فصل بیست‌ودوم از کتاب «حفاظت از ساختمان‌های تاریخی»

نویسنده: سربرنارد فیلدن

مترجم: حمید محمودکلایه

ساختمان‌های مدرن، حفاظت‌گران معماری را با مشکلات جدیدی مواجه ساخته‌اند. حفاظت به‌عنوان یکی از زیرشاخه‌های معماری، همانند و هم‌اندازه دیگر اشکال طراحی به قوه داوری و قوه تشخیص در خصوص اهم و مهم کردن مسائل نیاز دارد. برای حفاظت از ساختمان‌هایی که در آن‌ها از آهن، فولاد و بتن استفاده شده است، علاوه بر معمار به یک مهندس سازه و حتی‌الامکان ارزیاب املاک نیاز است.

تصویر 22 – 1 – ویلا ساوا، پواسی، پاریس، 1930
عکس: جان آلن، آوانتی آرشیتکت، لندن
این عمارت شخصی که توسط لوکوربوزیه طراحی شده است، نمونه‌ای صریح و روشن از سبک مدرنیسم سفید اروپایی محسوب می‌شود و امروزه در زمره آثار تاریخی تحت صیانت و حفاظت دولت فرانسه قرار دارد.

اقداماتی چون حفاظت، انطباق، بهره‌برداری مجدد و متعاقباً تعمیر و نگهداری از ساختمان‌های مدرن تابع همان اصولی است که در مسائل زیبایی‌شناختی و پژوهش‌های فلسفه و تاریخی پیرامون ساختمان‌های سنتی اعمال می‌شود، با این تفاوت که جنبه‌های مهمی از مدیریت املاک و داوری در خصوص شرایط تجاری ساختمان نیز به آن اضافه می‌شود. متخصصان توان‌بخشی ساختمان‌های سنتی با این چالش مواجه هستند که برای مقابله مشکلات و مسئولیت‌های مربوط به ساختمان‌های مدرن باید مبنای دانش و صلاحیت‌های خویش را توسعه دهند.

اگر ساختمان‌های سنتی خشتی، آجری، سنگی و چوبی صدها سال پابرجا باشند، جنبه تاریخی می‌یابند؛ به‌این‌ترتیب حداقل سه نسل از آن‌ها بهره برده و به‌مرورزمان واجد ارزش‌هایی به لحاظ قدمت و نادر بودن می‌شوند. در حقیقت، بقای این ساختمان‌هاست که موجب اکتساب این ارزش‌ها می‌شود و سبک معماری آن‌ها نقشی در این مسئله ندارد، چراکه این آثار طراحی شده‌اند که باقی بمانند. در مقابل، ساختمان‌های مدرن جذابیت خود را مدیون سبک و نوآوری خود هستند و برخی از آن‌ها برای باقی ماندن طراحی نشده‌اند.

در دهه‌های 1920 و 1930 میلادی، سبک برخی از ساختمان‌های پیشرو به تأسی از نقاشان و پیکرتراشان مکتب کوبیسم عاری از هرگونه تزیینات بود. با آغاز جنگ جهانی دوم ساخت‌وسازها متوقف شدند، اما جنبش مدرن کرسی‌های معماری را تحت سلطه خود گرفت و برای بیان جنبه‌های زیبایی شناسانه خود، روش‌های نوینی در ساخت‌وساز ایجاد کرد. دیگر کار بر مبنای هنر استادکاران نبود و هنر ساختمانی به سرهم‌بندی عناصر و اجزا بدل شد.

اشارات جان آلن[1] در این خصوص جالب‌توجه است:

با اتمام جنگ جهانی دوم، اولویت‌های اجتماعی و اقتصادی بازسازی ملی دستخوش تغییر شده و این تغییرات باعث شد که قواعد معماری تجربه‌شده در دهه 1930 میلادی به مبنای عمل دولت رفاه دیکته شود؛ به‌این‌ترتیب و به گفته بسیاری از کارشناسان، بین سال‌های 1945 میلادی تا حدود اواسط دهه 1970 میلادی، معماری نوگرا شیوه غالب در طراحی ساختمانی بریتانیا بود و تلاش شد برای تأمین نیازهای اصلی زیرساخت‌های ملی جدید در زمینه خانه‌سازی، فضاهای آموزش و تفریحی، فضاهای سلامت و رفاه (بیمارستان‌ها و امثال آن)، حمل‌ونقل، اماکن صنعت و بازرگانی، از سبک مدرن تبعیت شود.

جنبش معماری مدرن دست‌کم در برخی محلات با شکست‌هایی در ابعاد اجتماعی و فنی مواجه شد که این مسئله منجر به طرح انتقاداتی به‌جا در خصوص بخش عمده پیامدهای این جریان شد؛ این انتقادات باعث شد که معماری مدرن به‌طور کامل و بدون در نظر گرفتن منافعی که این جریان در بسیاری از زمینه‌های فوق‌الذکر برای جامعه پس از جنگ به ارمغان آورده بود، به شکلی ناعادلانه و بدون داوری صحیح در خصوص تمامی جنبه‌های آن محکوم شود.

