گردآوری و ترجمه: سعید محمودکلایه، محمد غلامنژاد، حمید محمودکلایه
Kaolinite
كائولينيت؛ کانی سیلیکات آلومینیوم آبدار.
Kerf
بریدگی، شکاف، چاک؛ یک شکاف یا فرورفتگی در لبه سنگ که با استفاده از ارهایجاد میشود و به هر دو صورت ممتد و منقطع وجود دارد.
Keystone
سنگ تاج؛ سنگ مرکزی یک قوس که معمولاً دارای حجاری یا نقش برجسته نیز هست.
Lamination
چندلایه کردن؛ فرایندی که از طریق آن دو یا چند اسلب نازک سنگ روی هم چسبانده میشود. بهواسطه خاصیت نمایشی لبههای پرداختشده چنین سنگهایی که گویای استفاده از چند ورقه نازکتر سنگ از جنسهای مختلف است، معمولاً از آن برای مقاصد تزئینی نظیر پیشخوان آشپزخانه و امثال آن استفاده میشود. نوع پرداخت لبههای نمایان چنین سنگهایی در اشکال مختلفی صورت میگیرد و بیشتر جنبه تزئینی دارد.
Laser
لیزر؛ لیزر در لغت، به معنای تقویت نور بهوسیله نشر القایی پرتوها است. لیزر، ابزاری است که نور را بهصورت پرتوهای موازی بسیار باریک، کنترلشده، تکفام و پرتوان که طولموج مشخصی دارند، ساطع میکند. هنگامیکه پرتو لیزر به سطح تابیده میشود، بخشی از انرژی آن منعکس شده و بقیه (بسته به طولموج تابش لیزر و ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی سطح) جذب میشود. تابش لیزر، با پهنای نوار طیفی باریک و توان تمرکزیابی شدید، چندین برابر درخشانتر از نور خورشید است. پرتو لیزر، بهجز اندکی جذب سطحی، هیچ تأثیری روی مصالح ندارد.
Lathe
ماشین تراشکاری؛ هر دستگاهی که یک قطعهسنگ یا چند قطعه از آن را حول یک محور قائم بچرخاند. این کار میتواند باهدف خلق اشکالی که حول یک محور دارای تقارن هستند، صورت گیرد؛ برای مثال، یک ستون با شکل هندسی را در نظر بگیرید که حول محور میانی خود دارای نقوش و طرحهای خاصی باشد.
Lead Buttons
پایه سربی؛ این قطعات که معمولاً در ساختارهای جدید کمتر از آن استفاده میشود، قطعات کوچکی هستند که معمولاً از سرب یا دیگر فلزات چکش خور ساختهشده و تا پیش از پر کردن با ملات، زیر اتصالات افقی سنگ قرار میگیرند.
Lewis
مهار مخروطی، مهار دمچلچلهای؛ ابزاری برای بلند کردن قطعات سنگ که به شکل مخروطی بوده و درون یک برش دمچلچلهای که در سنگ ایجاد شده است، قرار میگیرد. اگرچه در کاربردهای صنعتی معاصر استفاده از این قطعات چندان متداول نیست، اما در گذشته از آن بهکرات برای بلند کردن قطعات بزرگ و سنگین سنگهایی که از معدن استخراج میشدند، استفاده میشد.
Lewis Pin
خار مخروطی؛ خاری که معمولاً یک سوراخ در انتهای خود داشته و بهصورت اریب در سوراخهای تعبیهشده در سنگ (بهصورت متقارن) کار گذاشته میشود و عمدتاً کاربرد آن در بلند کردن و حملونقل سنگهای حجیم است.
Limestone
لایماستون؛ سنگی رسوبی که اساساً منشأ آن کربنات کلسیم (کانی کلسیت) یا کربنات کلسیم مضاعف (کانی دولومیت) یا برخی از ترکیبات این دو کانی است. لایماستون با تبلور مجدد، لایماستون ریزبلور متراکم و تراورتنهایی که صیقل پذیر باشند نیز در تعریف گروه مرمریت تجاری جای گرفته و ممکن است بهعنوان مرمریت یا لایماستون فروخته شوند. موسسه استاندارد ملی ایران، استانداردی با عنوان “سنگهای ساختمانی- لایماستون– ویژگیها” تدوین کرده است که با شماره 5695 قابل بازیابی است.
Line (edge) Polisher
خط پرداخت؛ نوعی دستگاه بزرگ مخصوص آمادهسازی سنگ که طراحی آن بهگونهای است تا بتواند لبه یک قطعهسنگ را در اشکال موردنظر پرداخت کند.
Liners
سنگ آستر، سنگ پشتبند؛ یک قطعه یا باریکه از سنگ که به سطح پشتی اسلبهای سنگ چسبانده شده یا پیچ میشود تا یک زائده افقی برای آن ایجاد شده و در محل حفره یا عقب نشستگی موردنظر قرار گیرد؛ بهاینترتیب، به حفظ تعادل سنگ و تحمل وزن آن کمک میکند. این قطعه الزاماً نباید با سنگ اسلب از یک جنس باشد.
