مطالعه موردی – طرح بهسازی خیابان لالهزار
1 – چکیده
پروژههای مرمتی در مقیاسهای متفاوت تعریف میشوند که از تزیینات و تک بنا تا شهرهای تاریخی، گستره تغییر دارند. در این میان، طرحهای موضعی در مقیاس خیابان و گذر از جایگاه خاصی برخوردارند؛ زیرا از یکسو برخلاف تک بناها به جایگاه هر اثر در ارتباط با کل مینگرند و از سوی دیگر از کلینگری طرحهای مقیاس شهری برحذرند. طرح بهسازی خیابان لالهزار، علاوه بر موارد فوق، بهواسطه روند شکلگیری و نقش آن در جریان نوسازی کالبدی و اجتماعی ایران و پایتخت آن از جذابیت ویژهای برخوردار است.
هرگونه اقدامی در خصوص مرمت و بازپیرایی شهرها و محورهای تاریخی، وابسته به پیشآگاهیهایی است که از ابتداییترین آن یعنی مساحی وضعیت موجود تا پیاده کردن جزئیترین اطلاعات آماری، اقتصادی و فرهنگی، در بستری گرافیکی نیازمند دانش و علوم جدید و قدیم است.
تحلیل این اطلاعات، بااینکه از ابتدا نیازمند کاربر و تحلیلگر انسانی بوده، بهمرور به ابزار مدرن نیز مجهز شده است. این مقاله بر آن است تا بر پایه تحلیل خیابان از مراحل اولیه سناریوی بازآفرینی (در اینجا برداشت اطلاعات و مستندسازی) تا بررسی نتایج طرح پیشنهادی- با بهرهگیری از ابزارهای نوین- به یک جمعبندی در خصوص نتایج حاصل از مطالعات صورت گرفته با ایده بهسازی فضای شهری، در خیابان لالهزار، به تأثیر بازآفرینی یک محور تاریخی بر فرایند هویتیابی بخشی از شهر (تاریخی) تهران بپردازد.
2. کلیدواژگان
حفاظت، مرمت، بهسازی، تهران، لالهزار، هویت
3. مقدمه
با ظهور اندیشههای نوگرا در ایران، بسیاری از شهرها که تا این زمان در شرایط نامساعدی بسر میبردند و ریشه آن را در سنتگرایی و عدم آشنایی با علوم و فنون جدید (غربی) در این حوزه میدیدند (که البته عامل این نابسامانی را باید در ضعف روابط اجتماعی و نحوه زمامداری حکام وقت در زمینههای اقتصادی و اجتماعی جستجو کرد)، خواهان تغییرات بنیادی در ساختار شهرهای خود شدند.
وارد شدن مظاهر جدید زندگی و تبعات انقلاب صنعتی به ایران، زمینهساز خلق فضاهای جدید و معماری جدید شد که معماری موجود را پاسخگوی خود نمیدید. این جریان نوسازی و نوگرایی، نهایتاً منجر به بروز گسستی میان گذشته و امروز ایران گردید که امروز کارشناسان مسائل شهری و اجتماعی را به تکاپو در جهت احیاء شرایط مساعد اجتماعی و بازآفرینی شهر هویت مدار از طریق باززندهسازی شهر تاریخی و ایجاد فضاهای جمعی واداشته است.
مرمت و احیاء فضاهای تاریخی که باعث تحریک حس تعلق به مکان و ایجاد حس اصالت به شهروندان میگردد در زمره این فعالیتها قرار میگیرد. جامعه مرمت گران – که عموماً به دو شاخه محافظهکار و با اندیشههای حفاظتی صرف از یکسو و گروه نوگرایانی که با نگاه به گذشته خواهان تضمین بقای آینده شهر هستند (فلامکی 1384) تفکیک میشوند، در این میان نقش مهمی را ایفا میکنند.
این مرمت گران در پی این هستند که نارساییها و ناهنجاریهای موجود (که از بر هم خوردن تعادل میان کاربریها، شکلها، رفتارها، رابطهها و تعاملهای میان مردم و بین مردم و محیط شهری آنان به وجود آمدهاند) هر شهر قدیمی را در مکانشان بازشناسی کنند. مسئله مرمت شهری تنها به تغییرات فیزیکی و بازپیرایی جدارها و بعضاً برخی تغییرات عملکردی محدود نمیشود، بلکه میبایست روح مکان را مورد درمان قرار داد.
ایجاد فضاهای تعامل اجتماعی که تنها با حضور انسان در محل و تجمع آن با انگیزههای مختلف میسر است در زمره این اقدامات قرار میگیرد. انسانها در طول تاریخ همواره با ایجاد فضاهای شهری، نیاز ارتباطات اجتماعی خود را برآورده کردهاند ولی در دوره معاصر با جایگزین شدن این فضاها به کانالهای تردد خودرو و وسایط نقلیه، خلأ آن را در زندگی اجتماعی خویش احساس میکنند.
در این گزارش، با در اختیار داشتن نمونهای تاریخی از این فضاهای شهری که در طول زمان، جذابیتهای محیطی خود را داشته- و تنها در عصر حاضر است که به فضایی صنعتی-تجاری استحاله شده است- به آینده عملکردی – کالبدی یک گذر تاریخی (خیابان لالهزار) و تأثیر آن بر هویت بخشی به شهر و آدمیانی که در آن زندگی میکنند بیندیشد.
4. سیر تحولات تاریخی لالهزار (سمبل مدرنیته ایرانی)
باغ – عمارت حکومتی؛ بنا به گفته اعتمادالسلطنه و برخی از مستشرقین، این باغ از قدیمیترین باغهای تهران بوده که در زمان احداث بارو در محل آن آب و درخت بوده است. شاهان قاجار آن را تبدیل به باغ کرده و در محل آن عمارتهایی را برپا کردند. ولی وجهتسمیه آن بدین نام در هیچیک از اسناد مشخص نیست (معتمدی 1381). بنا به قولی، فتحعلی شاه و محمد میرزای قاجار سواره از ارگ برای گردش به باغ لالهزار میآمدند (حسینی بلاغی 1350).