واقعیت این است که اغلب این آثار با سرعت بسیار زیاد ساخته شده‌اند و در ساخت آن‌ها از مصالح و روش‌هایی استفاده شده که پیش‌تر آزموده نشده بودند؛ همچنین بودجه اختصاص‌یافته به آن‌ها چندان زیاد نبوده و البته استانداردهای مناسبی در خصوص تعمیر و نگهداری پس از ساخت نداشته‌اند؛ حال با توجه به تعداد پرشمار محصولات این دوره، از منظر حفاظتی باید اذعان داشت که امروزه آثار معماری مدرن باید متناسب با مشکلاتی که با آن‌ها مواجه هستند، ارزیابی و دسته‌بندی شوند (برگرفته از کتاب حفاظت از ساختمان‌های مدرن، فصل یازدهم – حفاظت و نگهداری ساختمان – ادوارد میلز، 1980، ویرایش دوم 1994، پاراگراف‌های 3.4 – 6)[2].

تصویر 22 – 2 – استخر پنگوئن‌ها، باغ‌وحش لندن، انگلستان، 1934
عکس: جان آلن، آوانتی آرشیتکت، لندن
شرکت آوانتی آرشیتکت با استفاده از شیوه‌های نوین مرمت بتن نسبت به مرمت این اثر نمادین و برجسته لوبتکین و تکتون که در زمره آثار درجه‌یک ملی قرار دارد، اقدام کردند.

در اواخر قرن هجدهم میلادی، فناوری ساختمانی به آهستگی شروع به پیشرفت کرد و سرآغاز آن ساخت پل مشهور آهنی (Iron Bridge) در سال 1778 میلادی بود که به همراه کارخانجات ضدحریق و ساختمان‌های صنعتی، از چدن به‌عنوان مصالح تیرها و ستون‌ها بهره برده بودند. پنجره‌ها، نرده‌ها و دیگر ادوات ساختمانی به‌صورت انبوه تولید شدند و اجزای پیش‌ساخته روانه بازار شد که برجسته‌ترین محصول این جریان، ساختمان کریستال پالاس یا کاخ بلورین بود که برای نمایشگاه بزرگ دستاوردهای صنعتی همه ملت‌ها در سال 1851 میلادی احداث شد.

معایب تیرهای چدنی باعث اقبال به استفاده از آهن چلنگری شد که نهایتاً آن هم با فولاد جایگزین گردید؛ نیاز خطوط راه‌آهن به فولاد باعث شد که تولید این محصول بسیار افزایش یابد. ساختمان‌سازی در ایالات‌متحده آمریکا به لحاظ به کاری گیری این سبک ساخت‌وساز از سایر نقاط پیشی گرفت و در این کشور برخی از ساختمان‌ها به‌طور کامل با چدن ساخته شدند. دستیابی به تکنولوژی ساخت اسکلت پیچ و مهره‌ای یا پرچی زمینه‌ساز احداث آسمان‌خراش‌ها شد، اما کماکان پوسته خارجی این ساختمان‌ها از جنس سرامیک بود.

تصویر 22 – 3 – استخر پنگوئن‌ها، باغ‌وحش لندن، انگلستان، 1934
عکس: جان آلن، آوانتی آرشیتکت، لندن
در طول پروژه مرمت، رنگ آبی اصلی سطح شیب‌دار زیرین کشف شد و مجدداً ابقاء شد.

نخستین ساختمانی که در لندن با اسکلت فلزی ساخته شد، هتل ریتز[3] بود که احداث آن به سال 1901 میلادی باز می‌گردد و بلافاصله پس از آن ساختمان موسسه مهندسان عمران به این سبک ساخته شد. برای ساختمان‌های موقت و بناهای کشاورزی از ورق آهن موجدار و ورق آزبست نسوز استفاده می‌شد که البته جنبه معماری و ادعای آن را نداشتند.

به رقم همه این پیشرفت‌ها اگر بر فرض مثال یک مجری ساخت از دوران روم باستان به سال 1950 میلادی می‌آمد، می‌توانست بدون اینکه با مشکلی مواجه شود یکی از همین ساختمان‌ها را بنا کند؛ البته اگر تأسیسات برقی را نادیده بگیریم که احتمالاً باعث بهت و تحیر وی خواهد شد. تا پیش از اواسط قرن بیستم میلادی، ساختمان‌ها به‌صورت حجیم و سنگین با ظرفیت حرارتی بالا ساخته می‌شدند و دارای دیوارهایی با قابلیت تنفس بودند، به‌این‌ترتیب هر یک از این ساختمان‌ها واجد یک فن‌آوری اولیه به‌صورت نظام سازه‌ای – محیطی بود.

قابلیت ترکیب دیوارها و اسکلت‌های بتنی با انواع مختلف اندودها، طراحان را شیفته خود ساخت و باعث شد که از دهه 1950 میلادی، بتن مسلح به مصالح ساختمانی غالب بدل شود. با استفاده از بتن امکان قالب‌گیری و ریختن ستون‌ها، تیرها، دال‌های سقفی و دیوارها فراهم شد. در آن زمان هنوز معایب بتن خود را نشان نداده بود؛

معایبی چون ضعف بتن در خصوص تأمین شرایط مناسب آب‌وهوایی، رنگ دلگیر خاکستری، خطر بروز ترک‌های ریزودرشت و بدتر از همه، پوسیدگی میلگردها با گذشت زمان همگی از جمله مواردی بودند که در ابتدای کار بتن خود را نشان نداده بودند. خاصیت قلیایی سیمان باعث می‌شود که بتن از آرماتور فولادی در برابر زنگ‌زدگی حفاظت کند، اما به‌مرورزمان بتن دچار کربنیزاسیون شده و این خاصیت خود را از دست می‌دهد؛ این مسئله در آن زمان هنوز مشخص نشده بود. پدیده کلریده شدن نیز باعث آسیب دیدن بتن می‌شود. دوام بتن از آنچه که طراحان فکر می‌کردند کمتر بود.