Lintel
نعل درگاه، تیر سردر؛ قطعهسنگی که در طول دهانه فوقانی دربها، پنجرهها یا دیگر بازشوها نصب میشود و همانند یک تیر، نیروهای وارده از دیوار فوقانی را تحمل میکند.
Lippage
لبه بیرون زده، ناخنیشدن؛ تفاوت میان قطعات و اسلبهایی که در مجاورت هم نصب شدهاند. در حقیقت، دو قطعهسنگ همجوار که لبههای آنها در یک تراز قرار نداشته و یکی نسبت به دیگری، بیرونزدگی داشته باشد.
Live Load
بار زنده؛ بخشی از نیروهای وارده به یک عنصر سازهای که متغیر باشد، نظیر ساکنان، مبلمان، تردد و باد.
Load Cell
نیروسنج؛ یک قطعه الکترونیکی (مبدل انرژی) که سیگنال الکترونیکی مربوط به نیروی اعمالشده به قطعه را ارسال میکند.
Lug Sill
بیرونزدگی آستانه؛ در ساختارهای سنگی، این اصطلاح به قطعهسنگی گفته میشود که در تراز کف نسبت به تیرکهای عمودی یا ستونها، به شکل قائم بیرون زده باشد.
Machine Finish
پرداخت با دستگاه؛ در صنعت پرداخت لایماستونها، این نوع پرداخت با دستگاه معمولاً با رنده صورت میپذیرد که باعث ایجاد سطحی نرم و مسطح میشود. از آن با عنوان پرداخت با رنده نیز یاد میشود.
Maintenance
نگهداری؛ مجموعه اقداماتی نیز پاکسازی یا دیگر اقدامات درمانی که بر مبنای یک جدول زمانبندی صورت گرفته باشد. این برنامه میتواند بهصورت روزانه، هفتگی یا امثال آن باشد. این اقدامات بهمنظور حذف غبار یا دیگر آلودگیها صورت میگیرد که بهنوعی بر عملکرد یا کیفیت ظاهری آن تأثیر نامطلوب میگذارد.
Marble
مرمریت؛ نوعی سنگ کربناتی دگرگونشده که در اثر تبلور مجدد ناشی از گرما و فشار دگرگونی، بافت بلورین مشخصی پیدا میکند و اساساً ترکیبی از کانیهای کربناتی کلسیت و دولومیت بهصورت جداگانه یا ترکیبی از هر دو است. از ویژگی آن ابزار خور بودن و قابلیت صیقلی شدن است.
Marble (commercial definition)
مرمریت (تعریف تجاری)؛ سنگی بلوری که توان صیقلدهی داشته باشد و شامل موادی چون کلسیت، دولومیت و سرپانتین، بهصورت ترکیبی یا منفرد میشود.
Marble Institute of America
موسسه سنگ (مرمریت) آمریکا؛ یک موسسه انتفاعی بینالمللی که اعضای آن مرکب از تولیدکنندگان سنگ بهصورت خام، تولیدکنندگان سنگ پرداختشده، پیمانکاران، واردکنندگان و صادرکنندگان، توزیعکنندگان و فروشندگان است. امروزه معماران و دیگر افرادی که بهنوعی از مصالح سنگی استفاده میکنند نیز به این مجموعه افزوده شدهاند. این موسسه در شکل اولیه آن در سال 1907 پایهگذاری شد و در سال 1944 تغییراتی در ساختار آن صورت پذیرفت. درنهایت شکل امروزی آن در پی ادغام برخی نهادها در این موسسه بود که به سال 1962 صورت پذیرفت.
Masonry
سازه بنایی؛ 1) ساختارهایی که معمولاً از قرارگیری قطعات منفرد مصالح در بستر ملات ساخته میشوند؛ 2) بخشی از سازه که با اندود پوشانده شده و با مصالحی نظیر سیمان و لایههایی از سنگ، آجر و دیگر مصالح مشابه همراه با ملات، ساخته میشود.
Metamorphic Rock
سنگهای دگرگونی؛ سنگهایی ثانویه هستند که از تغییر شکل و دگرگون شدن سایر سنگهای موجود در پوسته زمین ایجاد میشوند؛ این دگرگونشدگی میتواند درنتیجه تغییر شرایط فیزیکی مانند فشار یا حرارت زیاد بوده و یا متأثر از عوامل شیمیایی (نظیر اثر سیالها و جانشینی)، درگذر زمان پدید آید. فرایند دگرگونی، منجر به ایجاد سنگهایی میشود که ازلحاظ مکانیکی دستخوش تغییر شکل شدهاند؛ همچنین در قیاس با سنگهای اولیه، مجموعه کانیهای این سنگها ازلحاظ شیمیایی نیز تغییر مییابند. بررسی شیمیایی این سنگها گویای این نکته است که ترکیب مجموعه کانیهای جدید میتواند مشابه با سنگهای اولیه بوده یا اینکه متفاوت از آن باشد؛ اما بهطور قطعی میتوان گفت که شکل بلوری یا کریستالی آنها متفاوت از شکل اولیه است. مرمریت، سنگلوح، شیست و گنایس همگی در زمره سنگهای دگرگونی قرار میگیرند.
