گردآوری و ترجمه: سعید محمودکلایه، محمد غلام‌نژاد، حمید محمودکلایه

Abate

کنده‌کاری، سنگتراشی؛ در هنر حجاری، این واژه به معنای ایجاد فضای منفی و حذف قسمت‌هایی از سنگ است؛ به‌بیان‌دیگر، ایجاد پستی‌وبلندی در سطح سنگ برای نمایش حجم سه‌بعدی یا ایجاد نقش برجسته.

Abrasive Finish

پرداخت سایشی؛ پرداخت سطح سنگ به‌گونه‌ای که قابلیت بازتاب و انعکاس نور را نداشته باشد.

Abrasive Hardness

سایش پذیری؛ معیاری برای ارزیابی از میزان مقاومت در برابر سایش ناشی از تردد.

Absorption

میزان جذب رطوبت؛ مقدار آبی که توسط سنگ جذب می‌شود. معمولاً برای تشریح آن از واحد درصد وزنی استفاده می‌شود.

Abutment

سنگ پاطاق، کران پایه؛ سنگ محکمی که در پایین‌ترین نقطه یک طاق یا قوس قرار دارد و در حقیقت به‌عنوان عامل ارتباط طاق با پایه عمل می‌کند.

Accelerator

شتاب‌دهنده؛ ماده‌ای که به ملات یا بتن افزوده می‌شود تا افزایش مقاومت آن را در مراحل اول گیرش تسریع کند. ماده کلرور کلسیم 2 درصد یکی از معمول‌ترین این مواد برای بتن محسوب می‌شود.

Acid Wash

اسید شویی؛ نوعی بهسازی سطوح سنگی که به‌منظور ایجاد بافت خاصی در سنگ اعمال می‌شود. معمولاً ازاین‌روش برای انواع سنگ‌های آهکی استفاده نمی‌شود.

Adhered

چسبیده؛ به‌خوبی متصل شده؛ در اینجا، مقصود سنگ‌های نمایی است که به شکلی مطمئن، با ماده چسباننده مناسب به زیرسازی یا پشت سازی متصل شده‌اند.

Admixture

افزونه؛ ماده‌ای غیر از آب، سنگ‌دانه، آهک یا سیمان که به بتن یا ملات در زمان ترکیب کردن آن اضافه می‌شود. افزونه‌ها معمولاً با مقاصدی چون ضد آب کردن، افزودن عامل رنگ یا افزایش سرعت گیرش بتن یا ملات، به آن‌ها اضافه می‌شوند.

Adoquin

آدوکوئین؛ سنگی آذرین با بنیان کوارتزی که دارای سنگ‌دانه‌هایی در انواع رنگ‌های مختلف است. سطح آن شبیه به سنگ خارا بوده و بسیار متخلخل است.

Agate

عقیق؛ ماده‌ای ثاقب و شفاف که دارای چندین رنگ بوده و ریزبلورهای کوارتزی آن، خود را به شکل نوارهای رنگی نشان می‌دهد.

Agglomerated Stone

سنگ آگلومره (مهندسی، مصنوعی)؛ ترکیبی از خرده‌سنگ‌هایی که با رزین به یکدیگر چسبیده‌اند.

Aggregate

سنگ‌دانه؛ سنگ‌هایی در ابعاد کوچک که در نتیجه فرایندی طبیعی (نظیر ماسه و ریگ) یا فرایندی کارخانه‌ای (نظیر محصولات دستگاه‌های سنگ‌شکن) تولید شده‌اند. از سنگ‌دانه‌ها در اشکال آزاد یا به‌عنوان جزئی از بتن و ملات استفاده می‌شود.

Alabaster

آلاباستر یا رخام گچی؛ ماده‌ای متشکل از ذرات ریز و شفاف انواع گچ که عمدتاً به رنگ سفید یافت می‌شود. کاربرد غالب آن تزئینی بوده و ابزار خور آن بسیار مناسب است، به‌نحوی‌که با چاقو یا اره به‌راحتی بریده می‌شود و ازاین‌رو در حجاری کاربرد دارد. از این اصطلاح بعضاً به‌اشتباه برای مرمریت‌های ریزدانه نیز استفاده می‌شود. کلسیت استالاگمیتی به شکل ستون‌های آهکی نواری نیز آلاباستر نامیده می‌شود.

Alkaline

قلیایی؛ به‌طورکلی، موادی که دارای PH بالاتر از 7 باشند؛ برای مثال، هیدروژن یا کربنات سدیم و پتاسیم.

Allowable Capacity

ظرفیت مجاز؛ میزان بارگذاری که توسط مهاربندی‌ها و بست ها، قابل‌تحمل باشد. محاسبه آن نیز از طریق تقسیم کردن ظرفیت نهایی بر ضریب ایمنی صورت می‌پذیرد.

Ambient Temperature

دمای محیط؛ دمای پیرامونی و محیط قرارگیری.

Anchor

مهار، بست، نگه‌دارنده؛ قطعه‌ای فلزی که به اشکال مختلف تهیه شده و بار را مستقیماً به سازه اصلی منتقل می‌کند یا اینکه بار وارده را به‌صورت غیرمستقیم و از طریق یک سازه واسط به سازه اصلی منتقل می‌سازد. مهارهای مورداستفاده در سنگ، به دو صورت تسمه‌ای (در اشکال مختلف) و مفتولی (در اشکال مختلف) به کار می‌روند.

Anchorage

مهاربندی؛ سیستمی که از طریق آن قطعات سنگ به شکلی مطمئن و ایمن با سازه متصل می‌شوند. این سیستم شامل سنگ، مهار، سازه اصلی یا فرعی بوده و از حرکت جانبی سنگ پیشگیری می‌کند.

Angle of Repose

زاویه سکون یا زاویه تعادل؛ پرشیب‌ترین زاویه‌ای که در آن، موادی که به‌صورت تل یا توده روی هم قرار گرفته‌اند بدون لغزش به پایین دامنه شیب‌دار، ساکن باقی بمانند.

Anisotropic

ناهمگونی، ناهمسانی؛ ویژگی‌های بصری یا مکانیکی انواع سنگ‌ها که مبنای سنجش آن‌ها را متفاوت می‌سازد. تمامی سنگ‌ها دارای درجه‌ای از ناهمسانی هستند، اما سنگ‌های رسوبی به‌طورمعمول بیشترین درجه ناهمسانی را دارا هستند.

