مصوب كميته وزيران، تاريخ (26 سپتامبر 1975)؛

كميته وزيران

با ملاحظه‌ اين موضوع كه هدف شوراي اروپا، دستيابي به اتحاد گسترده‌تر بين اعضا به‌منظور حراست از و تحقق آرمان‌ها و اصولي است كه ميراث مشترك همه آنها محسوب مي‌شود؛

و با ملاحظه اينكه كشورهاي عضو شوراي اروپا كه به عهدنامه فرهنگي اروپايي (مورخ  19دسامبر 1954) پيوسته‌اند خويشتن را، بر اساس ماده يكم آن عهدنامه، متعهد به انجام اقدامات مناسب براي حراست و حمايت از توسعه سهم ملي خود را در ميراث فرهنگي مشترك اروپا مي‌دانند؛

و با به رسميت شناختن اين موضوع كه ميراث معماري، يعني بازتاب غيرقابل جايگزين ثروت و گوناگوني فرهنگ اروپايي، متعلق به همه ملت‌ها است و اينكه تمامي كشورهاي اروپايي بايد در حفظ و نگهداري اين ميراث، همبستگي واقعي داشته باشند؛

و با ملاحظه اينكه آينده ميراث معماري تا ميزان زيادي، بسته به وارد شدن آن در متن حيات انسان‌ها، و بسته به اهميتي است كه در طرحريزي منطقه‌اي و شهري و در طرح‌هاي توسعه به آن داده مي‌شود؛

و با توجه به توصيه‌نامه كنفرانس اروپايي وزيران مسئول حفظ و نگهداري و نوتوان سازي ميراث فرهنگي يادمان‌ها و محوطه‌ها كه در سال 1969 در بروكسل برگزارشد، و توصيه‌نامه شماره 589، در سال 1970، مجمع مشورتي شوراي اروپا، كه خواهان تهيه منشوري براي ميراث معماري بود؛

اراده خود را در پيشبرد خط مشي مشترك اروپايي و اقدام هماهنگ براي حفاظت از ميراث معماري كه اساس آن، اصول حفظ يكپارچه اثر باشد اعلام مي‌دارد؛

به دولت‌هاي كشورهاي عضو توصيه مي‌كند كه با انجام اقدامات قانون‌گذاري، اداري، مالي و آموزشي لازم، و نيز با مد نظرداشتن نتايج اردويي كه در سال 1975 زير نظر شوراي اروپا به مناسبت سال ميراث معماري اروپا برگزارشد، سياست حفظ يكپارچه معماري را در پيش‌گيرند، و توجه همگاني را به چنين سياستي برانگيزند؛

و اصول منشور حاضر را كه كميته يادمان‌ها  و محوطه‌ها در شوراي اروپا تهيه كرده‌است، تصويب و اعلام مي‌كنند:

1. ميراث معماري اروپا تنها شامل مهم‌ترين يادمان‌هاي اروپاييان نيست: اين ميراث، مجموعه‌هاي كوچك ساختماني در شهرهاي قديمي ما و روستاهاي خاص را در زمينه طبيعي يا ساخته بشر نيز در مي‌گيرد.

سال‌هايي طولاني، تنها يادمان‌هاي بسيار مهم تحت حفاظت و مرمت قرارمي‌گرفتند و البته بدون توجه به محيط اطراف آنها. بعدها اين موضوع مشخص شد كه در صورت آسيب‌ديدن محيط اطراف، حتي ممكن است خود آن يادمان‌ها بخش اعظم ويژگي خود را از دست بدهند.

اكنون اين موضوع به رسميت شناخته مي‌شود كه تمامي مجموعه ساختمان‌ها، حتي اگر دربردارنده هيچ نمونه ارزشمند و برجسته‌اي نباشند، فضايي كه دارند احتمالاً كيفيت آثار هنري را به آنها مي‌بخشد كه دوره‌ها و سبك‌هاي گوناگون را در قالب تماميتي سازگار و هماهنگ به يكديگر پيوند مي‌دهد. اينگونه مجموعه‌ها نيز بايد حفظ و نگهداري شوند.

