گردآوری و ترجمه: سعید محمودکلایه، محمد غلام‌نژاد

3D

سه‌بعدی؛ هر چه که توسط مختصات کارتزینی سه‌گانه یعنی طول، عرض و ارتفاع تعیین شده باشد.

Active stations

ایستگاه‌های فعال؛ شبکه‌ای از گیرنده‌های GPS با کیفیت بالا که در سراسر یک منطقه واقع شده‌اند و به طور مداوم در حال کار هستند؛ این شبکه غالباً توسط یک مؤسسه ملی مدیریت می‌شود. این داده‌ها در هر ساعت از همه ایستگاه‏ها دریافت شده و در سایت اینترنتی شبکه ملی GPS انتشار می‌یابند.

Adjustment

تعدیل (توجیه)؛  در برداشت داده‌های کنترلی، روشی که برای سرشکنی متناسب قراولروی‌ها و اختلاف مرکزیابی به‌دست‌آمده در حین فرایند اندازه‌گیری به کار می‌رود. چنین روش‌هایی شامل روش‌های بودیچ[1]، انتقال و روش کمترین مربعات می‌شود. در فتوگرامتری و عکاسی، از این عبارت برای معرفی فرایند تصحیح و تنظیم تصاویر از لحاظ هندسی استفاده می‌شود.

ALS (Airborne Laser Scanning)

ای.ال.اس (اسکن با لیزر به‌صورت هوایی)؛ استفاده از دستگاه اسکنر لیزری در یک وسیله هوابرد (نظیر هواپیما یا بالگرد) جهت ثبت عوارض جغرافیایی سطح زمین و استفاده از لیزر برای اندازه‌گیری فواصل.

Algorithm

الگوریتم؛ مجموعه‌ای متناهی از دستورالعمل‌ها است که به ترتیب خاصی اجرا می‌شوند و مسئله‌ای را حل می‌کنند. به‌عبارت‌دیگر یک الگوریتم، روشی گام‌به‌گام برای حل مسئله است.  

Almanac

آلماناک؛ یک فایل اطلاعاتی که حاوی اطلاعات تقریبی در خصوص چرخش همه ماهواره‌ها (اطلاعات مداري) است، و از طریق پیام ناوبری هر ماهواره مخابره می‌شود. گیرنده GPS برای پیش‌بینی موقعیت تخمینی ماهواره از این اطلاعات استفاده می‌کند.

As-built Survey

برداشت نقشه‌های چون ساخت (از-بیلت)؛ در اصطلاحات مربوط به معماری، به نقشه‌هایی اطلاق می‌شود که بر اساس تغییرات صورت‌گرفته بر روی نقشه‌های مصوب اولیه در حین فرایند ساخت صورت‌گرفته است. معمولاً خطوط ساختار جدید را برای مقایسه به ساختار موردنظر یا مربوط به نقشه‌های اولیه، به رنگ قرمز ترسیم می‌کنند. اما در اینجا به مستندسازی یک بنا بر اساس آنچه که قصد ساخت آن بوده و یا ساختار آن در یک بازه زمانی مورد توافق اطلاق شده است.

As-found Survey 

برداشت منطبق با کشفیات؛ برداشتی که کمترین اعمال‌نظر شخصی در آن لحاظ شده و موبه‌مو مطابق با اصل باشد.

Barrel Distortion

اعوجاج بشکه‌ای؛ اعوجاج بشکه‌ای یکی از اثرات نامطلوب لنز است که باعث می‌شود تصویر، کروی یا محدب به نظر برسد. این مشکل بیش‌تر هنگام کار با لنزهای باز (واید) به ویژه در حداکثر زاویه باز لنز دیده می‌شود. اعوجاج بشکه‌ای یا محدب معمولاً در عکس‌هایی با خطوط مستقیم دیده می‌شود، به ویژه خطوطی که در نزدیکی لبة کادر عکس قرار دارند. به بیان دیگر، مرکز عکس برجسته به نظر رسیده و هر چه به سمت لبه‌های عکس می‌رویم تصویر دچار فشردگی می‌شود (تصویر 4.4).