تصویر 22 – 4 – های پوینت، های گیت، لندن، انگلستان
عکس: جان آلن، آوانتی آرشیتکت، لندن
نگهداری وظیفه شناسانه و تعمیرات آگاهانه عامل پایداری این شاهکار لوبتکین و تکتون که در زمره آثار درجه‌یک ملی قرار دارد، شده است. یکنواختی روزنه‌ها زمینه‌ساز یکپارچگی نما شده و نهایت دقت در جایگزینی هر یک از پنجره‌ها باید مبذول داشته شود.

مصالح جدید مسائل جدید و خاص خود را داشتند. برای دستیابی به حفاظت کارآمد، علاوه بر بتن مسلح باید رفتار و دوام مصالحی چون شیشه، آلومینیوم، رزین‌ها و پلاستیک‌ها را نیز مطالعه کرد. علاوه بر این‌ها، ایجاد شرایط محیطی مناسب مطابق با نیازهای ساکنان در ساختمان‌های مدرن، مستلزم استفاده از تأسیسات مکانیکی و برقی است. عمر محدود این تأسیسات که حدود 20 الی 25 سال بیشتر نیست، باعث می‌شود که نوسازی و به‌روزرسانی آن‌ها با مشکلاتی همراه باشد. معمار مرمتگر باید از نحوه عملکرد یک ساختمان به‌عنوان یک ساختار فضایی و نظام محیطی آگاه باشد.

تصویر 22 – 5 – های پوینت، های گیت، لندن، انگلستان
عکس: جان آلن، آوانتی آرشیتکت، لندن
بقای تأثیر بالای زیبایی شناسانه مدنظر سبک معماری مدرن اولیه و هندسه خالص آن همراه با ویژگی‌هایی چون بام‌های تخت، صفحاتی عاری از هر آرایه و حداقل تزئینات، مستلزم تعمیرونگهداری متعهدانه و شرایط عالی آب و هوایی است که هر دو در بریتانیا کمیاب‌اند.

ساختمان‌های مدرن از لایه‌های متعددی تشکیل می‌شدند که لایه نخست باید از فضای داخلی در برابر شرایط اقلیمی محافظت کند، لایه‌ای دیگر برای ممانعت از جابه‌جایی رطوبت در نظر گرفته شده است، لایه‌ای دیگر به‌منظور تأمین عایق‌بندی مناسب دیوار عمل می‌کند و درنهایت لایه نهایی به تزئینات اختصاص داشت که همه این موارد باعث می‌شد که ساخت‌وساز پیچیده‌تر از گذشته شود. خطای اجرا هر یک از این لایه‌ها را تهدید می‌کند (بیل آلن در کتاب خود با عنوان پوشش ساختمان این مسائل را تشریح می‌کند[4]). علاوه بر این‌ها، معمولاً ساختمان‌های مدرن به‌واسطه سبک بودن امکان تأمین شرایط محیطی مطلوب برای بهره‌برداران را نداشتند.

تصویر 22 – 6 – خانه سفید، هیزلمیر، ساری، انگلستان، 1932
عکس: جان آلن، آوانتی آرشیتکت، لندن
شرکت آوانتی آرشیتکت در اوایل دهه 1990 میلادی نسبت به مرمت پنجره‌ها و نمای این اثر که توسط آمیاس کانل طراحی شده بود و در زمره آثار درجه‌دو ستاره‌دار ملی قرار دارد، اقدام نمود.

معمولاً برای طراحی ساختمان‌های سنتی ظرفیت‌های سازه‌ای بیش از نیاز واقعی در نظر گرفته می‌شد و به لحاظ کارکرد در زمره سازه‌های نامعین قرار می‌گرفتند؛ ازاین‌رو اگر نظام سازه‌ای از برخی جهات کارایی خود را از دست می‌داد، بخش‌های دیگر این نظام وظایف آن را عهده‌دار می‌شدند و تنها زمانی ساختمان فرو می‌نشست که همه اجزای نظام سازه‌ای دچار نقص می‌شدند. ساختمان‌های مدرن دارای طراحی علمی بوده و به لحاظ کارکرد در زمره سازه‌های معین قرار می‌گیرند؛

به‌این‌ترتیب ناکارآمدی هر یک از اجزای نظام سازه‌ای منجر به فروپاشی کل ساختمان می‌شد. به همین خاطر، در ساختمان‌های مدرن برای مطمئن شدن از دوام ساختمان باید اجزای خارج از دید و پنهان را نیز مورد ارزیابی قرار داد. کسی که عهده‌دار این بررسی است، باید با همه روش‌های مختلف ساخت‌وساز در قرن هجدهم و نوزدهم آشنا باشد؛ برخی از این روش‌ها بسیار بدیع و خلاقانه بودند.