2. گذشته، آنگونه كه در ميراث معماري تجسم يافته‌است، آن نوع محيط زيستي را عرضه‌مي‌كند كه براي داشتن حياتي تمام عيار و متوازن ضروري‌است.

رويارويي با تمدني كه به سرعت دگركون مي‌شود، و در شرايطي كه موفقيت‌هاي درخشان همراه با مخاطرات عظيم است، آدميان اكنون احساس غريزي به ارزش اين ميراث‌دارند.

اين ميراث بايد در جايگاه اصيل و با تمام گوناگوني خود به‌عنوان بخشي اساسي حافظه نوع بشر، در اختيار نسل‌هاي آينده قرارگيرد. اگر اين كار صورت نپذيرد، بخشي از آگاهي انسان به پيوستگي و تداوم خود از بين خواهد رفت.

3. ميراث معماري سرمايه‌اي غيرقابل جايگزيني از ارزش‌هاي معنوي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي است.

هريك از نسل‌ها، تعبيري متفاوت از گذشته‌ها دارد و الهامات تازه‌اي از آن مي‌گيرد. اين سرمايه در طول قرن‌ها گرد آمده است. تخريب هر‌بخش از آن به بينوايي بيشتر ما مي‌انجامد، چرا كه آثار جديد ما، هر چقدر هم كه عالي باشد، فقدان از دست‌رفته‌ها را جبران نمي‌كند.

اكنون جامعه ما بايد منابع خود را به بهترين شكل ممكن معرفي‌كند. جداي از جلال و شكوه ميراث معماري، اين ميراث موهبتي اقتصادي است كه از آن مي‌توان در جهت حفظ پشتوانه‌ها و مناقع اجتماع بهره‌گرفت.

4. ساختار مراكز و محوطه‌هاي تاريخي، سرچشمه توازه هماهنگ اجتماعي‌است.

شهرها و روستاهاي قديمي ما، با عرضه شرايط مناسب براي گسترش طيف وسيعي از فعاليت‌ها، يكپارچگي اجتماعي را امكان‌پذير مي‌سازند. آنها يك بار ديگر مي‌توانند شايسته آميزشي اجتماعي باشند.

5. ميراث معماري نقش بسيار مهمي در آموزش‌دارد.

ميراث معماري، مايه‌اي سرشار براي توضيح و تطبيق صورت‌ها و سبك‌ها و كاربردهاي آنها است. اكنون كه درك بصري و تجربه بي‌واسطه، نقش تعيين‌كننده در آموزش دارند، زنده نگهداشتن شواهد مربوط به دوره‌هاي گوناگون و دستاوردهاي آن دوره‌ها، بسيار مهم و اساسي است.

بقاء اين شواهد تنها در صورتي تضمين مي‌شود كه بيشتر افراد، خصوصاً نسل جوان‌تر كه حافظان آتي اين ميراث هستند، ضرورت حفظ آن را درك كنند.

6. اين ميراث در معرض خطر قرار دارد.

ناآگاهي، كهنگي، انواع ويراني‌ها و بي‌توجهي، اين ميراث را در معرض تهديد قرار داده است. طرح‌ريزي شهري، در شرايطي كه اولياء امور به سادگي در برابر فشارهاي اقتصادي و مقتضيات آمد و شد وسايل نقليه بازپس مي‌نشيند، مي‌تواند مخرب باشد. بهره‌گيري نادرست از فن‌آوري معاصر و انجام مرمت به گونه‌اي نسنجيده در ساختارهاي تاريخي، مي‌تواند فاجعه‌آميز باشد. بيش از همه، معاملات زمين و دارايي همه اين خطاها و غفلت‌ها را تشديد مي‌كند و دقيق‌ترين طرح‌ها را به هيچ مبدل‌مي‌كند.

7. حفظ يكپارچه آثار، مانع اين خطرات خواهد شد.