Anorthosite

آنورتوزیت؛ سنگ آذرین تیره‌رنگی که بخش عمده‌ای از آن را مواد پلاژیوکلاز آهکی تشکیل می‌دهد.

 ANSI

موسسه ملی استاندارد آمریکا؛

Antique Finish

پرداخت آنتیک (شبیه به چرمی)؛ نوعی از پرداخت که به بافت سطح، حالت کهنگی می‌دهد. با استفاده از مواد شیمیایی یا اقدامات فیزیکی، بافت سنگ را به شکلی در می‌آورند که گویی در گذر زمان و در نتیجه حجم بالای تردد، فرسوده شده است.

Apex Stone

سنگ سرطاق، کلید طاق؛ سنگی که در رأس طاق یا گنبد قرار می‌گیرد و معمولاً وجوه آن زاویه‌دار است.

Apron

سنگ پیشانی؛ یک قطعه‌سنگ بریده‌شده که در لبه زیرین یک سنگ مسطح و در نمای بیرونی آن نصب می‌شود.

Arch

قوس، چفد؛ سطحی منحنی یا تیزه دار که روی یک بازشو یا میان دو پایه (جرز) ایجاد شده باشد. شکل قوس‌ها بسیار متنوع بوده و از فرم‌های کاملاً مثلثی (نمونه‌های اولیه یا خرپاها)، تیزه دار و مازه دار، شبه مدور و شبه بیضی تا قوس‌هایی با خیز بسیار کم متغیر است.

Architrave

فرسب؛ عضو افقی نمایان در معماری کلاسیک که روی سرستون‌ها و زیر افریز (حاشیه افقی کتیبه) قرار دارد. این عضو ماهیتی تزئینی نیز داشته و دور بازشوها (غیر از سطح پایینی) حرکت می‌کرد.

Argillite

آرجیلایت (خاک رس لایه‌لایه)؛ نوعی سنگ دگرگونی ضعیف که مواد تشکیل‌دهنده آن، عمدتاً شامل رس و شیل می‌شود. کاربرد این سنگ به‌عنوان مصالح ساختمان تنها در مقیاس روستایی بوده و مصارف تجاری چندانی ندارد.

Arkose

آرکوز؛ نوعی ماسه‌سنگ که بیش از 25 درصد آن را ذرات فلدسپات تشکیل می‌دهد. از این سنگ با عناوین ماسه‌سنگ آرکوز و ماسه‌سنگ فلدسپات نیز یاد می‌شود.

Arris

کنج یا نبش سنگ؛ پخی کوچکی در محل تقاطع دو سطح از سنگ که قابل‌اندازه‌گیری باشد. فصل مشترک دو سطح از سنگ که یک گوشه خارجی را تشکیل می‌دهد.

Artificial Stone

سنگ مصنوعی؛ نوعی سنگ غیرطبیعی که نهایت تلاش برای ایجاد تشابه میان آن با سنگ‌های طبیعی صورت پذیرفته است.

Ashlar

سنگ بادبر؛ سنگ با نمایی مربع شکل یا چهارگوش که پیرامون آن بریده شده باشد. سنگ‌های تراش‌خورده به 3 شکل در ساختمان مشاهده می‌شوند: 1) دیوارچینی با سنگ بادبر به‌صورت نامنظم (Random Ashlar): در این روش، سنگ‌های بادبر با ابعاد نامنظم کنار یکدیگر چیده می‌شوند و ازاین‌رو، هیچ‌کدام از بندهای افقی و قائم امتداد ندارند. 2) دیوارچینی با سنگ بادبر به‌صورت مطبق (Coursed Ashlar): در این روش چیدمان سنگ‌ها به‌گونه‌ای است که یک بند افقی ممتد در فواصلی معین یا نامعین ایجاد می‌شود. 3) دیوارچینی با سنگ بادبر با بندهای قائم (Stacked Ashlar): نحوه چیدمان سنگ‌ها در این روش به‌گونه‌ای است که باعث ایجاد بندهای ممتدی در راستای قائم می‌شود.

ASTM International

موسسه بین‌المللی آزمایش مصالح؛ این سازمان با هدف ایجاد استانداردهایی مورد وفاق عمومی در سال 1896 در کشور آمریکا تأسیس شد.

Axed Work (British)

دیوارچینی با سنگ تیشه‌ای؛ در این روش، سنگ با استفاده از تیشه در ابعادی منظم تراشیده می‌شود. علاوه بر چهار وجه کناری، نمای سنگ نیز تا حدی تسطیح شده و بندکشی‌ها به شکلی منظم دیده می‌شوند.

Back Anchor

مهار پشت‌بند؛ هر یک از انواع مهارهایی که از پشت قطعات سنگ به سمت بیرون امتداد یافته و با مهارهایی که در محل لبه سنگ‌ها قرار می‌گیرند، متفاوت است.

Backer Rod

میله نگه‌دارنده؛ نوعی از فوم‌های منعطف با قابلیت فشرده شدن از جنس پلی‌اتیلن، لاستیک بوتیل، پلی‌اورتان سلول بسته یا سلول باز است. برای افزایش سطح تماس آن با درزگیر، به شکل استوانه‌ای طراحی می‌شود. میله نگه‌دارنده در میان بندها کار گذاشته می‌شود تا تناسب عمق بندها و فواصل میان قطعات سنگ حفظ شود.

Back-parging

ملات ریزی پشت سنگ؛ فرایند پر کردن پشت قطعات سنگ با مواد چسباننده برای کاهش یا از بین بردن فضاهای خالی در محل تماس مواد چسباننده با سطح. معمولاً این کار برای نصب سنگ‌های تراورتن یا ایجاد عایق رطوبتی، صورت می‌گیرد.

Backsplash

قرنیز کابینت؛ یک صفحه قائم که به‌عنوان پوشش دیوار در محل تقاطع سنگ پیشخوان یا سینک و دیوار، روی دیوار نصب می‌شود و از تماس رطوبت با دیوار جلوگیری می‌کند. ارتفاع این صفحات از چند سانتی‌متر آغاز و بعضاً کل سطح دیوار را می‌پوشانند.

Back-up Structure

سازه پشتیبان؛ یک سازه نگه‌دارنده که پشت قطعات سنگ یا آجر، اجرا می‌شود.