تحقیق بر اساس مستندات، بازرسی، مساحی و برداشت، مستندنگاری و تحلیل سازه‌ای همگی بخشی از فرایند ارزیابی سازه‌ای محسوب می‌شوند؛ این فرایند بعضاً شامل آزمایش مصالح و در موارد خاص آزمون بارگذاری کل سازه نیز می‌شود. ارزیابی سازه‌ای، گامی حیاتی برای حفاظت از ساختمان مد نظر محسوب می‌شود. کتاب پل بکمن با عنوان جنبه‌های سازه‌ای حفاظت از ساختمان (مک‌گرا هیل، 1995)[5] به‌تمامی این جنبه‌های می‌پردازد.

علاوه بر این کتاب، مطالعاتی که در باب تاریخ مهندسی عمران صورت گرفته است، منابع معتبری محسوب می‌شوند (اشگِیت[6] واریوروم[7]، جلد 8، ویرایش دیوید یومن، استفاده از الوار به‌عنوان یک مصالح سازه‌ای؛ جلد 9، آهن با کاربرد سازه‌ای بین سال‌های 1750 الی 1850 میلادی، ویرایش شاترلند؛ جلد 10، ویرایش رابرت ثورن، آهن و فولاد با کاربرد سازه‌ای بین سال‌های 1850 الی 1900 میلادی[8]).

تصویر 22 – 7 – خانه سفید، هیزلمیر، ساری، انگلستان، 1932
عکس: جان آلن، آوانتی آرشیتکت، لندن
تصویری از اتمام مرمت بتن؛ این عملیات شامل حذف لایه‌های متعدد رنگ روی بتن و لکه‌گیری بتن‌های آسیب‌دیده و ایجاد یک غشای محافظ مقاوم در برابر بخار و کربنیزه شدن می‌شود.

موسسه مهندسان سازه در انگلستان، گزارشی بسیار خوب با عنوان «ارزیابی سازه‌های موجود» تهیه کرده است که در سال 1996 میلادی، ویرایش دوم آن منتشر شد. در این گزارش مسائلی چون روند اجرا و عناصر ساختمانی، فرایند ارزیابی و متعاقباً آزمایش‌ها، کاربرد و ویژگی‌های مصالح مختلفی که احتمالاً در ساختمان‌های مدرن یافت می‌شوند، مورد بررسی قرار گرفته است. پیوست این گزارش شامل سرفصل‌هایی چون «منابع اطلاعاتی موجود در خصوص طراحی، ساخت‌وساز و پیشینه»، «ملاحظات مربوط به بهداشت و ایمنی»، «شیوه‌های آزمایش» و «شیوه‌های پایش سازه‌ای» می‌شود. همچنین جدولی جامع از انواع نواقص مربوط به بتن و فولاد ارائه شده است.

تصویر 22 – 8 – آسیب بتن
عکس: جان آلن، آوانتی آرشیتکت، لندن
نمونه‌ای از آغاز کنده شدن بتن در نقاطی که آرماتورهای یک عنصر باریک بتنی شروع به پوسیدگی کرده و متعاقباً شکستن بتن را موجب می‌شود. برای تعمیر باید بتن آسیب‌دیده و میلگردهای پوسیده‌شده را حذف کرده و با مصالح سالم و محکم جایگزین نمود.

دی‌اکسید کربن به‌تدریج با از بین بردن خاصیت قلیایی سیمان، بر بتن تأثیر می‌گذارد. فرایند کربنیزه شدن بتن مسلح باعث می‌شود ویژگی محافظت قلیایی از فولاد در برابر خوردگی، زدوده شود. کنش کربنیزه شدن ماهیتی آهسته و تصاعدی دارد، اما در مناطقی مانند خلیج‌فارس که میزان دی‌اکسید کربن هوا بیش‌ازحد طبیعی باشد، طی مدت کوتاه 25 سال ممکن است آرماتورهایی که حداقل با 13 میلی‌متر بتن پوشیده شده‌اند، دچار خوردگی شوند.

22 – 1 – کلریدها

کلریدهایی که در اثر پاشیده شدن آب دریا یا نمک‌پاشی جاده‌ها در زمستان (برای آب‌کردن برف) با سطح بتن تماس پیدا می‌کنند، موجب خوردگی آن می‌شوند. این پدیده می‌تواند باعث آسیب دیدن آرماتورهای درون بتن نیز بشود، اما برای ممانعت از خوردگی فلزات درون بتن می‌توان از روش محافظت کاتدی بهره برد که برای این کار، به منبع مداوم جریان مستقیم برق با ولتاژ پایین نیاز خواهیم داشت.

در زیر اظهارات جان آلن در این خصوص ارائه شده است؛

تعمیرات بتن مسلح با روش‌های ویژه‌ای صورت می‌گیرد و بهتر است تحت مشاوره پیمانکاری مجرب انجام شود.

برای کسب نتیجه مطلوب، مهم‌ترین کار حذف کامل ذرات ناشی از خوردگی از روی سطح آرماتور فولادی است. سطح بتن در محل میلگردهای آسیب‌دیده و به‌طور طولی برداشته می‌شود و قسمتی از بتن پشت میلگرد نیز با شیوه‌ای مطمئن حذف می‌شود تا بتوان میلگردهای غیرقابل تعمیر را با میلگرد سالم تعویض نمود. تعویض آرماتور حتماً باید تحت مشاوره سازه‌ای صورت گیرد. بهترین روش برای پاک‌سازی آرماتورها زنگ‌زده، روش‌های پاشش پرفشار ذرات زبر نظیر سندبلاست است.