باغ لالهزار بسیار بزرگ بود و چون هریک از شاهان قاجار در آن بنایی بر پا کردند، به چندین باغ مجزا شد و این مسئله را میتوان در نقشه ترسیمی عبدالغفار مشاهده کرد. ایده ایجاد باغوحش در حد شرقی باغ (شمال خیابان اکباتان در نقشه حاج غفار)، اولین زمینه تفکیک و تخریب باغ لالهزار محسوب میشود. در بین سالهای 1304 تا 1306 ناصرالدینشاه اقدام به فروش قطعات زمین لالهزار میکند ولی قطعات کوچک و خود باغ تا پایان سلطنت ناصرالدینشاه باقی بوده است. بنا بر سندی بخش شرقی – احتمالاً تا کوچه علیپور – نیز در دوره بعد به معینالتجار فروخته میشود. از این مقطع به بعد هویت باغ کمکم استحاله شده و با خیابان لالهزار مواجهیم.
خیابان- بهعنوان محیط تفرجگاهی به تقلید از فرنگ (عرصه عمومی)؛ پس از سفر ناصرالدینشاه به فرنگ، وی متأثر از خیابان شانزهلیزه قصد ساخت نمونهای مشابه در ایران را میکند (حبیبی و اهری، 1387). هرچند خیابانکشیهای جدید (با نقش تجاری) پیشازاین در ناصریه شکل گرفته بود و لالهزار تنها با جنبه راسته تفریحی مد نظر بود. یکی از جنبههای ارزشی لالهزار، دارا بودن برخی از اولینها در ایران است. این اولینها همان خاطرات گروهی و تعلقات ذهنی را ایجاد میکند تا یک نام تا ابد از اذهان پاک نگردد.
نخستین تلگراف از باغ لالهزار تا تلگرافخانه، در سال 1274 قمری توسط معلمین و شاگردان دارالفنون کشیده شد (معتمدی 1381). همچنین بنا به گفته آقای محیط طباطبایی، نخستین بالون در تاریخ 26 ربیعالاول 1293 قمری از باغ لالهزار پرواز کرده و در نزدیکی عشرتآباد فرود میآید. بعدها نیز نخستین فضاهای تفریحی طبقه تازه تأسیس بورژوای ایرانی، هتلها و سینماها در همین محدوده ساخته میشوند. اواخر سالهای حکومت قاجار و سالهای اولیه حکومت پهلوی را باید سالهای شکوفایی خیابان لالهزار دانست. در این سالها، شخصیت فرهنگی خیابان شکل میگیرد.
استقرار چاپخانهها، روزنامهها و مجلات، بساطیها و دستفروشهای عرضهکننده محصولات فرهنگی در شکل اولیه آن، در خیابان لالهزار، ازجمله دیگر مظاهر تأثیر نوگرایی بر جنبه عملکردی خیابان در دوران ابتدایی آن است.
افول لالهزار در دوره پهلوی دوم اتفاق افتاد. با جابجایی طبقه مرفه به سمت شمال شهر –و بهتبع آن مراکز خدماتی لوکس سرویسدهنده به ایشان- افراد کمدرآمد جایگزین ایشان شدند. در این منطقه، بیشتر مغازههای عمدهفروشی یا خیاطیها تبدیل به تولیدی و سریدوزی شدند. همچنین فروشگاههای لوازم الکتریکی در این خیابان و اطراف خیابان چراغبرق (امیرکبیر) -به علت سابقه وجود کارخانه برق- مستقر شدند.
همزمان با گسترش فعالیت الکتریکیها و محدودیت فضایی در خیابان فردوسی و وجود کاشی فروشیها، لالهزار و مغازههای لوکس تخلیه و بستر بیدفاعی در قابل هجوم الکتریکیها شد. بهتدریج ساختمانهای کنار خیابان سروسامانی گرفتند، اما کارگاههای تولیدی و انبارها خود عاملی برای فرسودگی منطقه شدند، زیرا این مکانها نیاز به رسیدگی ظاهری نداشت.
با پیروزی انقلاب اسلامی، کافهها و کابارهها تعطیل شدند. جنبه تفریحی خیابان تضعیف شد و کار بجایی رسید که در اوایل دهه 70 بیش از نیمی از سینماها تعطیل شده بودند. در حال حاضر کلیه سینماها به حالت متروکه و یا انبار فروشگاههای لوازم الکتریکی درآمدهاند. جنبه تجاری خیابان در خصوص لوازم الکتریکی توسعهیافته و بهجز بدنه که تا حدودی کم تغییریافته، لایههای پشتی خیابان کامل به انبار و فروشگاههای عمدهفروش کابل و سایر تجهیزات برقی تبدیل شده است.
5. بررسیهای تاریخی و مستندسازی؛ نخستین گام برنامهریزی
دانش مرمت به مثابه علمی میان رشتهای، پیش از ورود به مرحله طراحی نیازمند مطالعات در شاخههای تاریخ، اقتصاد، فرهنگ، اقلیم و بررسیهای جامعه شناسانه است؛ اما طبعاً، در مواجهه با شهر تاریخی، بررسیهای تاریخی و فرهنگی، پر رنگتر خواهد بود. به این منظور مطالعات جامع کتابخانهای مرتبط با محدوده تاریخی مورد نظر صورت پذیرفت. موضوع دیگر که در این گزارش، اهمیت بالایی داشت، مستند نگاری و ثبت و ضبط[1] مجموعه، در نما، پلان، تاریخچه و مشخصههای کالبدی-عملکردی بود.