Metamorphism
دگرگونی؛ تغییر یا جایگزینی مواد در سنگ بهواسطه عوامل خارجی نظیر فشار یا حرارت زیاد یا جايگيري ماگما (سنگ مذاب) درون سنگهای موجود.
Microcrystalline
ریزبلورین؛ اشاره به سنگهایی دارد که بخش عمده یا کل آن را بلورهایی تشکیل میدهد که بهقدری ریز هستند که حتی با ذرهبین قابلمشاهده نخواهند بود.
Milling
سنگبری؛ در صنعت سنگ، این عبارت بهصورت جامع برای فرایند استخراج قطعات سنگ از طریق برش اولیه، تسطیح، انتقال و برش آن به قطعات ریزتر تا پرداخت نهایی استفاده میشود.
Miter
فارسی بر؛ حالتی که اسلبهای سنگ، آجر یا هر مصالح دیگری در محل یک کنج همرس شده باشند و برای این منظور، برش خورده باشند. زاویه برش خورده این دو قطعه روی هم برابر با زاویه کنج خواهد بود.
Mockup
نمونک، ماکت؛ یک قطعه نمونه از سنگ نصب شده که معمولاً سایر اجزا و عناصر دیگر مربوط به نصب را نیز به همراه خود دارد و برای دریافت تائید از سوی طراح یا مالک، به وی ارائه میشود. این ماکت میتواند به پروژه دیگری تعلق داشته باشد یا اینکه بهعنوان بخشی از خود پروژه بوده و بهعنوان بخشی از کل کار، در محل باقی بماند.
Modular
مدولار، واحد استاندارد، مطابق با قاعده؛ الگوی استاندارد که بر آن اساس، قطعات سنگ را در ابعاد مشخص آماده میکنند.
Modulus of Elasticity
مدول کشسانی، مدول الاستیسیته؛ نسبت تنش وارده بر مادهای با تغيير شكل الاستيك يا كشسان، به كرنش ناشي از آنکه بهعنوان واحدی برای سنجش سفتی یک ماده استفاده میشود.
Modulus of Rupture
مدول گسيختگي، مدول شکست؛ معیاری از ظرفیت باربری نهایی تیر، برابر با نسبت لنگر خمشی در نقطه گسیختگی به مدول مقطع تیر.
Moh’s Scale
مقیاس سختی موس؛ بهمنظور سنجش سختی کانیها یا سنگها، 10 کانی را بهعنوان مبنای سختی انتخاب کردهاند که ازلحاظ سخت بودن هرکدام یک درجه کامل، نسبت به یکدیگر تفاوت دارند. این مقیاس توسط کانیشناس آلمانی فردریک موس ابداع شد.
Moldings
ابزارزنی؛ ساخت قطعات تزئینی سنگ که با اقداماتی نظیر حجاری یا لبه سازی صورت گرفته و در نقاطی مانند کنجهای زیر سقف یا بدنهها نصب میشوند.
Monolithic
تکه سنگ یکپارچه؛ حجمی که با استفاده از یک سنگ یکپارچه ایجاد شده باشد و در تقابل با حجمی است که از چند قطعه مجزای سنگ تشکیل شده است.
Mortar
ملات؛ مادهای خمیری شکل که متشکل از یک یا چند ماده چسباننده (سیمان، آهک، گچ و…)، ماده پرکننده (ماسه شسته و دانهبندی شده) و ماده روان کننده (آب) باشد. برای نزدیک شدن ترکیب ازلحاظ کارایی به هدف مطلوب، مصالح باید بهدقت اندازهگیری و مخلوط شوند. در تعریفی دیگر، ملات مادهای خمیری و چسبنده است که جهت اتصال رجها به یکدیگر و برای به وجود آوردن جسم واحدی از اسکلت و استخوانبندی ساختمان به کار میرود. وجود این ماده باعث میشود که ساختمان بهصورت یکپارچه درآید.
Mosaic
موزاییک؛ نقش حاصل از چیدن قطعات کوچک سنگ، شیشه و امثال آن در کنار یکدیگر. این قطعات با طرحها و رنگهای مختلف ساختهشده و پس از قرارگیری در کنار یکدیگر، نقش واحدی را ایجاد میکنند.
Movement Joint
درز جابهجایی، درز حرکتی؛ در نصب تایلهای سنگ، با استفاده از یک پرکننده الاستومری که تنها در لایه نهایی باعث انفصال و جدایی مصالح میشود، امکان حرکت ناشی از عوامل بیرونی را به مصالح نما میدهند. لایه زیرین بهصورت متصل و یکپارچه باقی میماند و این درز تا سطح آن امتداد نخواهد یافت.
MSDS
فرمهای مربوط به ایمنی مواد؛ معمولاً در استفاده از مواد و مصالح (بهخصوص مواد شیمیایی) آگاهی از اطلاعات درجشده در این فرمها به ایمن بودن شرایط انجام پروژه کمک خواهد کرد.
Mullion
وادار؛ عنصر قائمی که دربها و پنجرههای مجاور هم را از یکدیگر مجزا میسازد.