بلافاصله پس از پاک‌سازی و با استفاده از روکش اپوکسی یا دوغاب بتن پلیمری اصلاح شده، دو لایه پوشش روی فولاد آماده شده اجرا می‌شود؛ باید دقت داشت که برای حصول چسبندگی لازم و پیوستگی بخش ترمیم‌شده، روکش دوم زمانی اجرا شود که روکش نخست کماکان حالت چسبندگی خود را حفظ کرده و کاملاً سفت نشده است. برای بهینه‌سازی تعمیراتی که در ادامه صورت می‌گیرد، در این مرحله مقداری ماسه کوارتزی (در ابعاد کمتر از 0.25 میلی‌متر) با روکش ترکیب می‌شود.

تصویر 22 – 9 – آسیب بتن
عکس: جان آلن، آوانتی آرشیتکت، لندن
مقطعی از یک درپوش آسیب‌دیده بتنی که پیش از تعمیر، مصالح معیوب از آن بیرون زده است. برای تعمیر این قطعات باید میلگردهای آسیب‌دیده و از بین رفته را تعویض کرده و سپس با یک قالب‌بندی مناسب، بتن‌ریزی مشابه با شکل اولیه را انجام داد.

برای ممانعت از گیرش سریع روکش، کل محدوده‌های تحت تعمیر باید مرطوب باشد؛ همچنین برای افزایش چسبندگی ملاط مورداستفاده در تعمیر، زمانی که هنوز عامل چسباننده رطوبت خود را از دست نداده است از دوغاب رقیق به‌عنوان پل پیوندی استفاده می‌شود. ملاط مورداستفاده در تعمیر باید کاملاً فشرده‌سازی شود که بهتر است به‌جای فشردن ملاط با ماله، این کار با دست انجام شود. اگر تکمیل تعمیر مستلزم اِعمال چندباره ملاط باشد، میان لایه‌های مختلف به پل‌های پیوندی دیگر نیاز خواهد بود.

تصویر 22 – 10 – آسیب بتن
عکس: جان آلن، آوانتی آرشیتکت، لندن
بخشی از سایبان بتنی که به‌منظور آماده‌سازی برای تعمیر، بخش‌های فرسوده بتنی آن حذف شده و میلگردها قابل‌مشاهده شده‌اند. پیش از تعویض بتن و اعمال لایه محافظ باید زنگ‌زدایی شده و با یک لایه چسباننده پوشیده شوند تا اتصال مناسبی با بتن جدید داشته باشند.

مرحله پایانی روند تعمیر بتن پس از ایجاد زیر لایه مناسب، به‌کارگیری روکش‌های مناسب ضد کربنیزه شدن است (معمولاً این روکش‌ها از سه لایه کمتر نخواهند بود، اما درهرصورت ضخامت آن باید به حد مقرر شده برسد … اگر احتمال ترک خوردن قسمت پوشش داده شده وجود داشته باشد، باید از روکش‌های الاستومری یا پلیمرهای ارتجاعی استفاده شود). روکش‌های مورداستفاده باید در برابر چرخه ذوب و انجماد مقاوم بوده و در برابر بخار نفوذپذیر باشد تا مانع از جابجایی رطوبت از درون کالبد به بیرون نشود؛ این ویژگی‌ها برای روکش مناسب از اهمیت بالایی برخوردار است.

تصویر 22 – 11 – خانه بتنی، ریج وی، وستبوری آن تِرِم، بریستول، انگلستان
این اثر در دهه 1930 میلادی توسط شرکت کانل وارد اند لوکاس و به دست معمار آمیاس کانل طراحی شد. این اثر به‌عنوان یکی از نمونه‌های پیشرو معماری مدرن در بریتانیا محسوب می‌شود که کمترین تغییرات را داشته است. ساختمان با اسکلت بتن مسلح ساخته شده است که دیوارهای میانی آن با دیوارهای بتنی بوده و روکش نهایی داخلی آن نیز به‌صورت تخته‌های قالب‌بندی به‌جای مانده از پروژه تعریف شده است.

استفاده غیرعلمی از روکش‌های نفوذناپذیر طی سالیان گذشته به‌کرات باعث حبس رطوبت در لایه‌های زیر سطح می‌شد و به عامل آسیب تداوم می‌بخشید.

22 – 2 – محافظت کاتدی

برای محافظت کاتدی، با استفاده از خاصیت رسانایی آرماتورها یک جریان مستقیم ضعیف به‌طور مداوم از میان سازه عبور داده می‌شود که مانع از رسیدن پتانسیل الکتریکی فولاد به سطح وقوع خوردگی می‌شود؛ این روش که شاید بتوان آن را به‌عنوان واکنشی سنتی به مسئله حمله کلریدی تلقی کرد، به لحاظ فنی کاملاً جایگاه خود را یافته است.

22 – 3 – قلیایی کردن مجدد

قلیایی کردن مجدد با هدفی مشابه با آنچه در تعمیرات سنتی (مرمت منسوجات قلیایی) صورت می‌گرفت انجام می‌شود، با این تفاوت که برای مرمت قسمت‌هایی که آسیب آن‌ها قابل‌مشاهده نبوده یا از دید پنهان است، از روش‌های غیر مخرب بهره می‌برد. برای محدوده‌هایی که آسیب آن‌ها مشهود نیست و خوردگی آرماتور یا تورق سطحی روی داده است، نمی‌توان از روش قلیایی کردن مجدد استفاده کرد.