Base Line

خط مبنا؛ خطی میان دو نقطه با مختصات معین: از این خط برای جهت‌یابی استفاده می‌شود.

Braced Diagonals

اقطار مثلثی؛ برای کنترل هندسه پلان از روش مثلث‌بندی استفاده می‌شود. یک فضای چهارضلعی ممکن است که اضلاع قائمه نداشته باشد، با اندازه‌گیری اقطار آن و اضلاع متقاطع، می‌توان به زوایای میان آن دست یافت که این کار از طریق ترسیم با پرگار و در محل تقاطع کمان‌هایی که به طول‌های اندازه‌گیری شده زده می‌شود، مشخص خواهد شد.

CAD; Computer Aided Design or Drafting.

ترسیم به کمک کامپیوتر یا ترسیم کامپیوتری؛ ترسیم کامپیوتری (ترسیم/طراحی با کمک کامپیوتر) به محیطی دیجیتال و سه‌بعدی اطلاق می‏شود که برای آماده‌سازی ترسیمات متریک به کار می‌رود. این فضا امکان قراردادن اطلاعات متریک را در کنار یکدیگر و در فضایی هندسی و بدون مقیاس (که بازسازی ادراک ما از حجم سه‌بعدی دنیا است)، مهیا می‌کند. این مزیت از طریق نیاز برای محصور کردن کلیه اشیا به‌وسیله لبه‌های تعریف شده که به دو شکل رئوس یا سطوح، به تعادل می‌رسد. محیط ترسیم کامپیوتری قادر به مدیریت داده‌های محدود نشده و پراکنده‌ای چون ابر نقطه نیست و تنها بر اساس ترسیم مواردی که برای ساخت و طراحی مورد نیاز است پیش برده می‌شود: در مستندسازی آثار تاریخی به‌صورت تهیه نقشه از اشیا موجود و انتقال آن ترسیمات به افراد مربوط به امر حفاظت از این آثار به کار می‌رود. برای ترسیم و انتقال داده‌ها در محیط کامپیوتری دو راه مختلف وجود دارد. رسم هندسه برداشت شده و اندازه‌گیری شده و یا رقومی‌سازی تصاویر و نقشه‌های چاپی پس از اسکن یا تبدیل آن به یک قالب دیجیتال که امکان انتقال آن به محیط کامپیوتری مهیا باشد.

Camera Calibration

توجیه (کالیبراسیون) دوربین؛ مجموعه‌ای از مقادیر که بیانگر اعوجاج لنز و هندسه دوربین است و معمولاً از طریق عکس‌گرفتن از الگوی تعریف شده و استاندارد به دست می‌آیند. در ساده‌ترین حالت این الگو می‌تواند به شکل صفحه‌ای شطرنجی و مدرج و یا مجموعه‌ای از نقاط که به شکل شبکه‌ای منظم در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند تعریف شود. در مرحله بعد و با شناخت این مقادیر، اصلاح هندسه دوربین باعث از بین رفتن ناهنجاری‌های تصویری آن شده و اصطلاحاً دوربین توجیه می‌شود. این اصطلاح بیشتر در رابطه با نرم‌افزاری که قصد اصلاح تصاویر را دارد معنا می‏یابد.

Camera Geometry

هندسه دوربین؛ محدودیت‏هایی در صفحه شکل‌گیری تصویر که به‌واسطه خود  دوربین یا لنزها و یا ترکیب این دو به وجود می‌آید.

CCD

حسگر تصویر؛ یا دستگاه بارِجفت‌شده: حسگر نور در یک دوربین دیجیتال که به منزله قلب دوربین‌های دیجیتال بوده و جای شاتر و فیلم را در دوربین‌های معمولی می‌گیرد.