Baluster

ستونک نرده؛ ستون کوتاه یا عضوی قائم که به‌صورت سری در کنار هم بوده و یک عنصر افقی روی آن‌ها قرار می‌گیرد و به‌این‌ترتیب، نرده را شکل می‌دهند.

Balustrade

طارمی، نرده؛ یک سیستم محافظ یا جان‌پناه که حاوی ریلی در قسمت بالا، چند ستون نرده و یک ریل در قسمت پایین است.

Band Course

هره، قطار بندی؛ (برای توضیحات بیشتر به ذیل واژه String Course مراجعه شود).

Banker

میز بنایی، میز سنگتراشی؛ نیمکتی از جنس چوب یا سنگ که بعضاً از یک قطعه‌سنگ یکپارچه ایجاد می‌شد و پرداخت سنگ روی آن صورت می‌پذیرفت.

Basalt

بازالت؛ نوعی سنگ آذرین تیره‌رنگ که پس از پرداخت برای مصارف ساختمانی، از آن با عنوان گرانیت نیز یاد می‌کنند. نمونه‌هایی از آن که به شکل سنگ آذرین بیرونی بوده و ذرات تشکیل‌دهنده آن به‌مراتب ریزتر شده باشد، به نام گابرو شناخته می‌شود.

Base

پایه؛ در ساختارهای بنایی، لایه پایینی دیوار سنگی را گویند. به‌بیان‌دیگر، در سطح عمودی دیوار، نخستین عنصری که بلافاصله روی زمین (یا هر طبقه تمام‌شده ساختمان) قرار می‌گیرد.

Basic

سنگ بازیک؛ در زمین‌شناسی، یکی از چهار زیرمجموعه‌ای که برای دسته‌بندی سنگ‌های آذرین در نظر گرفته می‌شود و بر مبنای میزان سیلیس موجود در سنگ است را با عنوان بازیک می‌شناسند. این دسته‌بندی چهارگانه عبارت است از: اسیدی، متوسط، بازیک و بسیار بازیک. این نوع از سنگ‌های آذرین معمولاً سیلیس نسبتاً کمتری (45 تا 50 درصد) دارند.

Batted Work

سنگ قلم‌تراش؛ پرداخت دستی سنگ به‌صورت نوارهای باریک قائم (از بالا به پایین)، با استفاده از قلم. ضربات را می‌توان به‌صورت عمود بر سنگ وارد کرد (که در این صورت سطح سنگ را ابزار خورده می‌نامند) یا اینکه ضربات را به‌صورت اریب وارد آورد. فواصل محل ابزار خورده به هم نزدیک بوده و بین 2 تا 3 ضربه در سانتی‌متر خواهد بود.

Bearing Check

تکیه‌گاه تنظیم‌کننده؛ یک میله که معمولاً به‌صورت مقطعی و موضعی (غیر ممتد در طول سنگ) از آن استفاده می‌شود و در پشت یا زیر سنگ ساختمانی قرار می‌گیرد تا بتوان زاویه سنگ را نسبت به سایر قطعات تنظیم کرد.

Bed Joint

بند افقی؛ محل اتصال افقی سنگ‌ها با یکدیگر که معمولاً با ملات، بتونه یا درزبند پر می‌شود.

Bed

بستر، طبقه، لایه؛ این اصطلاح در 3 مفهوم زیر به کار می‌رود: 1) بالا و پایین‌بندها یا بستر طبیعی؛ سطح سنگ به‌موازات لایه‌های بالا و پایین آن. 2) در سنگ‌های گرانیت و مرمریت، یک لایه یا ورقه از توده سنگ که به‌تناوب در سطح افق (همان‌گونه که در فرایند شکل‌گیری سنگ رخ داده است) تکرار می‌شود و عمدتاً شکلی کوژ و منحنی دارد. معمولاً در زمان بریدن و ورقه کردن سنگ، این طرح در تصویر سطوح حفظ می‌شود. 3) در سنگ‌های لایه‌بندی شده، هر واحد از لایه‌ها از طریق رسوب و نشست ایجاد شده‌اند؛ این لایه‌ها به ضخامت‌های مختلف بوده و در نتیجه تغییر شکل‌های بعدی، دارای زاویه و اعوجاج هستند. معمولاً برش و تورق این سنگ‌ها در راستای صفحات شکل‌گیری، صورت می‌گیرد.

Bedding Plane

صفحه لایه‌بندی؛ صفحه‌ای که شکل‌گیری لایه‌های سنگ‌های رسوبی (در منشأ شکل‌گیری آن) با این صفحه منطبق است. این صفحه می‌تواند افقی بوده، به‌موازات شیب کوه باشد یا اینکه کاملاً تصادفی شکل گرفته باشد.

Bedrock

سنگ بستر؛ اصطلاحی کلی که اشاره به سطح زيرين سخت و مقاومي دارد که رسوبات سست و نرم يا نيمه سخت (نظیر خاک) روی آن انباشته شده باشند.

Belt Course

هره؛ یک لایه ممتد افقی که باعث ایجاد تمایز در صفحه دیوار می‌شود.

Bench

سکو؛ سطحی که در معادن پس از بریدن یک قطعه‌سنگ ایجاد می‌شود؛ همچنین به نیمکت‌های درازی که با سنگ مکعب شکل یکپارچه ایجاد شده باشد نیز گفته می‌شود. این اصطلاح به‌نوعی بیانگر تقاطع دو سطح است که با زاویه 90 درجه با یکدیگر برخورد دارند.

Black Granite

گرانیت سیاه؛ نوعی از سنگ که سنگ شناسان، انواع مختلف ساختمانی آن را به گروه‌هایی نظیر دیاباز، دیوریت، گابرو و امثال آن دسته‌بندی می‌کنند. همانند سنگ‌های ساختمانی، این سنگ‌ها نیز بر اساس رنگ (پس از صیقل کردن) به خاکستری تیره تا سیاه دسته‌بندی می‌شود. ازلحاظ علمی، این سنگ‌ها ضعیف‌تر از سنگ‌های ساختمانی و تجاری گرانیت هستند. به رقم همبندی مناسب بلورها و نوع بافت در این سنگ‌ها، میزان کوارتز و فلدسپات قلیایی آن‌ها ناچیز بوده و بعضاً فاقد این عناصر هستند. شاخصه این سنگ‌ها، وجود کانی‌های سیاه‌رنگ مشترکی است که در شکل‌گیری آن‌ها نقش داشته و معمولاً یکی از مواد معدنی پیروکسین، هورنبلند و بیوتیت است.