این آسیب‌ها باید شناسایی شده و به همان روش قدیمی تعمیر شوند. روند قلیایی کردن مجدد به‌این‌ترتیب است که ابتدا یک سری تسمه چهارتراش چوبی به‌صورت موقت روی بتن نصب شده و سپس یک شبکه فولادی با چشمه‌های 50 میلی‌متری روی آن قرار می‌گیرد؛ این شبکه برای ترکیب ضماد قلیایی، حکم بستر یا تکیه‌گاه را دارد. ضماد مذکور ترکیبی از مواد الیافی (معمولاً خرده کاغذ یا خرده روزنامه) و کربنات سدیم است که با شیلنگ‌های دوقلو به سطح پاشیده می‌شود.

روی آرماتورها نقاط مناسبی را انتخاب کرده و بین آن‌ها با شبکه بیرونی اتصال ایجاد می‌کنیم، سپس جریان مستقیم با ولتاژ پایین به مجموعه جاری می‌شود. آرماتورهای داخل بتن نقش کاتدی یافته و شبکه بیرونی به‌صورت آند عمل می‌کند؛ به‌این‌ترتیب از طریق فرایند الکترواسمزی، محلول کربنات سدیم داخل ساختار متخلخل بتن کشیده می‌شود. مرحله پایانی روش قلیایی کردن مجدد، حذف ضماد، پاک‌سازی سطوح، صیقل دهی سطح و اجرای روکش نهایی است.

تصویر 22 – 12 – کتابخانه ویپوری
معمار: آلوار آلتو؛ عکس: وِلین 1935 – برگرفته از بایگانی آلوار آلتو، هلسینکی و مایجو کایرامو
در مرمت این ساختمان راهبردهای اصلی بر موضوعاتی چون تثبیت شرایط ساختمان و پیشگیری از فرسایش بیشتر، نوسازی تجهیزات مکانیکی اصلی و احیای معماری اولیه ساختمان بوده است. این فرایند کاربری فعال ساختمان را تداوم می‌بخشد. مرمت ابنیه مدرن با مرمت آثار تاریخی به لحاظ نظری تفاوتی با یکدیگر ندارند اما در عمل تفاوت‌های زیادی وجود دارد. کالبد اصیل ساختمان نقش مهمی ایفا می‌کند و در تجربه کتابخانه ویپوری از منابع فراوان موجود در بایگانی بنیاد آلوار آلتو استفاده شد. این منابع شامل نقشه‌های اصلی، گزارش کار و عکس‌هایی از دهه 1930 میلادی بود.
تصویر 22 – 13 – دلا وار پاویون، بکسهیل-آن-سی، بریتانیا (معمار: اریک مندلسون و سرگئی چرمایف؛ مرمت توسط تروتون مک‌ازلان). حق کپی‌رایت پیتر کوک/ویو
عکس: جان آلن، آوانتی آرشیتکت، لندن

مطالب زیر به نقل از نوشتار آلن باکستر[9] آمده است:

ماهیت ساختمان‌ها و تهیه آن‌ها پس از سال‌های 1950 میلادی به‌کل تغییر کرد. عمر مصالح عمدتاً کوتاه است و مجبور به جایگزین کردن آن‌ها هستیم. برخلاف مصالح سنتی که سخاوتمندانه عمل می‌کردند و دیگر بدان‌ها نیازی تشخیص داده نمی‌شد، مصالح سازه‌ای مدرن کاملاً تحت تنش بوده و فرسایش آن‌ها جدی‌تر شده است.

نوآوری در طراحی با خوش‌بینی بیش‌ازحد و استفاده از مصالح جدید، منجر به ایجاد ساختمان‌ها و سازه‌هایی شد که طول عمر مفید آن‌ها حتی ازآنچه تصور می‌شد نیز کوتاه‌تر بود. زنگار ناشی از کهنگی روی تظاهر بیرونی معماری تصویر ناخوشایندی داشت؛ ظاهر شیشه، بتن، فولاد و پلاستیک پس از فرسایش نامطبوع می‌شد و بعضاً امکان تعویض برخی از مصالح وجود نداشت. کهنگی که پیش‌ازاین موجب زیبایی می‌شد، در این مصالح برعکس عمل می‌کرد (نشریه حفاظت معمارانه، شماره 2، جولای 2001 میلادی، ص 28).

آلن باکستر در ادامه پیشنهاد می‌کند که ما موظف به ارج نهادن دستاورد عقلی و انتزاعی ساختمان‌های مدرن هستیم و نباید روی بخش ملموس این ساختمان‌ها نظیر فولاد، شیشه، بتن یا پلاستیک متمرکز شویم. وی می‌افزاید اگر مصالح این ساختمان‌ها دستخوش مسائلی می‌شوند، با مهارت مناسب و طراحی صحیح و بی‌هیچ تردید فلسفی، آن‌ها را مصالحی که جزییات بهتری دارند جایگزین کنید، البته اگر این کار توجیه اقتصادی داشته باشد. این رویکردی است که مستحق توجه جدی است، اما باید به یاد داشت که ماهیت آن متأثر از ارزش‌های اقتصادی صرفاً از جنس اقدامات بازآرایی است.