Cell

سلول/پیکسل؛ واحدی در تصاویر رستر که به یک نقطه یا ناحیه معین مربوط می‌شود که غالباً از آن با عنوان پیکسل یاد می‌شود. یک واحد پیکسل، می‌تواند مربوط به ارتفاعی بالای سطح دریا از یک موقعیت خاص در یک برداشت از محوطه باشد. در تصاویر دیجیتالی پیکسل کوچک‌ترین جزء ساختاری یک تصویر را تشکیل می‌دهد. پیکسل را بعضاً در مباحث مربوط به گرافیک و تصویر، نقطه نامیده و آن را کوچک‌ترین نقطه تشکیل‌دهنده تصویر نیز می‌خوانند.

Chain & Offset

زنجیر مساحی و انشعابات آن؛ اندازه‌گیری در امتداد خط (خط به‌دست‌آمده از گستردن زنجیر در یک محور) و اندازه‌گیری فواصل کوتاه به‌صورت قائم (و بعضاً با زاویه‌های معینی چون 45 درجه) بر محور اصلی زنجیر. در واقع نقشه‌برداری با زنجير، به نوعي نقشه‌برداری اطلاق مي‏شود که فقط با اندازه‌گیری خطي عناصر و عوارض روي زمين، پلان مربوطه را تهيه می‌کنند؛ اين نوع نقشه‌برداری براي مناطق کوچک که داراي عوارض نسبتاً کمي هستند (نظیر برخی بناهای کوچک و کم جزئیات و محوطه‌های باستان‌شناسی) مناسب است. اصول نقشه‌برداری با زنجير عبارت است از ايجاد چند امتداد مستقيم در محوطه موردنظر و سپس تعيين موقعيت عوارض نسبت به اين خطوط. امتدادهاي مستقيم که به‌عنوان مبناي نقشه‌برداری در منطقه کار ايجاد می‌شود بايد به يکديگر پيوند داشته باشد. ارتباط بين امتدادها ممکن است با ايجاد اشکال هندسي از قبيل مثلث، چهارضلعی (با دو قطر) و غيره ايجاد شود و هميشه بايد سعي شود که براي رسم اين اشکال روي کتابچه برداشت، معلومات نه‌تنها به اندازه لازم در اختيار باشد، بلکه اطلاعات اضافي براي کنترل نيز داشته باشيم. برداشت عوارض را نسبت به امتداد معلوم ممکن است به کمک اخراج عمود و اندازه‌گیری طول عمودها و مشخص‌کردن پايه آنها انجام داد که اين طريقه را آفست می‌گویند.

Colour Balance

تعادل رنگ؛ تطبیق رنگ‌ها و تونالیته (و یا اقداماتی ازاین‌دست) در یک یا چند تصویر

Colour Index Card

کارت نمایه رنگ؛ جدول استانداردهای دقیق رنگ که به فرایند متعادل‏سازی رنگ کمک می‏کند. کارت، حاوی نمونه‌های رنگ به‌عنوان الگویی برای استانداردسازی رنگ‌ها در تصاویر است. کارت‌هایی که معمولاً برای این کار در نظر گرفته می‌شوند عبارت است از (Gretag-Macbeth®, Kodak® and the IFRAO card) (جدول رنگ مانسل) و امروزه به‌عنوان استانداردی برای ارجاع رنگ در بررسی‏های هنر صخره‏ای، کاربرد زیادی یافته است.

Conservation Process

فرایند حفاظت؛ فرایند تصمیم‌گیری آگاهانه که توجه به ارزش‌ها و ویژگی‌های شاخص مکان میراثی را در کلیه مراحل حفاظت، تضمین می‌کند.

