوجاج لنز آن شناخته شده و معلوم باشد.
Minimum Feature Size
کوچکترین اندازه [مجاز] عارضه؛ کوچکترین اندازهای که در فرایند اسکن با لیزر، دستگاه قادر به برداشت آن باشد.
Model
مدل؛ توصیف یا بیانی است که معمولاً با یک پسوند کیفی، معنادار میشود؛ برای مثال مدل هندسی. در اینجا، یک مدل هندسی به شکل نمایش رقومی یک شیء بهصورت سهبعدی معرفی میشود.
Model Parity
انطباق مدل؛ عبارتی که به فرایند یکسانسازی یک مدل سهبعدی با شیء اصلی اشاره دارد. این فرایند، تا حد زیادی به میزان سطح جزئیات برداشت شده از شیء بستگی داشته و توسط مولفههای صحت، دقت و تراکم نقاط برداشت شده، تعیین میشود.
Monitoring
پایش؛ سنجش مداوم تغییرات بر اساس استانداردهای معین که امکان ارزیابی از تغییرات در حال وقوع را در آثار تاریخی را فراهم میسازد.
Mono-Rail Camera
دوربین مونوریل؛ دوربینی که امکان حرکت مستقل صفحه لنز و صفحهتصویر در آن وجود داشته باشد.
National GPS
جی.پی.اس ملی؛ شبکهای از ایستگاههای مرجع در هر کشور که توسط سازمان نقشهبرداری، نگهداری میشود. این شبکه شامل چندین ایستگاه فعال و غیرفعال است.
National Grid
شبکه ملی؛ یک سیستم مختصات استاندارد در مقیاس ملی برای تهیه نقشه
Nodes
گرهها؛ نقاطی که در آن، بخشهایی از یک شبکه چندضلعی (خطوط، زنجیرهها، رشتهها) با یکدیگر متصل میشوند. گرهها اطلاعاتی در خصوص توپولوژی چندضلعیها به دست میدهند.
Non-Metric (Amateur) Camera
دوربین غیرمتریک (غیرحرفهای)؛ دوربینی با هندسه داخلی و اعوجاج لنز نامشخص. اندازهگیری این مشخصات در این دوربینها تنها از طریق توجیه (کالیبراسیون) میسر است.
Normal Case
تصویر قائم؛ تصاویری که در شرایط کاملاً موازی با سوژه تهیه شده و ناشی از زاویه عمود بین دوربین و سوژه هستند.
Normal Line
خط قائم؛ خطی که با خط دیگر زاویه قائم بسازد
[1] – مصوب فرهنگستان زبان فارسی