سازه‌های غشایی (کششی یا چادری) که متشکل از کابل‌های فولادی و پوشش پلاستیکی بام بودند، در بیست‌وپنج سال انتهایی قرن بیستم خود را مطرح ساختند. دوام و طول عمر آن‌ها مشخص نیست. به همین ترتیب سازه‌هایی احداث شدند که پوسته بیرونی آن‌ها از شیشه بود و کیفیت‌های خاصی داشتند. ممکن است تعویض عناصر شکسته در زمان لازم با مشکلاتی همراه بوده و جنبه‌های زیبایی شناسانه طرح را خراب کند.

چنانچه به موضوع نگاه صرفاً اقتصادی داشته باشیم می‌توان گفت که در ساختمان‌های سنتی اگر هزینه مرمت معادل با دوسوم هزینه احداث ساختمانی مدرن به همان مساحت باشد، این ساختمان به‌واسطه ارزش کاربردی شایسته حفاظت است. چنانچه دیوارها و پی‌ها سالم بوده و امکان نوسازی پوشش بام و تأسیسات و تعمیر عناصر چوبی و بازپیرایی میسر باشد، آنگاه دوسوم از هزینه ساخت مجدد برای مرمت کفایت می‌کند.

اگر در مرمت یک ساختمان مدرن به دنبال آن باشیم اقلام کارخانه‌ای که دیگر تولید نمی‌شوند را عیناً بازسازی و استفاده کنیم، دیگر هزینه‌های تمام‌شده با این پیمانه اقتصادی همخوانی نداشته و پروژه جنبه اقتصادی خود را از دست می‌دهد، اما مقایسه آن با هزینه احداث یک ساختمان جدید با همان مساحت مفید خواهد بود.

تا زمان نگارش این کتاب، موسسه ایکوموس منشوری مختص ساختمان‌های مدرن نداشته است؛ اما می‌توان گفت که اصول آن به لحاظ رهنامه یا دکترینی که ارائه می‌کند قابل‌اجرا برای ساختمان‌های مدرن است. به‌هرحال، این موضوع ورای حوزه عمل انجمن حفاظت از ساختمان‌های باستانی است و مسائل آن در حوزه نهاد بین‌المللی مستندسازی و حفاظت از آثار معماری مدرن و معاصر یا به‌اختصار دوکومومو[10] است؛ در بیانیه آیندهوون این نهاد اینگونه آمده است:

امروزه معماری جنبش مدرن به خاطر فن‌آوری‌های خلاقانه اما بعضاً ناقص ساختمان‌هایش و همچنین تغییر عملکردهایی که این ساختمان‌ها بدان منظور طراحی شده بودند، بیش از هر زمان دیگری در معرض خطرند. ازاین‌رو حفاظت از آن‌ها با مسائل اقتصادی و التزامات کالبدی زیادی همراه است.

موسسه دوکومومو (مستندسازی و حفاظت از ساختمان‌ها، محوطه‌ها و محلات جنبش مدرن[11]) به‌منظور ایجاد شناخت بیشتر از میراث فرهنگی ما و مستندسازی و حفاظت از برترین نمونه‌های آثار این دوره تأسیس شد. دوکومومو کار خود را از سال 1989 میلادی و نشست آیندهوون آغاز کرد و امروزه تبدیل به یک سازمان بین‌المللی شده است که همکارانی از 40 کشور دنیا دارد؛ در میان این کشورها، بریتانیا نخستین و فعال‌ترین عضو گروه به شمار می‌رود. منشور دوکومومو که بر مبنای بیانیه آیندهوون تدوین شده است به موارد زیر اشاره دارد:

  • جلب‌توجه مقامات دولتی، ملی و محلی، سازمان‌های آموزشی و تخصصی به‌سوی اهمیت جنبش مدرن؛
  • شناسایی ساختمان‌های جنبش مدرن و ارتقاء مستندنگاری این آثار از طریق نقشه‌ها، عکس‌ها، اسناد بایگانی و دیگر مستندات؛
  • افزایش تلاش برای ایجاد روش‌ها و شیوه‌های مناسب حفاظت از آثار این جنبش و اشاعه این روش‌ها به تخصص‌های مختلف؛
  • مخالفت با تخریب تغییر سیمای ساختمان‌های حائز اهمیت این جنبش؛
  • شناسایی و جذب منابع مالی برای مستندسازی و حفاظت؛
  • پژوهش و تولید دانش مربوط به جنبش مدرن.

در مواجهه با ساختمان‌های نمادین و عظیم قرن بیستمی که مصالح ضعیف باعث محدودیت عمر آن‌ها شده است، می‌توان مجدداً این آثار را با فناوری بهتر به‌صورت نعل به نعل بازسازی کرد. تجربه کوشک بارسلونا که توسط میس فان در روهه[12] طراحی شده بود، مؤید مشکلاتی است که در این کار با آن مواجه خواهیم بود و مایجا کایرامو[13] به این مسائل اشاره کرده است. میس فان در روهه به‌عنوان معمار اثر با ایده بازسازی موافقت کرد.

ساختمان اصلی به‌عنوان یک اثر هنری به صورتی طراحی شده بود که همانندشی آزاد قابل جابجایی باشد. برای بقای ساختمان عملیات بازسازی انجام شد و دوام آن نیز مستلزم کوتاه آمدن از برخی مواضع و اصول بود. پوشش بام به سیستم هدایت آب باران نیاز داشت؛ از دیگر نیازهای ساختمان می‌توان به گرمایش، روشنایی، تهویه، سیستم‌های هشداردهنده و امنیتی، فضای اداری، انباری و امثال آن اشاره کرد.