ثبت و ضبط مطابق با آنچه در منشور صوفیه مقابل تعریف آن آمده است، تحصیل اطلاعاتی است که شکلگیری[2] کالبدی، وضعیت و کاربری بناها، گروه بناها و محوطهها، در زمان معین را ارائه میدهد و بخش اصلی روند حفاظت به شمار میآید. به این منظور نیاز به تأمین یک پایگاه داده شامل کلیه لایههای اطلاعاتی بود. اقداماتی که در این مرحله صورت گرفت به شرح زیر است:
- بررسی اسناد تاریخی، عکسهای قدیمی و متون مرتبط با اثر در کتب، روزنامهها، مجلات و آرشیوهای تصویری
- برداشت و مستندسازی در سطح پلان، نما و حجم که خود در چهار شاخه ثبت جزئیات معماری، بررسی کامل تک بناها، معرفی مجموعههای شاخص و درک جایگاه اثر در ارتباط با کل قابل تفکیک بود.
- تهیه نقشههای کاربردی، به معنای ایجاد امکان دسترسی به لایههای اطلاعاتی به صورت نقشههای قابل قرائت و تفسیر که به صورت میزکار شفاف، بر اساس نیاز و خواسته امکان انطباق و تلفیق متغیرهای مورد نظر را فراهم آورد. به طور نمونه، پلان کاربریهای موجود در کلیه طبقات به تفکیک، دورههای ساخت، وضعیت کیفی ساختمان و مصالح به کار رفته در سازه و نما از جمله مواردی بودند که به طور کامل بررسی شدند.
ارزیابی و ارزشگذاری صورت گرفته در بررسیهای کالبدی، با نیت دریافت قالبهای ارجاع و راهکار تقرب به درمان در مرحله بازسازی و بهسازی، مترادف با شناسایی و اقدام به ثبت آثار بر اساس ارزشهای نهفته در آن است. در واقع ارزش گذاری و یا به عبارتی تعیین کیفیت آثار و ابنیه تاریخی بر اساس اندوختههای ذهنی بشر، عملی به منظور تشخیص هویت برای فضای مصنوع محسوب میگردد؛ اما این ارزیابی بهواسطه تغییرات مداوم در سطح دادههای ذهنی فرد و عینیت اثر، امری نسبی تلقی میشود (پاکزاد 1376). ایجاد رابطه میان یک اثر بهعنوان یک مختصات جغرافیایی و بانک اطلاعاتی انعطاف پذیر موجب میگردد تا ارزیابی بصورت مداوم بهبود یابد و یا به عبارتی پویا باشد.
6. راهکار تدوین چشم انداز بر پایه اهداف مشترک؛ هویت بخشی به عرصه عمومی خیابان
تدوین چشم انداز به منزله ابزاری است که محلات و شهرها را در چهارچوب رقابت با یکدیگر به تکاپو واداشته و با ایجاد هدف مشترک برای آینده گروههای مختلف اجتماعی، باعث حس قرابت اجتماعی میگردد. این حس قرابت را به نوعی میتوان در قالب هویت بخشی به یک نظام محلی بازشناسی کرد. بر این اساس در تعریف چشم انداز میتوان گفت: چشم انداز، تصور مشترک جامعه از مقطعی از زمان آینده شهر/محله است که با به فعلیت درآمدن توانهای بالقوه خویش به اهداف مشترکشان نائل آمدهاند و میتواند به صورت یک بیانیه روشن و فشرده شامل ایدههای کلی طرح باشد.
با این ایده از مفهوم چشم انداز میتوان گفت که چشم انداز ها زمینهساز تمایز شهرها و محلات از یکدیگر و مرجع تصمیم گیریها برای آتیه شهر است. چشم انداز سازی بر دو پایه اصلی و ضروری سنجش جامع وضعیت موجود و مشارکتی بودن استوار است که بدون مشارکت گروههای ذینفع و ذی نفوذ به لفظی تهی از معنا تقلیل مییابد (گلکار 1384).
پیش از بیان هر مطلبی باید اذعان داشت که لازمه تدوین چنین چشم اندازی مشارکت کلیه گروههای ذینفع و ذی نفوذ است. همچنین، دستیابی به برنامهای مناسب و قابل اجرا تنها در سایه خرد جمعی اساتید فن میسر است. در واقع سه گروهی که باید در این فرایند حضور داشته باشند شامل اساتید فن در شاخههای مختلف علوم مدنی و شهری، شهروندان خاص منطقه و مدیران شهری میشود.
7. اهداف و راهکارهای نیل به چشم انداز
چنانچه خواسته باشیم، تعریفی جامع از سیاستگزاری و تدوین اهداف داشته باشیم، میتوان آن را نگرش به آینده طرح، بر پایه آنچه از گذشته داریم و آنچه در حال حاضر شاهدیم، معرفی کرد. در اصل هدف گذاری کلان˚ مقیاسی که در این مرحله صورت میگیرد، ناشی از درک وض÷عیت مطلوبی است که برای مجموعه خواستاریم و تعارضات آن با نابسامانی وضع موجود. اهداف کلان ما همان ایده آل مطلوبی است که از آینده مجموعه انتظار میرود و در ذیل آن اهداف جزئیتر و در پس آن سیاستهای اجرایی مرتبط با اهداف خواهد آمد. بخشی از این اهداف و زیر مجموعههای آن در جدول شماره 3 قابل مشاهده است.
این جدول، چکیدهای از برنامه ریزی کاملتری است که اهداف بیشتری چون مدیریت بهره برداری، راهکار پیاده راه سازی، اقتصاد محلی و فرا محلی، حیات شبانه و توسعه بافت مسکونی را نیز در کنار خود داشته و متعاقباً سیاستهای پیشنهادی، به منظور دستیابی بدان نیز مفصلتر است. ولی به واسطه محدودیتهای موجود، تنها به بخشی از آن اشاره شده است.
8. مرمت شهری، راهبردی در بازیابی هویت شهرهای تاریخی
آنچه در اینجا به مفهوم مرمت شهری به کار میرود ورای اندک تعمیرات کالبدی و بهسازی منظری است. چنانچه بپذیریم که شهر موجودی است زنده و ماندگاری زندگیاش مشروط بر پذیرش دگرگونیهایی است که درون آن و نیز برون آن روی میدهد، شرط این بقا را بر استمرار توازنی می دانیم که به دفعات و در پی هر تحولی بزرگ، میان دو موجودیت اصلی و اساسی در لحظه برقرار میشود: موجودیت کالبدی و موجودیت مدنی.