Blade Dressing

تیز کردن تیغه؛ فرایندی درمانی که به‌صورت دوره‌ای برای حفظ حداکثر قابلیت عملکردی ابزار برش یا تیغه‌های الماسه صورت می‌پذیرد. این فرایند شامل ایجاد برش یا ساییدن با ماده‌ای نرم‌تر است که باعث زبر شدن یا ایجاد سطح برنده و تیز در تیغه‌ها می‌شود. این کار به‌صورت مداوم با استفاده از قطعات مخصوص تیز کردن، آجر نرم و برخی ماسه‌سنگ‌های زبر صورت می‌گیرد.

Bleed

آب افتادگی، داغ افتادگی؛ بروز لکه‌هایی روی سطح در نتیجه مجاورت با فلزات خورنده، بتونه‌های پایه روغنی، ملات (درزبند) قیری یا ماستیک که شبیه به لکه‌های خونریزی است.

Blending

اجرای مخلوط، اجرای مرکب؛ نصب و جانمایی تایل ها و قطعات سنگ به‌صورت تصادفی و بدون نظم.

Block

بلوک، قطعه.

Bluestone

بلواستون، کات‌کبود؛ نوعی سنگ کوارتزی با دانه‌بندی ریز تا متوسط که شهرت آن به‌واسطه سهولت در ورقه شدن و ایجاد ورقه‌های مسطح سنگ است. این ویژگی، بلواستون را به گزینه مناسبی برای اجرای کف‌پوش خارجی با سنگ طبیعی بدل ساخته است. در حقیقت این نوع ماسه‌سنگ فلدسپاتی، ازلحاظ ساختاری متراکم، سخت و ریزدانه بوده و به رنگ‌های خاکستری متمایل به سبز تا تیره یا خاکستری متمایل به آبی یافت می‌شود.

 Bollard

میله حفاظ؛ یک دیرک یا مانع سنگی آزاد.

Bond

رگ چینی، چسبندگی؛ الگوی بندها در لایه‌های متوالی

Book Match Pattern

هماهنگ‌سازی بافت به‌صورت کتابی؛ یک روش برای جور کردن رگه‌ها به‌گونه‌ای که نقوش هر اسلب، به شکلی متقارن در اسلب جانبی تکرار می‌شود. این کار معمولاً با چرخاندن 180 درجه‌ای دو اسلب که به‌صورت متوالی برش خورده‌اند و قرار دادن آن‌ها در کنار هم (نسبت به یک خط تقارن) میسر می‌شود. به‌بیان‌دیگر، برای تجسم طرح ایجاد شده، باید متصور شد که در کنار یک سنگ با نقوش معین، آینه‌ای به‌صورت عمود بر آن قرار گرفته و نقش سنگ در آیینه تکرار می‌شود. چنانچه ازاین‌روش برای ایجاد نقوش در نمای سنگ استفاده شود، آنگاه صیقل کردن سطح سنگ برای برجسته‌تر نشان دادن این نقوش مفید خواهد بود.

Border Stone

سنگ حاشیه‌ای؛ سنگ تختی که برای مشخص ساختن لبه نهایی استفاده می‌شود. از این سنگ‌ها برای تعیین حد نهایی مسیر سنگفرش یا لبه انتهایی فضاهای دیگری چون باغچه‌ها و جدا ساختن از فضاهای پیرامونی استفاده می‌شود.

Boss

نقش برجسته، سنگ برجسته؛ در بنایی، به سنگ نتراشیده‌ای گفته می‌شود که پس از گذاشتن در دیوار برجسته می‌ماند تا امکان تزئین آن در آینده به شکل حجاری یا کنده‌کاری میسر باشد.

Boulder

تخته‌سنگ، گرداله؛ سنگی که در اثر فرسایش ناشی از عوامل طبیعی (هوازدگی) گرد شده باشد. قطر آن معمولاً از 256 میلی‌متر بیشتر است. از آن معمولاً در چیدن دیوارهای ضخیم و فونداسیون‌ها (معمولاً همراه با ملات) استفاده می‌شود.

Bowing

قوس دادن؛ ایجاد انحنا یا اعوجاج در قطعات سنگ.

Breccia

بِرِش؛ سنگي که در آن قطعات زاویه‌دار، توسط زمینه‌ای ریزدانه‌تر احاطه شده است. اين سنگ‌ها ممکن است در اثر تغيير شکل‌های ساختاري (برش گسلي)، فوران‌های انفجاري، تزريق ماگما (اتصال خرده‌سنگ‌های ديواره براثر نفوذ ماگما) يا تحت تأثیر فرايندهاي هيدروترمال (احاطه شدن خرده‌سنگ‌های ديواره با رگه‌هاي هيدروترمال) از هر نوع سنگي به وجود آمده باشند. بسیاری از مرمریت ها، ظاهر برجسته و متمایز خود را مرهون فرایند بِرِش طی دوره دگرگون شدن هستند.

Brecciated Marble

مرمریت بِرِشی؛ هر نوع سنگ مرمریت که حاوی اجزای گوشه‌دار (قطعات شکسته در زمینه ماده‌ای دیگر) باشد.

Bridge Crane

جرثقیل دروازه‌ای، جرثقیل سقفی؛ یک نوع سیستم بلند کردن و جابه‌جایی احجام سنگین که به‌عنوان یک جرثقیل، معمولاً از کابل استفاده کرده و در طول تیرها و پل‌هایی که روی یک دهانه ایجاد شده است، حرکت می‌کند. بالابر یا جرثقیل در طول پل‌ها حرکت می‌کند و خود پل‌ها در طول تیرهای اصلی حرکت می‌کنند. از این طریق، بالابر یا جرثقیل این قابلیت را خواهد داشت که در هر نقطه از چهار ضلع محیط به تیرها و پل‌ها، حضور داشته باشد.

Bridge Polisher

جلا دهنده سقفی، جلا دهنده دروازه‌ای؛ دستگاهی دارای یک سر صیقل دهنده که در میان تیرها یا پل‌ها چهار طرف خود حرکت می‌کند. اساس عملکرد آن مشابه با جرثقیل سقفی است و تفاوتش در کاربرد آن است.