Control

کنترل؛ چهارچوبی برای بررسی و کنترل اندازه‌گیری که نقاط آن با دقتی بسیار بالاتر از دقت برداشت سایر جزئیات، تعیین شده است. در برداشت، کنترل به‌عنوان چهارچوب هندسی اولیه کار است که برداشت موضعی جزئیات از آن استخراج می‌شود. این چهارچوب در حالت ساده می‌تواند خطی میان دو نقطه مشخص بوده و یا خط مرجعی که با استفاده از یک تراز شاغولی و یا تراز الکلی ایجاد شده است. برای کارهای دقیق، کنترل را با استفاده از دوربین توتال استیشن یا مثلث‌بندی با مترکشی بسیار دقیق انجام می‌دهند. 

Control Point

نقطه کنترل؛ یک موقعیت معین که برای اصلاح زاویه و مقیاس عکس (اصلاح هندسی) استفاده می‌شود: برای اصلاح تصاویر، نقاط کنترل باید بر روی بخش مسطحی از تصویر قرار گرفته باشند. کنترل صرفاً به شکل نقطه نبوده و می‌تواند به‌صورت خط مابین دو نقطه معین نیز باشد.

Convergent Case

تصویربرداری همگرا؛ عکاسی به صورتی که زاویه یک جفت عکس از سوژه به موازات هم نبوده و جهت دوربین در هر دو عکس رو به سطح داخلی مشترک صفحه تصویر باشد.

Co-ordinate Converter

مبدل مختصات؛ یک نرم‌افزار کاربردی که مختصات را از یک سیستم، به سیستمی دیگر تبدیل می‌کند.

Co-ordinate System

سیستم مختصات؛ چهارچوبی از پیش تعیین شده که می‌توان بر روی آن، مختصات هر نقطه را نسبت به یک نقطه مرجع (و یا نقاط دیگر) تعیین کرد.

Co-ordinates

مختصات؛ مقادیری از یک نقطه که بیانگر موقعیت مکانی آن به‌صورت مطلق یا نسبی باشد؛ این مقادیر در سه محور (x,y,z) یا طول، عرض و ارتفاع تعیین می‌شوند (برای مختصات دوبعدی مقدار محور z حذف می‌شود). در برداشت بناها، معمولاً از مختصات مسطحاتی (در دو محور) استفاده می‏شود.

Cut Line

خط‌برش؛ خطی که از طریق برش یک حجم، در محل تلاقی خود با آن باعث به‌تصویرکشیدن پلان یا مقطع می‌شود و معمولاً آن را با یک خط ضخیم نشان می‌دهند. به طور قراردادی این خط را برای نمایش بازشوها و مسیرهای ارتباطی در دو سوم بالایی حجم عبور می‌دهند.

Data Voids

خلأ داده (اطلاعات)؛ قسمت‌هایی در ابر نقطه که به‌واسطه فاصله خالی میان ابرنقاط، هیچ داده‏ای مربوط به اطلاعات سطوح (علی‌رغم وجود آن بر روی شیء) وجود ندارد.

Datum

دیتوم یا سطح مبنا؛ مجموعه‌ای از مؤلفه‌ها و نقاط کنترل که برای تعریف صحیح شکل سه‏بعدی زمین به کار می‌رود. دیتوم‏ها در واقع، مرجعی دائمی هستند که از آن، ارتفاع و عمق برای یک کشور خاص، یا بخشی از یک کشور محاسبه شده و از آن برای هرگونه اندازه‌گیری زمینی استفاده می‌شود.

Datum Line

خط دیتوم یا تراز مبنا؛ خط مرجعی افقی که برای کنترل ارتفاع استفاده می‌شود. همچنین دیتوم برای توصیف یک نقطه ارتفاعی ثابت (به‌عنوان مرجع ارتفاعی مشترک) در یک محوطه یا بنا مورد استفاده قرار می‌گیرد. از این خط فرضی برای انتقال ارتفاع به تراز بعدی در روش برداشت پلکانی استفاده می‌شود.