تلاش برای دستیابی به تعالی، موجب تحرک اجتماعی در شهرها میشود که آدمیان و روابطشان به منزله حیات مدنی و مظروف در ظرف خود که همان فضای کالبدی است باعث به تعادل بردن این دو موجودیت میگردد. ولی در این جا با دو پدیده متنافر مواجهیم که یکی ارتقاء حیات مدنی است و دیگری فرسایش محیط کالبدی. آنچه که بهعنوان مرمت شهری در اینجا منظور نظر است به وضعیت تعادل پویا بردن شهر (جهت رفع تناقض فوق) مینامیم (فلامکی، نوسازی و بهسازی شهری 1384).
اگر بخواهیم به ارتباط هویت شهر تاریخی و مرمت شهری اشاره کنیم لازم است تا ابتدا به ساکن، در خصوص تعریف مورد نظر از آن در این گزارش توضیحاتی داشته باشیم. هویت، در مفهومی که در اینجا بدان پرداختیم، از مؤلفههای زیادی تأثیر پذیرفته است که در اینجا با دو عنوان آن یعنی سنت (به مفهوم ثروتهای فرهنگی) و تجدد (با مفهوم نوسازی و بهسازی داشتهها) بیش از دیگر عوامل سر و کار داریم. این عوامل در کنار یکدیگر به صورت همزمان و به یک میزان، در شکلگیری هویت موثرند. به طبع، زمانی که از مصنوعات بشری صحبت به میان آید، از تأثیر زمینه فرهنگی و اندیشه سازندگان آن نمیتوان گذشت.
این مطلب، به این مفهوم است که شهر و اجزای آن خود نشانهای از اندیشه حاکم بر سازندگان هستند. از این رو، مجموعه اقداماتی که تحت عنوان بازشناسی فضای شهری صورت میپذیرد و شرح بخشی از آن در مطالب پیش گفته آمده است، به منظور بازشناسی روح فضا در فرایند بازآفرینی شهری و نهایتاً بازآفرینی فرهنگی و هویتی مورد استناد قرار میگیرد؛ اما مشخصاً در محدوده مورد مطالعه، شاهدیم که در هر دورهای، با غلبه یکی از عوامل بر دیگران، فاصلهای میان غایت مطلوب و کالبد پدید آمده مشاهده میشود.
به بیانی دیگر، محدوده مورد بررسی، یعنی خیابان لالهزار، خود زاییده تحولاتی است که در ایران با عنوان نوگرایی (یکی از مؤلفهها) شناخته میشود. مفهوم خیابان در این مقطع زمانی- مکانی، پدیدهای وارداتی را تداعی میکند که به واسطه روایت نادرست از مدرنیسم، بیشتر جنبه تقلید یافته است. شاید، افول و سقوط این مجموعه تاریخی را بدون در نظر داشتن فرایندی همه گیر که در سطح شهر روی داد و ماهیت آن را در سده اخیر متفاوت ساخت، بتوان با این مطلب مرتبط دانست.
همانگونه که در ابتدای این بخش اشاره شد، ماهیت عملیات مرمتی، پویایی را منجر خواهد شد. این امر، به واسطه داشتن رابطه مستقیم با هویت شهر ایرانی که همواره پویا بوده و در خود متولد میشده است از یکسو و همچنین ریشه نوگرایی معاصر (در حوزه شهرسازی و معماری) که خواهان ارتقاء کیفی فضاهای انسانی است (از طریق نوسازی و دگرسازی) از سوی دیگر قابل درک است.
بر پایه این گفتار، آنچه در اینجا از مرمت شهری انتظار میرود، متفاوت با بازسازی فضاهای تاریخی است. با نگاهی به شرایط معاصر محدوده تاریخی و بررسی مطالعات صورت گرفته در پیشینه آن، چندین حیثیت متفاوت برای وی یافتیم. تغییر از باغ حکومتی تا محل ارائه جدیدترین محصولات اروپایی و یا فرهنگیترین خیابان عصر خود، تنها بخشی از تحولات صورت گرفته در عرصه ماهوی خیابان بوده است.
حال این سئوال مطرح میشود که قصد بازگشت به کدامین دوره را و با چه توجیهی خواهیم داشت. از سوی دیگر، اقتصاد به عنوان مهمترین عامل رشد و سقوط شهرها، در این منطقه یکی از بازیگران اصلی است. حجم مبادلاتی صورت گرفته در عرصه این خیابان، موضوعی است که چنانچه تصمیمگیری مناسبی در قبال آن صورت نپذیرد، میتواند در برابر خواسته بهسازی فضای شهری مورد نظر، به مقابله برخیزد.
این موارد، بخشی از مسائلی هستند که در صورت بی توجهی به هر یک در برنامه ریزی مرمتی، فضای شهری مورد مداخله را دچار چالش هویتی میکند و یا به عبارتی، تشدید بحران هویتی را موجب خواهد شد. در این طرح مطالعاتی، تلاش شد که نوع مداخله مرمتی به گونهای باشد که با کمرنگترین اقدامات، به دنبال کاملترین پاسخ، در مراحل اولیه کار باشیم تا نهایتاً در روندی که تحت عنوان مرمت شهری بصورت مداوم صورت میگیرد، فرایند نوزایی و بازآفرینی مورد نظر در راستای ارتقای کیفیت فضای شهری، چه از نظر کالبدی و چه از نظر حیات مدنی، تأمین گردد.
جایگاه محیط قرار گیری (شکلگیری) اثر:
طرحهای مرمت در مقیاس مجموعههای شهری (و حتی تک بنا)، بی در نظر داشتن نقش اجتماعی اثر و تقویت آن، بی تأثیر خواهند بود. همچنین است تأثیر محیطهای پیرامون هر اثر شاخص معماری که حیات اثر در عرصههای هویتی، اجتماعی و فرهنگی مدیون آن است. تصور ساختمانی بسیار زیبا و فاخر در میان ویرانهها چندان دلچسب به نظر نمیآید. چنانچه خواسته باشیم در پس یافتن بزرگترین عامل عدم تعادل بافتهای تاریخی و ساختمانهای ارزشمند باشیم، در نخستین گام با عوامل اجتماعی برخورد میکنیم. شاید به همین دلیل است که ساختمانهایی که قرنها در برابر فرسایش، زلزله، آتش و دیگر عوامل محیطی مقاومت کردهاند به دستور دولتمردان و یا با خواسته مردم، در آنی، از صحنه محو میشوند.