 Bridge Saw

اره سقفی، اره دروازه‌ای؛ اره‌ای که از سازوکار مشابه با جرثقیل سقفی، برای برش سنگ یا چوب استفاده می‌کند. در این اره‌ها معمولاً از یک تیغه با شعاع بزرگ برای افزایش توان برش استفاده می‌شود. در محل زیر تیغه‌اره، یک میز قرار دارد که قابل چرخیدن در راستای افقی بوده و امکان برش‌های اریب را نیز برای اره فراهم می‌کند. همچنین تیغه‌اره نیز معمولاً زاویه پذیر بوده و امکان ایجاد لبه‌های فارسی بر یا زاویه‌دار را فراهم می‌کند.

Broach

مته، ابزار سوراخ کردن.

Brownstone

براون استون، ماسه‌سنگ قهوه‌ای؛ یک عنوان تجاری برای کوارتزهای آرکوزی (ماسه‌سنگ‌های غنی از فلدسپات) که حاوی آهن بوده و به رنگ‌های قهوه‌ای تیره و قهوه‌ای مایل به قرمز یافت می‌شوند. از این سنگ‌ها طی قرن نوزدهم به‌عنوان یکی از مصالح اصلی در آمریکا، برای ساخت‌وساز استفاده می‌شد.

 Brushed Finish

پرداخت با برس؛ نوعی ایجاد بافت ماهرانه که با استفاده از سایش ناشی از یک فرچه چرخان ایجاد می‌شود.

BSI (Building Stone Institute)

موسسه سنگ ساختمانی؛ یک اتحادیه قدیمی (تشکیل به تاریخ 1919 میلادی) در آمریکا که به‌صورت تخصصی در حوزه معادن، پرداخت‌های کارخانه‌ای و دیگر کارهای مرتبط با سنگ ساختمانی فعالیت می‌کند.

Bugged Finish

نوعی پرداخت که طی آن، با استفاده از سمباده برقی سطحی نرم در سنگ‌های آهکی ایجاد می‌شود.

Building Stone

سنگ ساختمانی؛ چنانچه مواد سنگی در حالت طبیعی آن و با همان تراکمی که در معادن استخراج می‌شوند (بدون دخالت انسانی در ترکیبات)، برای اهداف ساخت‌وساز مناسب باشد از آن با نام سنگ ساختمانی یاد می‌شود. این اصطلاح معادل عبارت (Dimension Stone) نیز است.

Bullnose

لب‌گرد، دماغ گاوی؛ گرد کردن لبه سنگ‌هایی که در نقاطی نظیر کف پله یا پیشخوان استفاده می‌شوند.

Bush Hammering

چکش‌کاری کردن، پرداخت با چکش آجدار؛ فرایند پرداخت سطح سنگ برای ایجاد یک بافت با حفره‌های ریز، یکنواخت و با فواصل یکسان که توسط یک چکش آجدار (بادی یا دستی) که دارای سر کاربیدی با چندین نوک باشد، صورت می‌گیرد. فواصل بین حفره‌ها معمولاً با عناوینی چون (برش 6)، (برش 4) و غیره تعریف می‌شود.

Butt Joint

اتصال قائم، اتصال لب‌به‌لب؛ یک لبه خارجی که در نتیجه اتصال انتهای دو صفحه سنگی با یکدیگر ایجاد می‌شود.

Buttering

ملات کشی (با ماله)؛ ریختن ملات روی قطعات سنگ با استفاده از یک ماله، پیش از اینکه قطعات در محل خود قرار داده شوند.

Calcarenite

کالکرنایت؛ سنگ‌آهکی است که مواد تشکیل‌دهنده آن عمدتاً از دانه‌های آواری کلسیت در ابعاد ماسه بوده و در موارد معدودی آراگونیت مواد تشکیل‌دهنده آن است. به‌طورمعمول، این سنگ‌آهک از فسیل‌های ریز، ذرات و قطعات صد و دیگر خرده‌های فسیلی تشکیل می‌شود. برخی از کالکرنایت ها حاوی ااولیت (Oolites) هستند. ااولیت ها دانه‌های کروی تا نیمه کروی هستند که از لایه‌های متحدالمرکز کلسیت (شبیه به تخم ماهی) تشکیل‌شده‌اند. چنانچه میزان ااولیت زیاد باشد، می‌توان سنگ را سنگ‌آهک ااولیتی نامید. این سنگ‌ها لزوماً در زمره کالکارنایت‌ها قرار می‌گیرند اما باید به خاطر داشت که کالکارنایت‌ها لزوماً سنگ‌آهک ااولیتی محسوب نمی‌شوند.

Calcareous

آهکی، حاوی کلسیم؛ این اصطلاح اشاره به موادی دارد که حاوی کربنات کلسیم هستند.

Calcite

کلسیت؛ کانی مشترک در تشکیل سنگ‌ها. کلسیت اصلی‌ترین ماده تشکیل‌دهنده سنگ‌های آهکی و مرمریت محسوب می‌شود.

Calcite Limestone

لایم‌استون کلسیتی؛ لایم‌استونی که کربنات منیزیوم آن بیش از 5 درصد نباشد.

Calcite Marble

مرمریت کلسیتی؛ نوعی از لایم‌استون بلورین که کربنات منیزیوم آن بیش از 5 درصد نباشد.

Calcite Streaks

رگه‌های کلسیتی؛ رگه‌هایی به رنگ سفید یا شیری که در سنگ‌ها ظاهر می‌شوند. این رگه‌ها در حقیقت یک درز در سطح سنگ هستند که از نظر ابعادی عریض‌تر از درز شیشه‌ای (نوعی شکاف در سنگ‌آهک که با کلسیت شفاف پر شده است) بوده و رسوبات کلسیت در محل آن متجمع شده و به‌مرورزمان سخت شده است. این حفره‌ها از نظر ساختاری بسیار محکم هستند.