DEM; Digital Elevation Model

دی.ای.ام یا مدل رقومی ارتفاع؛ مدلی رقومی از سطح که می‌تواند توسط برنامه‏های کامپیوتری ویرایش شود. این عبارت، واژه‏ای گسترده است که هر دو عبارت مدل رقومی سطح و مدل رقومی زمین را در بر می‌گیرد. مقصود از مدل رقومی ارتفاعی یک بازتعریف رقومی از توپوگرافی سطح یا زمین است. همچنین از این مفهوم به‌عنوان مدل رقومی زمین نیز یاد می‏شود. این مدل می‌تواند به شکل یک تصویر رستری (ساختار داده سلولی که ترکیبی از سطرها و ستون‌ها برای ذخیره تصویر باشد) داده‌های ابر نقطه و یا یک شبکه منظم مثلث‌بندی شده باشد. این مدل‌ها معمولاً با استفاده از روش‌های سنجش‌ازدور به‏دست می‌آیند؛ بااین‌حال، آنها می‌توانند از داده‏های برداشت میدانی نیز ایجاد شوند. این مدل‌ها متداول‌ترین پایه برای نقشه‌های سطوح ناهموار که به شیوه رقومی تهیه شده‌اند محسوب می‌شوند.

Diapositive

دیاپوزتیو؛ چاپ تصویر بر روی جسمی شفاف (نظیر شیشه) برای مشاهده آن از طریق عبور دادن نور

Differential GPS (DGPS)

تعیین موقعیت تفاضلی؛ فرایند به‌کارگیری دو گیرنده GPS که یکی از آنها در نقطه معینی قرار دارد، به‌منظور افزایش دقت در تعیین موقعیت نقاط. در این روش، شبکه‏ای متشکل از ایستگاه‌های ثابت زمینی، اختلاف بین موقعیت سنجیده شده توسط ماهواره‌ها و موقعیت واقعی را از لحاظ مکانی و زمانی ارسال می‌کنند. گیرنده‌ها، موقعیت را بر اساس اطلاعات تکمیلی دریافتی اصلاح می‌کنند. این روش خصوصاً در مواقعی که امواج GPS به دلیل دسترسی انتخابی محدود شده‌اند، به کار می‌رود.

Digitizing

رقومی‏سازی یا تبدیل به قالب دیجیتال؛ تبدیل به قالب دیجیتال که عمدتاً به‌وسیله ترسیم بر روی خطوط و یا عکس‌ها جهت انتقال جزئیات به محیط ترسیم کامپیوتری که با دو شیوه ترسیم گرافیکی در محیط کامپیوتری و یا استفاده از قلم نوری در لوح دیجیتال تهیه می‌شود.

Dimension Line

خط اندازه؛ خطی که برای ثبت اندازه بین دو نقطه استفاده می‌شود.

Divergent Case

تصویربرداری واگرا؛ تصویربرداری به‌گونه‌ای که تصاویر با یکدیگر هم‌پوشانی نداشته باشند

Documentation

مستندات؛ اسناد و اطلاعات موجود

مستندسازی؛ به معنای گردآوری نظام‏مند و بایگانی‏سازی اسناد و مدارک با هدف حفظ آنها به‌منظور مراجعه به آنها در آینده.

DPW; Digital Photogrammetric Workstation

دی. پی.دبلیو؛ ایستگاه‌های فوتوگرامتری دیجیتال

DSM;  Digital Surface Model

دی.اس.ام یا مدل رقومی سطح [زمین]؛ مدل مکان‏نگاری از سطح زمین (نظیر عوارض سطحی از قبیل ساختمان‌ها یا پوشش گیاهی) که می‌توان آن را از طریق برنامه‌های کامپیوتری ویرایش کرد.

DTM; Digital Terrain Model

دی.تی.ام یا مدل رقومی زمین؛ مدل رقومی سطح توپوگرافی زمین بدون هرگونه پوشش گیاهی و عوارضی چون آن که با توجه به اطلاعاتی درباره ارتفاع، شیب، جهت، قطع شیب و سایر عوارض مکان نگاشتی تهیه می‌شود. به بیانی دیگر، نمایش رقومی پیوسته از سطح زمین را گویند.