جایگاه پروژههای محرک توسعه یا طرحهای ویژه:
این عنوان، شامل موارد ویژهای میگردد که یا بهواسطه پیشینه تاریخی از ظرفیت بهرهبرداری بالا برخوردارند (مانند گراند هتل) و یا زمینه بکری برای رفع نیازهای طرح مانند فضاهای استراحت، محوطههای تفریحی و به عبارتی عرصههای عمومی محسوب میشوند. این طرحها، در کنار سیاستهای تشویقی، تأثیر به سزایی در تحول ساختار موجود، از درون و نهایتاً ارتقای کیفی محیطی خواهند داشت. به عبارتی، همانگونه که در عنوان آن میآید، این طرحهای موضعی، به منزله محرکی برای توسعه درونی بافت تاریخی هستند که بصورت تاثیرگذاری بر محیط پیرامونی خود، همانند موجی که به حرکت در میآید، زمینهساز رشد و بهبود کیفی بستر قرار گیری خود خواهند شد.
در این طرح مطالعاتی به طور اخص، سه موقعیت خاص بر اساس شرایط قرار گیری و پتانسیل بهره برداری، انتخاب شدند که شامل مجموعه اتحادیه و فضای مجاور آن، فضای عمومی در مرکز کوچه برلن در حدفاصل لالهزار و سعدی و نهایتاً مجموعه تاریخی بوشهری میشد. فضای عمومی کوچه برلن، به نوعی مناسبترین بخش برای اجرای طرحهای موضعی محسوب میگردد؛ زیرا بهواسطه فعال بودن محیط در حال حاضر و اقتصاد پویای آن، پذیرای بهبود بخشی کیفی محیطی است.
همچنین فقدان اثر تاریخی شاخص در جدارههای منجر به طراحی، دست را برای اقدامات اساسی کالبدی باز میگذارد. تاریخ شکلگیری محدوده به حد فاصل دهه 40 باز میگردد. در خصوص جنبه مشارکت و خواست عمومی در خصوص طراحی این بخش، باید اذعان داشت که تجربه نگارندگان در این محل، گویای خواست عمومی کسبه برای افزایش رونق با بهسازی پارمترهای کیفی محیطی است.
در خصوص کاربری نیز باید اشاره شود که عمده کاربری این خیابان پوشاک است که در انتهای میدانچه وجود رستوران، فست فود، کبابی، جگر فروشی و قهوه خانه از نقاط قدرت محوطه به حساب میرود که در راستای اهداف طرح و در جهت تقویت آن عمل کرده و محدوده را از هرگونه تغییر کاربری معاف میسازد.
محدوده دیگری که برای طرحهای ویژه در نظر گرفته شده بود یعنی مجموعه اتحادیه و فضای مجاور آن در سه بخش جداگانه قابل بررسی است. ناحیه نخست در برگیرنده یک قطعه زمین خالی است که در گذشته محل سینما دیده بان و اخبار بوده است. بخش دوم آن نیز شامل حیاط میانی و متأخر مجموعه اتحادیه و یا ملکی امین السلطان و کوشک مرکزی آن است که متروکه مانده و در حال حاضر در در شرف تخریب است.
درختهای آن را بریدهاند و در بخشهایی از آن، به طمع دفینه حفاری کردهاند. بخش سوم، شامل ملک تاریخی و خرابه ساختمان است و همچنین فضایی که به پارکینگ آتش نشانی اختصاص داده شده است. برای بخش تاریخی برنامه بازسازی و مرمت در نظر گرفته شده است و برای بخش پارکینگ نیز طراحی فضای عمومی مد نظر بوده است.
دخالتهای کالبدی:
برای این بخش، لازم است تا دو گونه دسته بندی در نظر داشته باشیم. نخست بر اساس زمان بندی اقدامات اعم از کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت و دیگر بر اساس میزان مداخلات که لازم است آن را از کم به زیاد دسته بندی کرد. این اقدامات دامنه تغییر گستردهای از بهسازی نما تا بازسازی و تخریب دارند. در مرحله اطلاق هرگونه اقدام در خصوص یک بنای خاص لازم است که توجه شود، مؤلفههای زیادی مانند موقعیت قرارگیری، سبک معماری، اهمیت تاریخی، نوع مالکیت و وضعیت کیفی نما و سازه تاثیرگذار خواهند بود.
9. نگاهی اجمالی به زمینههای برنامه ریزی و طراحی
عرصههایی که در این طرح مطالعاتی بدان پرداخته شد (ویا به عبارتی موضوع طرح مرمت شهری هستند) در موارد زیر خلاصه شده است:
الف) مرمت پوستهها و جدارههای رو به خیابان: سیاستهای متفاوتی را در رابطه با نوع برخورد با جدارهها میتوان برگزید. اندیشههای رادیکال خواهان تغییر سیمای جدارهها به محصولی معاصرند که در خصوص این خیابان باید گفت که بخش اعظم ساختمانهای آن، محصول همین تفکر در دورهای از تاریخ هستند. در سمت مقابل این تفکر نیز، محافظهکاران قرار دارند. با در نظر داشتن کمبود مطالعات مکتوب پیرامون تاریخ معماری ایران به نسبت کشورهای غربی، به نظر میرسد که بقای این بدنهها به عنوان زمینه مطالعاتی، جدای از ارزشهای میراثی حائز اهمیت است. از این رو بر اساس شبیه سازی به شکل کهن و تکیه به وضعیت تاریخی و با احترام به معماری معاصر این عمل صورت پذیرد.