Calibration

کالیبراسیون؛ در صنعت سنگ، کالیبراسیون عبارت است از فرایندی که در آن صفحات یا قطعات سنگ برای دستیابی به‌دقت بالایی ازلحاظ ضخامت (mm 1±) ساییده می‌شوند. این سطح از دقت به‌طورمعمول از طریق برش با اره حاصل نمی‌شود. از این اصطلاح به‌مراتب در نصب تایل سنگ استفاده می‌شود، چراکه دقت مورد انتظار در این قطعات باید به‌قدری بالا باشد که در نصب مشکلی پیش نیامده و ضخامت همه قطعات با دقت بالایی یکسان باشد. واژه گیج (gauge به معنای 1. درجه، 2. تراشیدن) نیز مترادف با همین اصطلاح است، با این تفاوت که معمولاً از این واژه برای مواردی که دقت کار کمتر باشد، استفاده می‌شود.

Canopy

سایه‌بان؛ یک سقف کاذب محافظ که معمولاً در محل بالای سردر ورودی فضاهای تجاری نصب می‌شود.

Cantera

کانترا. نوعی سنگ کوارتزی با منشأ آذرین بیرونی که ساختاری مشابه با آدوکوئین دارد، اما چگالی و تراکم آن کمتر است.

Cantilever

طره، کنسول؛ یک عضو ساختاری که یک سر آن گیردار است. اگرچه از این واژه به‌ندرت به ازای اصطلاح (overhang یا پیش‌آمده) نیز استفاده می‌شود، اما این دو معنای متفاوتی با یکدیگر دارند.

Cap or Capital

سرپوش یا سرستون؛ سنگی که در بالاترین نقطه ستون کار گذاشته می‌شود و اغلب دارای حجاری‌های پرکار است.

Carborundum

کربوراندوم؛ کاربید سیلیسیوم با فرمول شیمیایی SiC، یکی از مواد دیرگداز است که به‌صورت خام در طبیعت یافت نمی‌شود. این ماده به‌صورت مصنوعی ساخته می‌شود. کاربرد آن در ساخت محصولات دیرگداز و ساینده ها است.

Carbonic Acid

اسیدکربنیک؛ نوعی اسید ضعیف با فرمول (H2CO3). از این عنوان معمولاً برای نامیدن محلول دی‌اکسید کربن در آب نیز استفاده می‌شود.

Carve

کنده‌کاری، حکاکی؛ تراشیدن مصالحی صلب نظیر سنگ با استفاده از ابزار برای شکل بخشیدن به آن.

Caulk

درزگیری، پر کردن درز؛ مهروموم کردن یک بند یا درز با استفاده از ترکیبات چسبنده الاستومری.

Cavity Vent

منفذ تهویه؛ یک فضای خالی در میان‌بندهای سنگ نما که شرایط عبور هوا و رطوبت از میان جداره‌ها به بیرون را فراهم می‌کند. این تهویه می‌تواند از طریق منافذ تعرق، لوله‌های پلاستیکی یا فتیله‌ها صورت پذیرد.

Cavity Wall

دیوار دوجداره؛ دیواری با مصالح بنایی که از دو بخش مجزا با مجرایی ممتد در میان این دو بخش تشکیل می‌شود. جداره بیرونی معمولاً از مصالح بنایی نظیر آجر یا سنگ بوده و جداره داخلی معمولاً از بلوک‌های بتنی است یا اینکه به قاب‌بندی اصلی اسکلت ساختمان تعلق دارد.

Cement Putty or Butter

خمیر سیمان، سیمان بتونه؛

Chamfer

پخ، پخ‌دار؛ راهکاری برای بهسازی لبه‌های تیز در محل تقاطع دو سطح که با ساب زدن یا بریدن صورت می‌پذیرد.

Chat Sawn Finish

پرداخت با اره چتی؛ پرداخت سنگ به صورتی که دارای شیارهای طولی کم‌عمق بوده و توسط برش دستی یا ماسه چتی درشت انجام می‌شود.

Chert

چرت، سنگ آتشزنه؛ نوعی سنگ رسوبی با دانه‌بندی ریز و تراکم بالا که مرکب از ذرات ریز کوارتز است. در برخی موارد، دی‌اکسید سیلیس یا سیلیس آمورف نیز در ترکیبات آن وجود دارد.

Chiseled Edge

لبه اسکنه خورده، لبه سازی به‌صورت شکسته؛ لبه سازی برای سنگ به‌گونه‌ای که ظاهری نه‌چندان آراسته داشته باشد یا اینکه معمر به نظر رسد. برای ایجاد این شکل از لبه سازی، سنگ را در محل لبه با استفاده از ماشین‌آلات می‌شکنند و پرداخت خاصی روی آن صورت نمی‌گیرد. در حقیقت برش در این محل با استفاده از اره یا وسایل مشابه‌صورت نمی‌پذیرد.

Cladding

سنگ نما؛ سنگی غیر باربر که به‌عنوان مصالح روکار، روی دیواری که از مصالح دیگر ساخته شده است نصب می‌شود.

Clast

کلاست؛ دانه‌های مجزا یا ذرات تشکیل‌دهنده سنگ‌های رسوبی.

Cleavage

کلیواژ، تورق، رخ سنگ؛ قابلیت سنگ‌های حجیم برای شکستن در راستای سطوح طبیعی آن‌ها را کلیواژ می‌گویند.

Cleavage Plane

صفحه کلیواژ؛ صفحه یا صفحاتی که سنگ‌ها ممکن است در امتداد آن‌ها متورق یا جدا شوند.

Cleft Finish

پرداخت به‌صورت شکافتی؛ سنگ‌هایی با سطوح ناهموار نظیر سنگ‌های لوح یا ماسه‌سنگ‌هایی که در امتداد یک شکاف طبیعی ورقه شده یا از هم جدا شده‌اند و عموماً آن‌ها را با عنوان سنگ‌های دارای شکافت طبیعی می‌شناسند.

Closer

رج بند؛ در ساخت دیوار با بلوک‌های سنگی هم‌اندازه، احتمالاً نیاز خواهد بود که یک سنگ در ابعاد نامنظم بریده شود تا در محل همرسی جرزها یا کنج ساختمان، از آن استفاده شود. این سنگ را رج بند می‌گویند.