DXF;  Drawing Exchange Format

دی.اکس.اف یا قالب مبادله ترسیمات؛ قالبی برای داده‏های ترسیم کامپیوتری که توسط شرکت اتودسک (Autodesk®) جهت ایجاد شرایط کار هم‌زمان میان نرم‌افزار اتوکد (AutoCAD®) و دیگر نرم‌افزارها تهیه شده است. در واقع، اکثر نرم‌افزارهای ترسیم کامپیوتری، از این قالب پشتیبانی می‌کنند.

EDM/REDM; Electromagnetic Distance Measurement/ Reflectorless EDM

فاصله سنجی الکترومغناطیسی (ای.دی.ام) و فاصله سنجی الکترومغناطیسی بدون بازتابنده (آر.ای.دی.ام)؛ انواعی از دستگاه‌های برداشت که غالباً بر روی یک دوربین زاویه‌یاب نصب می‌شود و با استفاده از اشعه مادون‌قرمز، فواصل را اندازه‌گیری می‌کند. در این صورت، این دستگاه را دوربین توتال استیشن می‌نامند. برخی از این دستگاه‌ها که نیازی به منشور بازتابنده ندارند به‌عنوان  فاصله‏سنج الکترومغناطیسی بدون بازتابنده شناخته می‌شوند. شیوه‏های استفاده از داده‏ها می‏تواند متفاوت بوده و به‌صورت پردازش داده‏ها پس از مرحله برداشت و یا انتقال هم‌زمان به محیط ترسیم کامپیوتری صورت گیرد. از این روش‌ها برای اندازه‌گیری چهارچوب کنترل برداشت و یا تهیه مدل ساده خطی استفاده می‌شود.

Ellipsoid

الپسوئید (بیضوی)؛  یک شکل هندسی سه‌بعدی که به‌منظور برآورد تقریبی شکل زمین استفاده می‌شود.

Ephemeris

جدول نجومی (افِمِریز)؛ شامل اطلاعاتی در مورد ساعت ماهواره‌ها، موقعیت ماهواره‌ها در مدار، وضعيت خود ماهواره (سالم يا ناسالم) و اطلاعات موردنیاز دیگر است. پیام ناوبری از هر ماهواره GPS شامل یک افمریز پیش‌بینی شده برای مداری است که ماهواره در یک ساعت آینده آن را می‌پیماید. گيرنده GPS بدون وجود اين بخش از پيام، دركي از زمان و تاريخ فعلي ندارد. اين بخش پيام نكته اساسی برای تعیين مكان است.

Equalisation

یکسان‏سازی؛ روشی برای پردازش تصویر که مقادیر روشنایی پیکسل‏های یک تصویر را بازنشر می‌سازد، به‌گونه‌ای که سطح روشنایی کل تصویر یکدست‏تر شود. یکسان‌سازی مقادیر رنگ‌ها را در سراسر تصویر بازتعریف کرده به‌گونه‌ای که روشن‏ترین مقادیر به رنگ سفید دیده شده، تیره‏ترین آنها به‌صورت سیاه مشاهده خواهد شد، و مقادیری که بین این دو حدود قرار دارند، به‌صورت طیفی از رنگ خاکستری مشاهده می‌شوند

ETRS89; European Terrestrial Reference System 1989

ای.تی.آر.اس 89؛ سیستم مرجع زمینی اروپایی 1989. این سیستم یک استاندارد دقیق برای سیستم مختصات GPS در سراسر اروپا است؛ و در واقع تعریفی دقیق‌تر از سیستم مختصات WGS84 است که در سال 1989 تعیین شد.


[1] – ریاضی دان و منجم و دریانورد آمریکایی (1773 -1838 میلادی)