ب ) کف سازی و طراحی مبلمان شهری: ساختمانهای غنی از نظر ترکیب و رنگ، در روی کفسازی مناسب به صورت برجستهتری جلوه میکنند. کف به صورت یک زمین صاف و گسترده با بستری خاکستری باعث افتراق بین حرکت دید از سطح بدنهای به بدنه روبرو میگردد. در حالیکه لازم است شریک برابر ساختمانها اثر اجتماعی یکسانی داشته باشد. طبعاً کف سازی نامناسب، نیاز به جستجوی بصری در بدنه را نیز خواهد کاست (فلاح فرید 1382).
پ ) برنامه ریزی، مرمت کالبدی و گونه شناسی برخورد با یک یک آثار
ت ) طراحی فضاهای شهری و عرصههای عمومی
ث ) توجه به زندگی خیابان در شب (برنامه ریزی عملکردی و اقدامات اجرایی چون مسئله نور)
ج ) طراحی در زمینه احیاء و بازآفرینی عملکردی با نگاهی به سیاستهای ایجاد کاربری مختلط: در این خصوص میتوان مشخصاً به موارد زیر اشاره داشت: قرار گیری انواع کاربریها، اعم از فضای تجاری گرفته تا محلی برای ملاقاتهای دوستانه و معبری برای سفرهای کوتاه درون شهری، با جذب گروههای متفاوت، خیابانها را تبدیل به فضایی شاداب میکنند. از جمله کارهای تشویقی میتوان به ارائه تسهیلات مالی مشوق برای املاک با کاربری مختلط اشاره کرد.
سیاستهای تشویقی دولتی جهت اسکان کسبه در نزدیکی محل کار؛ به زبانی دیگر باید گفت که باید تعادلی میان واحدهای تجاری و مسکونی منطقه برقرار کرد. اقدامات تشویقی برای پیاده روی از قبیل بهسازی خیابانها و کوچههای موجود، تمرکز کاربریهای اداری پر مراجعه در نزدیکی این محورها، افزایش ضریب ایمنی پیادهها و دوچرخه سواران، تقویت سیستم حمل و نقل عمومی و آرام سازی ترافیک (آذری، 1390).
اعطای تسهیلات برای مناسب سازی عملکرد کاربریهای ناسازگار اجرای پروژههای محرک توسعه از قبیل بهسازی و مرمت برخی از آثار بهعنوان پایلوت و ایجاد فضاهای عمومی و فضاهای سبز. ایجاد بافت مسکونی تا حد توان جهت تقویت ساختار اجتماعی بافت. بدین منظور حتی استقرار برخی خوابگاههای دانشجویی نیز مؤثر است.
چ ) موضوعیت حفاظت از میراث معماری مدرن: بخش عمدهای از آثار موجود در خیابان لالهزار محصول جریان مدرنیته در ایران هستند. در واقع از نخستین محصولات دستور حکومتی رضاخان و قوانین بلدیه در خصوص نحوه ساخت ویترین و جلوه جدارههای رو به خیابان تا ساختمانهایی که به دست معماران پیشروی چون وارتان در این خیابان و دیگر خیابانهای همسنگ ساخته شدهاند جلوههایی از همین جریان مدرنیزاسیون ایران هستند. ضروری است که در بخش طراحی و انتخاب راهکار مرمتی در قبال برخورد با این آثار، علاوه بر توجه به ایشان به واسطه ارزشهای زیبایی شناختی و تاریخی، جهت خلط نشدن لایههای تاریخی معماری، زمینه جداگانهای به میراث معماری مدرن اختصاص داده شود.
ح ) برنامه ریزی و طراحی جهت تبدیل خیابان به محور پیاده (پیاده راه سازی): با ورود صنعت اتوموبیل سازی به ایران، به تبع سایر کشورها، خیابانها تعریض و پیاده روها باریک شدند. تا جاییکه عابرین از ترس اتوموبیل به دیوار کنار پیاده روها چسبیدند. تبدیل خیابانها به کانال حرکتی خودرو، باعث کاهش حضور شهروندان در خیابان شد و در نتیجه سطح امنیت (ناشی از حضور ناظران خیابانی) کاهش یافت.
از سوی دیگر تعلق شهروندان به شهر و معماری شهری کاهش یافت زیرا کیفیتی که از یک شهر که در حرکت با سرعت پیاده (5 تا 6 کیلومتر) احساس میگردد، بسیار متفاوت با کیفیتی است که در سرعتهای بالاتر درک میگردد. این موضوع در محدودههای تاریخی نیز مصداق داشت. با گذشت حدود 60 سال از تجربیات اولیه پیاده راه سازی، اکنون میتوان از تبعات مثبت بهواسطه اثر گذاری مستقیم بر اقتصاد حرکت و همچنین، ارتقاء امنیت و سطح تعاملات اجتماعی و بهبود کیفی فضاهای شهری، براحتی سخن گفت؛
اما این سیاست، نیازمند زمینهسازی و مطالعه در مرحله ابتدایی تحت عنوان مکانیابی و بررسی شرایط پیش و پس از اجرا است. اصول مکانیابی، قوانین مدونی را میطلبد که با توجه به هر مکان خاص جغرافیایی-تاریخی قابلیت محلی شدن را دارد؛ اما بررسی نسبی نتایج اجرایی میتواند از طریق مدل سازی هایی صورت گیرد که امروزه تحت عنوان سیستمهای پشتیبان برنامه ریزی شناخته میشوند.
یکی از این نمونهها، تئوری چیدمان فضا است که توسط بیل هیلیر و همکارانش در در مدرسه بارتلت از کالج لندن، در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 میلادی بهعنوان ابزاری کمکی برای معماران و شهرسازان در شبیه سازی تاثیرات اجتماعی بر طرحهایشان اختراع شد (Wikipedia 2009). چیدمان فضا مدعی برقرار ساختن ارتباطات غیرمکانی با فضا و مکان است و مفاهیم جدیدی را وارد عرصه طراحی شهری نموده است. به بیانی دیگر این تئوری در پی تحولات اندیشه پیرامون پیوند عمیق علوم اجتماعی و معماری و به منظور تلاش برای بیان تأثیر و تأثر فضا بر روابط اجتماعی پدید آمد.