CNC Machine

دستگاه برش سی.ان.سی؛ راهبری ماشین‌ابزار صنعتی با استفاده از رایانه. کنترل رقومی کامپیوتری یا دستگاه سی ان سی، به دستگاهی گفته می‌شود که به‌طور خودکار روی مواد مختلف، عملیاتی نظیر برش را انجام می‌دهد. در این دستگاه‌ها که توسط کامپیوتر هدایت می‌شوند، ابتدا طرح موردنظر را رسم و به سیستم کامپیوتری آن وارد کرده و سپس طرح مذکور، در کامپیوتر به قالب قابل قرائت توسط ماشین تبدیل می‌شود. این امر از طریق تبدیل مختصات به جی کد (در سه محور افقی، عمودی و عمقی) صورت می‌پذیرد. پس از قرار دادن ماده موردنظر، دستگاه آن طرح را روی ماده پیاده می‌کند. دستگاه‌های لیزر، خود به دودسته دستگاه لیزر فلزات و دستگاه لیزر غیر فلزات تقسیم می‌شوند. از دستگاه لیزر غیر فلزات می‌توان برای حکاکی و برش روی مواد مختلفی نظیر سنگ، چوب، پلکسی گلاس، شیشه، پارچه و … استفاده کرد.

Cobblestone

قلوه‌سنگ؛ نوعی سنگ ساختمانی که به‌واسطه ابعاد بزرگ، برای مصرف در کف‌سازی مناسب است. از این عبارت معمولاً برای تشریح قطعات سنگ به‌کاررفته در کف‌سازی (اغلب گرانیت) استفاده می‌شود و معمولاً معرف سنگ‌هایی است که به‌گونه‌ای برش خورده‌اند که شکل آن‌ها تقریباً به قطعات چهارگوش و مستطیلی شکل نزدیک باشد.

 Colonnade

ردیف ستون، ستون‌بند؛ ردیفی از ستون‌ها که اِسپَر (قسمتی قائم و بدون پنجره که میان سرستون و لبه بام قرار می‌گیرد) روی آن قرار دارد. در برخی موارد، ستون‌بند شامل ستون‌های ضخیم‌تری است که ستون‌های نازک‌تر در تراز ارتفاعی بالاتر، روی آن قرار می‌گیرند، یا ردیف ستونی که یک سر آزاد بام (سقف) روی آن واقع می‌شود.

Color Enhancer/Sealer

جلا دهنده رنگ، سیلر؛ محصولاتی که به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند تا باعث تقویت و افزایش جلوه رنگ یا ارتقاء کاراکتر سنگ شوند. از این مواد عمدتاً برای سنگ‌های ساب خورده یا دارای بافت استفاده می‌کنند، به‌خصوص هنگامی‌که رنگ و کارکتر سنگ در اثر پرداخت کم‌رنگ شده باشد. از این مواد همچنین برای ایجاد هماهنگی میان لبه‌های رو بیرون صفحات سنگ با قسمت‌هایی که سطح آن‌ها با بهره‌گیری از رزین بهسازی شده است، استفاده می‌شود.

Column

ستون؛ یک عنصر باربر قائم که معمولاً شامل عناصری چون پایه، میله (بدنه) و سرستون می‌شود.

Compressive Strength

مقاومت فشاری؛ واحدی برای اندازه‌گیری توان مقاومت سنگ در برابر بارهای فشاری. قابليت يک جسم براى مقاومت در برابر نيروى فشارى يا نيرويى که گرايش به فشردن، كوتاه کردن و متراکم کردن آن دارد.

Conglomerate

کنگلومرا یا سنگ جوش؛ سنگی رسوبی که از سخت شدن یا سیمانی شدن ریگ‌ها و قلوه‌سنگ‌های گرد شده در زمینه‌ای از جنس ماسه‌سنگ، پدید می‌آید.

Construction (cold) Joint

درز سرد، درز اجرایی، درز ساختمانی؛ هنگامی‌که در بتن‌ریزی، عدم تداوم در ریختن بتن باعث سخت شدن قسمت اول و ایجاد درز میان این بخش با قسمت دوم بتن‌ریزی شود، اصطلاحاً به این خط تفکیک، درز سرد می‌گویند. در اصطلاح ساختمان، به این خط، درز اجرایی یا درز ساختمانی نیز می‌گویند.

Contractor, stone

نصاب سنگ؛ شرکت یا فردی که برای نصب سنگ‌های پرداخت‌شده و بریده شده، انتخاب شده است.

Control Joint

درز کنترل، درز انقباض؛ درزی که برای پیشگیری از وقوع تنش‌های زیاد یا کنترل موضع و تکرار ترک‌های ناشی از انقباض، در سطوح بتنی ایجاد می‌شود.

Conveyor

دستگاه نقاله، تسمه‌نقاله؛ نواری که با کمک نیروی مکانیکی، حول یک محور چرخیده و برای انتقال نقطه‌ای بار عمل می‌کند. این دستگاه در انواع مختلف وجود دارد که همگی آن‌ها با نام عمومی نقاله شناخته می‌شوند.

Coping

درپوش دیوار، قرنیز سر دیوار؛ یک قطعه‌سنگ که برای پوشاندن قسمت فوقانی دیوارها از آن استفاده می‌شود.

Coquina

صدف‌سنگ، لوماشل؛ نوعی از سنگ‌آهک که عمدتاً از صدف‌های دگرسان نشده یا تکه‌های صدف که در زمینه کلسیتی خود، ساختار چندان محکمی نداشته و به‌خوبی سخت و سیمانی نشده‌اند، تشکیل می‌شود. این نوع از سنگ‌ها معمولاً بسیار دانه‌درشت بوده و تخلخل آن نیز بسیار زیاد است.

Corbel

دستک زیرسری، پیش‌آمدگی زیرسری؛ نوعی بیرون‌زدگی یا دستک که از وجه دیوار بیرون زده شده است و معمولاً عنصری که روی آن قرار می‌گیرد را نگه می‌دارد.

Core

مغزه؛ توده‌ای استوانه‌ای شکل از سنگ که معمولاً از طریق سوراخ کردن سنگ توسط یک مته توخالی (مغزه گیر) صورت می‌گیرد و اغلب ازاین‌روش به‌عنوان نمونه‌گیری در صنعت استخراج استفاده می‌شود.

Core bit

مته نمونه‌برداری، مته مغزه گیر؛ نوعی مته مخصوص حفاری که به شکل استوانه‌ای توخالی است و تنها خط محیطی یک دایره را سوراخ می‌کند.

Core sampling

نمونه‌گیری از مغزه؛ فرایند سوراخ‌کاری که از طریق آن مقطعی از سنگ برای اهدافی چون آزمایش و ارزیابی از سنگ بیرون آورده می‌شود.