ساختمان جدید به‌رغم زیبایی، نسخه کم‌اهمیتی از اثری درخشان بود و البته به‌جای ساختمانی که زمانی ساخته شده بود، نمایشی انتزاعی از آن محسوب می‌شد. ایگناسی دسولا مورالز[14]، کریستیان کریکی[15] و فرناندو راموس[16] شجاعانه تلاش کرده و با کاری دقیق، نتیجه‌ای زیبا به‌جای گذاشتند؛ اما این ساختمان دیگر اثر اصیل میس فان در روهه نیست و تنها می‌توان آن را یک نوستالژی اصیل دانست.

تجربه استخر پنگوئن‌ها در باغ‌وحش لندن که برتولد لوبتکین[17] در سال 1933 میلادی طراحی کرده بود، کمی متفاوت است. اثر به‌طور کامل بازسازی شد و به لحاظ فنی، بهسازی‌های لازم انجام گرفت؛ بااین‌حال ساختمان کاربری اصلی خود را حفظ کرد و اقدامات صورت گرفته بر مبنای یک مستندسازی دقیق از ساختمان اصلی انجام شدند. با همه این تفاسیر کماکان جان آلن شخصاً در این خصوص تردیدهایی دارد. وی در این خصوص اینگونه می‌نویسد:

محروم کردن معماری مدرن از سنت حفاظت به‌رغم اینکه خواسته‌ای روشنفکرانه است که تردیدی در خصوص آن نیست، مشکلات خاص خود را مطرح می‌کند. اولاً باید گفت که ساختمان‌های مدرن که سلامتشان با خطر مواجه است و افرادی که سروکارشان با این ساختمان‌ها است، مشکلاتی دارند که این نگاه بدان‌ها نمی‌پردازد؛ این مشکلات صرفاً به درخواست برای تخریب و بازسازی محدود نمی‌شود، بلکه مسائلی چون انتخاب بهترین روش برای اصلاح، بهسازی و تعمیر را شامل می‌شود.

دوما، اغلب طرفداران حفاظت از معماری مدرن موافق این واقعیت هستند که این نگاه را باید به‌صورت گزینشی اعمال کرد؛ همچنین حتی در میان ساختمان‌هایی که در خصوص نگهداری و بقای آن‌ها اتفاق‌نظر وجود دارد، به‌ندرت می‌توان ساختمانی را یافت که بسیار خاص بوده و ارزش فی‌نفسه آن به حدی است که در قالب یک اثر یادمانی، قادر به تأمین هزینه‌های خود از طریق کسب درآمد فروش بلیط به مشتاقان بازدید از ساختمان باشد.

برخی از ساختمان‌های نمادین مدرن با هزینه‌ای گزاف مرمت شده‌اند که از میان آن‌ها می‌توان به اثر معروف لوکوبوزیه، ویلا ساوا که بین سال‌های ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۱ میلادی در پوآسی[18] (حومه پاریس) ساخته شد و همچنین، ساختمان پلاک 2 خانه‌های سه‌گانه ویلو رُد در همپستید لندن (1939 میلادی) اثر ارنو گلدفینگر[19] اشاره داشت؛ این آثار با تغییر کاربری و تبدیل به موزه تداوم حیات یافته‌اند.

همان‌طور که باکستر اذعان داشت، در حقیقت آنچه باید مورد شناسایی قرار گیرد، دستاورد انتزاعی خردمندانه ساختمان‌های شاخص مدرن است و انجام این کار به بهترین شکل ممکن، تنها از طریق مستندنگاری و مستندسازی کامل با استفاده از سیستم‌های فوق‌العاده پیچیده‌ای که امروزه مطرح شده‌اند میسر می‌شود.


[1] – John Allan

[2] – (from Conservation of Modern Buildings’ Ch. 11—Building Maintenance and Preservation—Edward Mills, 1980, Second Edition 1994, para. 3.4–6)

[3] – Ritz Hotel

[4] – The Building Envelope: Bill Allen

[5] – The Structural Aspects of Building Conservation: Poul Beckmann (McGraw Hill, 1995)

[6] – Ashgate؛ انتشاراتی در انگلستان که از سال 1967 به نشر علوم اشتغال دارد (مترجم).

[7] – Variorum؛ اصطلاحی لاتین که به معنای گردآوری مطالب معتبر گوناگون بوده و ماهیتی انتقادی دارد و مخاطب با در نظر داشتن منابع مختلف که در کنار یکدیگر ارائه می‌شوند، امکان جمع‌بندی و دستیابی به یک راهکار روشن را خواهد داشت (مترجم).

[8] – (Ashgate Variorium, Vol. 8, ed. David Yeomans, The Development of Timber as a Structural Material; Vol. 9, Structural Iron 1750–1850, ed. M Sutherland; Vol. 10, ed. Robert Thorne, Structural Iron and Steel 1850–1900)

[9] – Alan Baxter

[10] – DOCOMOMO

[11] – documentation and conservation of buildings, sites and neighbourhoods of the Modern Movement

[12] – Mies van der Rohe’s Barcelona Pavilion

[13] – Maija Kairamo

[14] – Ignasi de Solà-Morales

[15] – Christian Cirici

[16] – Fernando Ramos

[17] – Berthold Lubetkin

[18] – Villa Savoye, Poissy, Paris: Le Corbusier

[19] – Willow Road, Hampstead, London: Ernő Goldfinger