حفظ يكپارچه آثار با به‌كارگيري فنون حساس مرمتي و گزينش صحيح كاركردهاي مناسب حاصل مي‌شود. در طول تاريخ، كانون‌هاي شهري و گاهي روستايي به ويراني سپرده‌اند و به محدوده‌هايي براي خانه‌سازي زير سطح استاندارد مبدل ‌گشته‌‌اند. مرمت آنها بايد همخوان با روح عدالت اجتماعي باشد و موجب آوارگي ساكنان فقيرتر اين محدوده‌ها نشود. به همين دليل، حفظ آثار بايد از اولين ملاحظات در طرح‌ريزي‌ شهري و منطقه‌اي باشد.

بايد توجه‌داشت كه حفظ يكپارچه آثار به معناي عدم به‌كارگيري معماري مدرن در محدوده‌هاي با ساختمان تاريخي نيست، مشروط بر آنكه بافت، تناسب‌ها، صورت‌ها، ‌اندازه‌ها و مقياس‌هاي موجود كاملاً رعايت شوند و از مواد و مصالح سنتي در انجام مرمت بهره‌ گرفته ‌شود.

8. حمايت‌هاي قانوني، اداري، مالي، و فني پشتوانه‌هاي حفظ يكپارچه آثار هستند.

حمايت قانوني

بايد به‌طور كامل از قوانين و مقرراتي كه مي‌توانند به حفاظت و نگهداري ميراث معماري كمك كنند براي حفظ يكپارچه آثار بهره گرفت. چنانچه قوانين و مقررات موجود براي اين كار كافي‌ نباشند، بايد آنها را با استفاده از ابزارهاي قانوني مناسب، در سطوح ملي، منطقه‌اي و محلي، كامل‌كرد.

حمايت اداري

براي اجراي سياست حفظ يكپارچه آثار، بايد تشكيلات اداري تاسيس‌كرد كه كاركنان مناسب اين كار را گردآورد.

حمايت مالي

هر جا كه لازم باشد بايد با كمك و انگيزانه‌هاي مالي، اداري، از جمله اقدامات مالياتي، به تشويق‌ حفظ و نگهداري و مرمت ميراث معماري و اجزاي منفرد آن پرداخت،

موضوع بسيار مهم اين است كه منابع مالي پيش‌بيني شده از سوي مقامات دولتي براي مرمت مراكز تاريخي، حداقل با منابعي كه براي ساخت و سازه‌هاي جديد اختصاص يافته ‌است برابر باشد.

حمايت فني

امروزه تعداد بسيار‌اندكي معمار، كاردان، شركت‌هاي تخصصي و صنعتگران ماهر براي پاسخگويي به نيازهاي مرمتي وجود دارند.

از اين جهت گسترش تسهيلات كارآموزي و افزايش داوطلبين استخدام براي مهارت‌هاي مديريتي، فني و دستي مرتبط، بسيار ضروري‌است. به همين ترتيب صنعت ساختمان را بايد ترغيب ‌كرد تا خود را با اين نيازها تطابق ‌دهد. صنايع سنتي نيز بايد مورد حمايت و تشويق ‌قرار گيرند تا از ميان نروند.

9. موفقيت در حفظ يكپارچه آثار، بدون همكاري همگاني ميسر نخواهد بود.

با وجود آنكه ميراث معماري به همه انسان‌ها تعلق‌دارد، معهذا اجزاي آن در حيطه اختيار تك‌تك افراد است.

اطلاع‌رساني عمومي بايد به‌طرز مناسبي انجام ‌پذيرد، چرا كه شهروندان حق ‌دارند در تصميم‌گيري‌هاي موثر بر محيط زيست ‌آنها شركت ‌جويند.

هر نسل تنها در دوره‌ حيات خود حق بهره‌گيري از اين ميراث را دارد و براي انتقال آن به نسل‌هاي آينده مسئول است.

10. ميراث معماري اروپا، دارايي مشترك همه قاره محسوب مي‌شود.

مشكلات مربوط به حفظ آثار مختص يك كشور خاص نيست، بلكه مربوط به كل اروپا مي‌شود و بايد رفتاري هماهنگ در برخورد با آن پيش‌گرفت. شوراي اروپا موظف است كه تعقيب سياست‌هاي همساز را، در قالب روح همبستگي، از سوي كشورهاي عضو تضمين كند.