به اعتقاد مبدعین این روش، ارتباطات اجتماعی خود را به شکل حرکت مصرف کنندگان در فضا نشان میدهند. به وسیله این نمودارها میتوان یک پلان پیچیده را به نموداری ساده ترجمه نمود به سخنی دیگر یک بنا به عنوان یک متن، چیز پیچیدهای است که با این روش، ترجمانی ساده پیدا میکند. مقایسه درجه افتراق و هم پیوندی در بناها و بررسی دلایل افتراق و هم پیوندی از نتایجی است که از این نمودارها میتوان به دست آورد (معماریان 1387).
بر پایه مدلسازی صورت گرفته، میتوان گفت که بر اساس نتایج حاصل از بررسی نمودارها و نقشههای محوری حاصله از تحلیل با کمک چیدمان فضا میتوان گفت که محدوده خیابان لالهزار از پتانسیل مناسبی برای تبدیل به محور پیاده برخوردار است. همچنین سمت و سوی ایدههای پیشنهادی، زمینهساز تقویت این پتانسیل میگردد.
به عنوان نتایج ترافیکی حاصل از این تحلیل باید گفت که علی رغم انتقال بخشی از بار ترافیکی خیابان (ناشی از مسدود سازی آن در برابر خودرو)، رقم حاصله کمتر از میزان کل بار ترافیکی آن پیش از اعمال طرح است. تجربههای مشابه نشان داده است که این مشکل نیز با مدیریت صحیح ترافیکی و فرهنگ سازی قابل رفع است.
10. جمعبندی و نتیجه گیری
هویت در معنای عام: هویت را (منتج از کلیه مؤلفههای سازنده آن) میتوان نتیجه این همانی (identity) دانست. مقایسهای بین عینیتی موجود (ابژه) با اطلاعات از آن اثر در ذهن. در فرایند شناخت، آبژه به سوبژه (در ذهن) تبدیل میگردد. هر آبژه پرده به پرده شناخته میشود، پردههای اول ادراکی شامل شاخصترین مشخصات آبژه بوده و در پردههای آخر پنهانترین و ریزترین مشخصهها مطرح میگردند.
مطالب انباشت شده در ذهن نتایج تجربیات مستقیم و کلیه تجربیات بشری در اعصار مختلف است که بصورت دانش به ما میرسد. از آنجا که معیارهای تغییر و تثبیت ناشی از طرز تفکرو ساختار ذهنی فرد-متاثر از تعلیم و تربیت- است، تشخیص هویت در واقع نوعی ارزش گذاری و یا تعیین کیفیت است بر اساس اندوختههای ذهنی فرد؛ اما بدلیل تغییرات مداوم ابژه و اطلاعات ذهنی، ارزیابی نسبی میگردد (پاکزاد، هویت و این همانی با فضا 1376).
مفهوم هویت در فضاهای (تاریخی) شهری: انسان فضا را قسمتی از من خود یا مای جمع میداند. ذهنیت فرد از حد خود تجاوز کزده عینیت بخشی از دنیای عینی را، تبدیل به ذهنیت خود میکند. ذهنیت بجا مانده به هنگام برخورد مجدد با آن آبژه، آن عینیت را جزئی از وجود خود میداند. همانند خیابانی تاریخی که زمانی در کودکی از آن گذر کردهایم. فضاهای شهری مخلوق بشر، بهواسطه تظاهر آن به عینیتی جدای از خالق آن، به حیات خود ادامه میدهند.
نقش فضا و انسان بهعنوان فرستنده و گیرنده اطلاعات نمایانگر میزان اهمیت استقلال فضا بعنان عینیتی حاوی یک پیام است. این پیام، بهواسطه تداوم تعامل مستقیم بهره برداران فضای شهری به هویت مشترک فضای شهری و شهروند مبدل میشود. وجود فضاهای قدیمی شهری در برابر فضاهای امروزی، به عنوان نشانی از تحول و نوزایی در حیات شهری در مقابل جستجوی دائمی بشر جهت تشخیص و ابقاء هویت ابزاری کارساز است.
آنچه که به حافظه جمعی ما اثر میگذارد و آن دسته از عواملی که حافظه فردی و جمعی ما را شکل میدهد در فرایند هویتیابی و جستجوی هویت بهعنوان ملاک و میزان عمل میکند. به بیانی دیگر، فضاهای شهری معمر، به واسطه تداوم حضور و شکل دهی به خاطرات جمعی شهروندان، علاوه بر ایجاد حس مکان و هویت فضایی خود، به عنوان ابزار شکل دادن به هویت شهروندان نیز شناخته میشود.
مرمت شهری و جایگاه آن در تقویت هویت شهر و شهروندان: در بررسی ارائه شده از مفاهیم نهفته در مرمت شهری و تبیین دیدگاههای موجود، اعم از محافظهکارانه و رادیکال نزد جامعه متخصص مرتبط با موضوع شهر و اجزای آن، این نتیجه حاصل گردید که مرمت گران، معماران و شهرسازان باید به تفاهمی برای حفظ آثار تاریخی (آثاری که عینیت بخشی از تاریخ جمعی بوده و بسته به نوع اثر، حاوی خاطرات و ارزشهای فرهنگی اجتماعی افراد است) برسند.
شناخت، حفظ، احیاء این عناصر و آثار در مقام ثروتهای فرهنگی، ویژه یک روح متمدن است. اینها پس از طی قرون متمادی تنها حاوی ارزشهای احساسی و هنری نیستند، بلکه تداوم تاریخی و پیوستگی فرهنگی و روح ملی را تحقق میبخشند.