Cornerstone

سنگ نبش؛ نوعی سنگ با کاربرد آیینی یا نشانه‌ای که در کنج بیرونی ساختمان نصب می‌شود و معمولاً اطلاعاتی در خصوص ساختمان نظیر تاریخ ساخت، روی آن حجاری می‌شود. همچنین از این سنگ‌ها به‌عنوان مبنای خط تراز در رگ چینی سنگ، میان دو انتهای دیوار نیز استفاده می‌شود.

Cornice

رخ‌بام، قرنیز؛ هر نوع بیرون‌زدگی تزئینی که معمولاً در بالاترین سطح دیوار قرار می‌گیرد.

Course

رج؛ یک ردیف افقی از مصالح بنایی که در طول دیوار و در یک تراز معین چیده شده باشند.

Coursed Veneer

سنگ نمایِ رگ چین شده؛ استفاده از سنگ‌های یکسان نما یا سنگ‌هایی که ازلحاظ ارتفاع تقریباً با هم برابرند، برای ایجاد یک نما با چندین لایه رگ چین از سنگ. در میان هر ردیف رگ چین، چندین بند عمودی وجود دارد که برخی در طول ردیف به‌صورت ممتد بوده و برخی منقطع می‌شوند. نکته مهم اینکه این بندهای قائم در ردیف‌های مختلف نباید به‌هیچ‌وجه روی هم بیفتند.

Cove Base

قرنیز گرد (مقعر) پای دیوار؛ سنگ مقعری که در پای دیوار نصب می‌شود.

Cove Molding

گیلویی؛ نوعی تزئین قالبی که معمولاً در محل تقاطع دیوار و سقف (به‌طور خاص سقف‌های شیب‌دار یا قوسی) اجرا می‌شود.

Crack

ترک؛ انفصال، شکاف، انکسار، جدا شدن یا تداوم یک بازشدگی نازک که توسط عوامل انسانی پدید آمده و با چشم غیرمسلح قابل‌رؤیت باشد. این شکاف معمولاً از سطح به عمق حرکت کرده و در طول دانه‌بندی سنگ یا زمینه چسبنده آن نیز تداوم دارد.

Cramp

عقربک، بست بنایی؛ یک بست فلزی U شکل که برای اتصال و نگه‌داشتن دو قطعه‌سنگ در مجاورت هم از آن استفاده می‌شود.

Cross-bedding

لایه‌بندی اریب؛ چیدمان اریب یا مایل لایه‌های مختلف سنگ‌های رسوبی نسبت به صفحه اصلی شکل‌گیری سنگ.

Cross-cut

برش عرضی، کله بری؛ فرایند برش قطعات اولیه سنگ به‌موازات صفحه طبیعی بستر آن (صفحه شکل‌گیری). این کار باعث ایجاد ظاهری با رگه‌های طبیعی و نقوش ابروباد شکل در سطح سنگ می‌شود.

Crowfoot

پنجه کلاغی؛ برای توضیحات بیشتر، به معانی اصطلاح Stylolite مراجعه شود.

Cubic Stone

سنگ کیوبیک (ستبر)؛ قطعات سنگ برش خورده‌ای که ضخامت آن بیش از 50 میلی‌متر باشد. به‌طورکلی این عنوان به یک واحد ضخیم و مکعبی شکل سنگ ساختمانی گفته می‌شود و برای سنگ‌های مختلف، معیار سنجش واحدی ندارد. برای مثال، در مرمر یا گرانیت اصطلاح سنگ ستبر به سنگی با ضخامت بیش از 75 تا 100 میلی‌متر اشاره دارد و این رقم برای ماسه‌سنگ‌ها، بیش از 150 تا 200 میلی‌متر است.

Cultured Marble

مرمریت مصنوعی؛ نوعی سنگ مصنوعی که از نظر ظاهری به مرمریت شباهت زیادی دارد.

Cup Wheel

سنگ برش مقعر (فنجانی)؛ ابزار برش سنگ که برای حذف مقادیر زیادی از مصالح لبه سنگ استفاده می‌شود. از این ابزار می‌توان برای ایجاد لبه‌های فرم دار یا لبه‌های گرد (با شعاع زیاد) استفاده کرد.

Curbing

سنگ جدول‌گذاری؛ سنگ‌هایی که معمولاً به شکل سنگ ستبر برش می‌خورند و برای حاشیه گذاری خیابان‌ها، پیاده‌روها و امثال آن استفاده می‌شوند. بعضاً این لغت به شکل Kerbing نیز نوشته می‌شود.

Cure Time

زمان گیرش؛ مدت‌زمان موردنیاز برای وقوع و تکمیل واکنش‌های شیمیایی (پليمريزاسيون یا بسپارش و هيدراتاسيون یا آبپوشي) در ملات، درزگیر، بتن یا دیگر عناصر ساختاری که به عملکرد نهایی خود نزدیک شده یا ازلحاظ ظاهری، شکل واقعی خود را پیدا کنند.

Curtain Wall

تیغه، دیوار پرده‌ای، دیوار آزاد؛ دیوار غیر باربری که در نمای خارجی با روکش سنگی ایجاد می‌شود و از طریق سیستم مهاربندی، به سازه اصلی متصل شده یا اینکه نگه داشته می‌شود. از این دیوارها جهت حفاظت از بنا در برابر عوامل طبیعی نیز استفاده می‌شود.

Cushion

بالشتک؛ یک قطعه با قابلیت ارتجاعی که میان قطعات مجاور سنگ یا دیگر مصالح قرار می‌گیرد تا نیروهای وارده را توزیع کرده یا اینکه جذب کند. به‌نوعی از انتقال مستقیم نیرو به‌صورت نقطه‌ای به مصالح پیشگیری می‌کند.

Cut Stone

سنگ اندازه (حکمی)؛ سنگی که به ابعاد معینی برش داده شده است. سنگی که بر اساس نقشه، در ابعاد مشخص بریده شده و برای نصب، آماده شده است. در گذشته، از این اصطلاح تنها برای سنگ‌های آهکی استفاده می‌شد.

Cycle Time

زمان چرخه؛ زمان صرف شده از سوی دستگاه برای تکمیل یک فرایند. برای مثال برداشتن بار، حمل آن، پیاده کردن و انبار و درنهایت بازگشت، می‌تواند چرخه‌ای از یک فرایند باشد.