مرمت در مقیاس فضای شهری و متعلقات آن، مطابق آنچه که پیش از این ذکر آن رفت، ورای پوسته و ظاهر و حتی کالبد، به روح فضا میپردازد. فضا را قابل قرائت میسازد زیرا که هویت فضاهای شهری، ملزوم احساس راحتی و خوانایی فضا است. استمرار این خوانایی سبب ایجاد هویت شده و هر چه از قبیل فضا و رفتار که با آن همخوانی نداشته باشد را بهعنوان آسیب میداند.
پویایی نهفته در مرمت، در تقابل پویایی حیات شهری و انسانی، موجب پایداری و تقویت هویت میشود. مرمت در معنایی که منظور نظر است، در جهت برقرار صلح میان حرکتی نو و فضای گذشته قدم برمیدارد تا اساس فضا را به هم نریخته و فضای پیش پا افتاده را موجب نگردد. بخصوص در مورد بناها و فضاهایی که ارزش جمعی دارند. به دور از نگاه موزهای و تقلید از گذشته، به احیاء روح زندگی در کالبد تاریخی، با احترام به داشتههای خویش مینگرد.
فهرست منابع و مآخذ:
- Hillier, Bill. Space is the machine. London: Space Syntax, 2007.
- Hillier, Bill و Laura Vaughan. “The City as One Thing.” UCL Eprints, 2007: 205-230.
- Wikipedia. 27 April 2009. http://en.wikipedia.org/wiki/Space_syntax (دستیابی در july 14, 2010).
- اروجی، اردشیر. روند شکلگیری خیابان در اروپا و ایران از رنسانس تا عصر حاضر. جلد چهارم، در نخستین کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران، 407-428. تهران: انتشارات سازمان میراث فرهنگی، 1375.
- اروجی، اردشیر. “طراحی شهری خیابان لالهزار.” رساله کارشناسی ارشد در رشته شهرسازی، دانشکده هنرهای زیبا، دانشکاه تهران، تهران، 1373.
- اعتصام، ایرج. بررسی تطبیقی معماری و شهرسازی معاصر ایران با اروپا. جلد سوم، در نخستین کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران، 89-110. تهران: انتشارات سازمان میراث فرهنگی، 1375.
- اعتمادالسلطنه، محمد حسن خان. روزنامه خاطرات. تدوین توسط ایرج افشار. تهران: امیرکبیر، 1356.
- انوار، عبدالله. “غرب خیابان لالهزار.” کتاب تهران 3 (1371): 11-53.
- آبراهامیان، یرواند. تاریخ ایران مدرن. با ترجمه ابراهیم فتاحی. تهران: نشر نی، 1389.
- آذری، عباس. دستیابی به رشد هوشمند شهری. تهران: نشر شهر، 1390.
- آذری، عباس، مصاحبه توسط سعید محمودکلایه. مبانی و مفاهیم تکنیک چیدمان فضا (مهر و آبان 1389).
- برد، اف.آل. “ایران امروزی و پایتخت آن (تهرانی که تحویل سردار سپه شد).” ایران در آستانه قرن بیستم، سفرنامه هیات نویسندگان و محققین ماهنامه نشنال جئوگرافیک از ایران در سال 1921 در. تهران: نشر البرز، 1376.
- پاکزاد، جهانشاه. “پدیدار شناسی نمای ساختمانهای مسکونی و سیر تکوینی توقعات از ان.” هنرهای زیبا، شماره 14 (1382): 51-62.
- پاکزاد، جهانشاه. هویت و این همانی با فضا. جلد پنجم، در نخستین کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران، 47-57. تهران: انتشارات سازمان میراث فرهنگی کشور، 1376.
- تولایی، نوین. “فضای شهری و روابط اجتماعی- فرهنگی .” نامه پژوهش، شماره 5 (1382): 109-140.
- جدلی، فیروزه. “پیاده راه تحکیم رابطه انسان و محیط شهری.” پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته شهرسازی، دانشگاه تهران، تهران، 1382.
- حاج رسولیها، امیرحسین. “کاربرد روش «نحو فضا» در طراحی شهری نمونه موردی: طراحی محور فرهنگی و گردشگری نیاوران.” پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته شهرسازی، دانشگاه تهران، تهران، 1386.
- حبیبی، سید محسن و زهرا اهری. “لالهزار- عرصه تفرج، از باغ تا خیابان؛ شکلگیری خیابان به سبک اروپایی در دوره ناصرالدینشاه.” نشریه هنرهای زیبا، شماره 34 (1387): 5-15.
- طالبی، ژاله. “روابط اجتماعی در فضای شهری .” نامه علوم اجتماعی، شماره 24 (1383): 161-181.
- فلامکی، محمدمنصور. باززندهسازی بناها و شهرهای تاریخی. تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1386.
- —. نوسازی و بهسازی شهری. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت), 1384.
- گلکار، کوروش. “چشم انداز شهر / محله؛ پیشنهاد یک چارچوب مفهومی برای صورت بندی بیانیه چشم انداز.” هنرهای زیبا، شماره 24 (1384): 25-36.
- محمودکلایه، سعید. “بهرهگیری از ابزارهای نوین در فرایند برنامه ریزی احیاء بافتهای تاریخی؛ مطالعه موردی: طرح مرمت و پیاده راه سازی خیابان لالهزار و بررسی نتایج حاصله از آن.” رساله کارشناسی ارشد دررشته مرمت ابنیه و بافت تاریخی (به راهنمایی دکتر پیروز حناچی), دانشگاه تهران، پردیس هنرهای زیبا، تهران، 1390.
- محیط طباطبائی، احمد. “طرح مرمت و احیاء خیابان لالهزار.” سازمان زیباسازی شهرداری تهران، تهران، 1389.
- معتمدی، محسن. جغرافیای تاریخی تهران. تهران: مرکز نشر دانشگاهی، 1381.
- معماریان، غلام حسین. سیری در مبانی نظری معماری. تهران: انتشارات سروش دانش، 1387.
- مهندسین مشاور کامران صفامنش و همکاران. طرح بهسازی و بازسازی خیابان لالهزار. طراحی فاز 2, تهران: سازمان زیبا سازی شهرداری تهران، 1373.
[1] – recording
[2] – Configuration